سخن اهل دل مگو که خطاست...

نور و سایه


 

مأمون خلیفه عباسی، درباره این که چرا نمازها در اوقات پنجگانه آن هم در اوقاتی مشخص خوانده می شوند، از حضرت رضا علیه السلام پرسید. حضرت در پاسخ فرمود: این امر بدان جهت است که شروع و ختم امور و آغاز و انجام کارها همراه با یاد و نام خداوند باشد  .

 

از این رو، می بینید که کار نیم روز انسان با نماز صبح آغاز و با نماز ظهر پایان می پذیرد و همچنین کار عصر انسان با نماز عصر شروع و با نماز مغرب ختم می گردد و در مجموعه برنامه روز و شب انسان، همچنانکه با نماز صبح آغاز می شود، با نماز عشاء خاتمه می یابد؛ تا در نتیجه، مجموعه اشتغالات انسان از ابتدا تا انتهاء با توجه و ذکر خداوند توأم باشد. اگر این چنین نمی شد، قلب انسان حالت قساوت و انجماد به خود می گرفت. قلب انسان بدون یاد خدا به قساوت و انجماد کشیده می شود. این مطلب را در ضمن مثالی توضیح می دهم:

 

همانطور که می دانید، چرخش وضعی زمین به دور خود، موجب پیدایش شب و روز می شود و گردش انتقالی آن، موجب به وجود آمدن فصول مختلف سال؛ یعنی بهار، پاییز، تابستان و زمستان. تمامی این تغییرات و تحولات، خود معلول چگونگی تابش خورشید به سطح زمین است و همین امر موجب پیدایش اماکن و مناطق منجمده جنوبی و شمالی و مناطق معتدل و استوایی است؛ که از نظر وضعیت حیات با هم تفاوت دارند. چون زاویه تابش در خط استوا، به عمود نزدیکتر است، هیجان حیات به بالاترین حد( ماکزیمم) خود می رسد. از این رو در این نوع مناطق، عظیم الجثه ترین حیوانات، در دریا و بزرگترین جانوران و جانداران، در خشکی یافت می شود.

 

تعدد و تنوع موجودات در مناطق استوایی بسیار بیشتر از دیگر مناطق است. به فرض اگر در برخی از مناطق انواع پروانه ها به شش نوع می رسد، در مناطق استوایی همین نوع به هزار هم خواهد رسید. این نشانگر شکوفایی حیات است.

 

حال همچنانکه زمین از خورشید کسب نور می کند و از خود نوری ندارد، انسان هم بر اساس آیات کریمه قرآن (الله نور السموات و الارض)

 

از خورشید رحمت الهی کسب نور می کند. پس باید همواره زاویه این تابش را تنظیم کنیم؛ چون هر چه هست در همین زاویه تابش است. فاصله خورشید با زمین و زمین با خورشید هیچگاه کم یا زیاد نمی شود و اگر تفاوتی بین مناطق قطبی و استوایی وجود دارد،به همان زاویه تابش بر می گردد. اگر بین زمستان و تابستان، یا بین نیم روز و نیم شب تفاوتی است، ریشه در زاویه تابش دارد. انسان، وابسته به خداست و فاصله این وابستگی هرگز دستخوش تغییر و تحول نخواهد شد، آنچه قابل تغییر می باشد زاویه توجه انسان به خداست.

 

 

 

 

به هر میزان که توجه و التفات انسان به خدای متعال بیشتر باشد، تابش این نور نیز بیشتر خواهد بود، همانند تابش نور خورشید در مکانهایی چون مناطق استوایی، یا در زمانهایی چون نیم روز. از آن طرف، هر چه که انحراف انسان از این زاویه تابش بیشتر شود، به دنبال آن تاریکی نیم شب و سردی و سختی زمستان را به دنبال خواهد داشت، مثل مناطق منجمده که آثار و نمودار حیات در آن نادر است.

 

حیات صداقت، پاکی، طهارت و صمیمیت انسان آن لحظه است که با یاد خدا همراه باشد یعنی لحظه ای که احساس می کند صاحبی دارد و مالکی دارد که اگاه، بینا، شنوا، عادل، صمیمی، عمیق، حاضر و ناظر است، به جای اینکه غدر و مکر کند صدق و صفا پیدا می کند، به جای آن که تسلیم زر و زور و تزویر شود، سدی در مقابل زر و زور و تزویر می گردد. به جای اینکه وابسته به قدرتهای فاسد بشود، با توکل و توجه به خدا شکننده قدرتهای فاسد خواهد شد.

 

 

 

پس فلسفه وجودی و راز نماز در این است که انسان را از زمستان به بهار، از حالت قطبی بودن به حالت استوایی بودن و از نیم شب غفلت از یاد خدا، به نیم روز نور و گرمی و شکوه الهی می رساند.

(آیت الله حائری شیرازی - تمثیلات نماز)

 

 

 



:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، ،
:: برچسب‌ها: نماز،تمثیلات،اقامه,
نویسنده : سید محمد عبداللهی
تاریخ : دو شنبه 18 خرداد 1394
زمان : 9:4
آهن ربا و ذرات آهن!


 

لقمه حرام با انسان چه می کند؟   

 

آهن ربا، ذرّه آهن را هر کجا که باشد، به سمت خود می‌کشد. اگر یک مقدار پنبه را از کنار یک آهن ربا عبور دهید، آهن ربا کششی نسبت به پنبه ندارد، امّا اگر مقداری خرده آهن را درون پنبه قرار دهیم، در این حالت پنبه به سمت آهن ربا کشیده شده و جذب آن می‌شود.
در اینجا خود پنبه جذب نمی‌شود؛ بلکه براده‌های آهنی که با خود آهن ربا هم جنس هستند، به سمت آن کشیده می‌شوند.
معصیت‌ها مثل آهن ربا و لقمه حرام مانند ذرّات آهن است، وقتی که انسان در وجودش لقمه حرام نباشد، می‌تواند از کنار معصیت‌ها عبور کند و خود را نگه دارد، امّا وقتی که لقمه حرامی را خورد، از کنار معصیت که می‌گذرد، مجذوب آن می‌شود، این خاصیت درونی نان و لقمه حرام است.
امّا لقمه صددرصد حلال که انسان کار صحیح درستی را انجام داده است و اجرت طیّب و صحیح و طاهری را در مقابل آن به انسان داده‌اند؛ وقتی که این لقمه را انسان مصرف می‌کند، از کنار عبادات که می‌گذرد، عبادات او را جذب می‌کنند، از کنار امامزاده که می‌گذرد، به زیارت آن میل و گرایش پیدا می‌کند. میل و گرایش به مسجد، روضه و تربت شهدا پیدا می‌کند و این جزو خاصیت و ذات لقمه‌ای است که از همه جهت حلال باشد.
هنگامی که انسان آن را مصرف می‌کند، در او نوری را ایجاد می‌کند. همه طاعات و عبادات، جذابیّت و گیرایی دارند؛ ولی همه آن‌ها با لقمه حلال سنخیّت دارند، نه تنها با لقمه حلال، با مسکن و لباس حلال و امثال این‌ها هم سنخیّت دارند. در محلّی که از راه حلال به دست آورده‌اید، موقع نماز که فرا می‌رسد، نسبت به نماز شوق و رغبت پیدا می‌کنید، امّا اگر از راه حرام به دست بیاید، وقتی که در آن محل غیبت انجام شود، نسبت به غیبت میل پیدا می‌کنید و قوه جلوگیری کم می‌شود. حلال و حرام وقتی مخلوط شود، طاعات و معصیت هم با هم مخلوط می‌ش


عبادت کودکان

همیشه برای کودکان خود از نعمتهای الهی سخن بگوید و به آنان تلقین کنید که همیشه به یاد خدا و نعمتهای او باشند.
اساساً کودکان وقتی به سن تمیز می رسند خودشان از همه چیز سووال می کنند.
وقتی والدین به نماز می ایستند سووال می کنند نماز چیست و برای چه نماز می خوانید؟
وقتی پاسخ داده می شود که نماز امر خداوند است و باید ادا کرد، فوری می پرسد خدا کیست؟
در این موقع باید با پاسخهای مناسب، از نظر اعتقادی، کودکانتان را بسازید.
عبادت کودکان همین است که دربار? اعتقادات، سووالات پی در پی     می کنند،
از همین سووالات خوب کودکان، باید نهایت استفاده را کرد و با زبان کودکی پاسخ مناسب داد و از همان خردسالی، کودکان را با خداوند آشنا نمود و طوری تربیت شوند که همیشه به یاد خدا باشند.
طبیعت کودکان، بازی و شیطنت است، و بعضاً ممکن است به کارهای لغو و بیهوده دست بزنند اما باید مراقب بود تا در حال بازی هم، ادب و نظم و نظافت را رعایت کنند.
کار لغو و بیهوده برای بزرگسالان بد است اما برای کودکن اجتناب ناپذیر است.
فقط انبیا و ائم? معصومین- علیه السلام- هستند که در کودکی نیز کارهای لغو و بیهوده از آنان سر نمی زند، اما غیر از انبیا و معصومین، کودکان دیگر، طبعاً بخشی از عمر خود را صرف کارهای لغو و بیهوده می کنند، و اساساً رشد کودکان نیز در گرو همین بازیها و شیطنتها می باشد.
اگر کودکان را سالم و صحیح بار بیاورید قهراً و خود به خود به فکر خداوند می افتد، برایاین که شناخت خداوند، امر فطری هر انسانی است.
انسان مثل چاه کن است، همان طور که یک چاه کن، در نهایت به آب می رسد، انسان نیز در نهایت به وجود خداوند گردن می نهد، و نسبت به او معرفت پیدا می کند.
فطرتاً کودکانی که به مرحل? تمیز می رسند، هر چیزی که اعجاب آنان را برانگیزد فوری می خواهند از حقیقت آن جویا شوند،
وقتی در شب به ستاره های درخشان نظر می اندازند، فوری از حقیقت آنها سووال می کنند،
وقتی خورشید و ماه را می بینند باز سووال می کنند و همین طور تا به خداوند معرفت پیدا می کنند و به ندای فطرت خود پاسخ مثبت می دهند.


مهمترین عمل انسان، جایگاه ولایی او است    
    
هرچه جایگاه و موضع ولایی انسان، درست تر باشد، اشتیاق انسان به نماز بیشتر خواهد شد و ازآن جا که نماز معراج مؤمن است، عروج اصلی از راه "مجموعه ولایتی" که انسان درآن عضویت دارد، صورت می گیرد. دردعایی که قبل از نماز خوانده می شود، همین مطلب درخواست می شود: «اللهم انی اتوجه الیک بنبیک و اهل بیته صلواتک علیه و علیهم فاجعلنی بهم و جیها فی الدنیا و الاخره و من المقربین»:"خداوندا با (مجموعه ی ولایتیِ) پیامبرت و اهلبیت او به تو روی می آورم. خدایا در دنیا و آخرت به این وسیله ی من را آبرومند کن و از نزدیکان قرار ده!"

 

تمثیلات نمازی - آیت الله حائری شیرازی

 



:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، ،
:: برچسب‌ها: نماز, تمثیلات, مهمترین عمل, عبادت کودکان,
نویسنده : سید محمد عبداللهی
تاریخ : شنبه 9 خرداد 1394
زمان : 8:14
کاربرد نشانه های رمزی و سلامت روانی در نماز


کاربرد نشانه های رمزی و سلامت روانی در نماز

مهدی یزدی

دین بزرگ‌ترین هدیه خداوند متعال به بشر برای حرکت به سمت سعادت و کمال است. آموزه‌های دین بسیار زیادند؛ اما در ميان آنها، عبادت و ذكر خداوند از جايگاه خاص و تأکیدشده ای  برخوردار است و در پرورش روح و آرامش روانى مؤمنان نقشی اساسى به عهده دارد. به عبارت دیگر، «تا زمانى كه سلامت و بهنجارى اعتقادى حاصل نشود، سلامت روانى هم حاصل نمى‌گردد».۱ از منظر روان‌شناسان، بيشتر بيمارى‌هاى روانى كه از فشارهاى روانى و ناكامى‌هاى زندگى برمى‌خيزد، در ميان افراد غيرمذهبى ديده مى‌شود. كارل يونگ مى‌گويد: در طول سال‌ها درمان بيمارى‌هاى روانى، حتى يك بيمار را نديدم كه مشكل اساسى‌اش نياز به گرايش دينى در زندگى نباشد.۲ به جرئت مى‌توان گفت: همة بيماران روانى به اين دليل بيمار شده‌اند كه از درون‌مايه‌هاى دينى در زندگى بى‌بهره بودند و تنها وقتى به طور كامل درمان شدند كه به دين و ديدگاه‌هاى دينى بازگشتند. افرادی که تعلقات مذهبی بسیاری دارند، به هر میزان كه ايمان محكم‌تری داشته باشند، همان قدر از بيمارى روانى فاصله بیشتری پیدا ‌می‌کنند. ازاين‌رو يكى از نتایج زندگى در عصر حاضر كه به عصر مدرنیته معروف است، افزايش بيمارى‌هاى روانى و عصبى است.

آنچه تاکنون بدان اشارت رفت، نقد و نظری بود که روان‌شناسان براساس تجربه و دانش خود بدان دست یازیده بودند. حال آنکه کلام خداوند متعال در این زمینه سخنان و راهکارهای راهگشایی دارد. خداوند در قرآن کریم‌ می‌فرماید: «الَّذِينَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللّهِ أَلا بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛3 آنها كه به خدا ايمان آورده‌اند، دل‌هاشان به ياد خدا آرام مى‌گيرد. آگاه باشيد كه تنها ياد خدا آرام‌بخش دل‌ها است».

از جمله آثار ياد خدا آرامش خاطر است و اين اثر، در اقامه نماز آشكار است؛ زيرا اقامه نماز، مصداق بارز و کامل یاد خدا است؛ چنان‌که قرآن مى‌فرماید: «أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي؛4 نماز را به خاطر ياد من به پا داريد».

شخص نمازگزار با ایمان به قدرت لایتناهی پروردگاری که در مقابلش کرنش‌ می‌کند، خود را در مقابل هر عاملی که قصد به خطر انداختن او را داشته باشد، ایمن ‌می‌یابد و ضمن تکرار این باور اعتقادی در نمازهای پنج‌گانه، این ایمنی را به روان خود تلقین ‌می‌کند و سرانجام آرامش عمیقی را در وجودش ملکه ‌می‌سازد. طبق تحقیقات، بیماران مضطربی که در کنار درمان‌های رایج، به خواندن نماز و قرآن و اعمال مذهبی روی آورده‌اند، در درجات عالی‌تر درمان قرار گرفتند. بنابراین آرامش روان و خاطر، در پرتو نماز حاصل می‌شود. نماز اين عالي‌ترين جلوه نياز، ارتباطي گسترده با ابعاد مختلف زندگي انسان دارد. از ميان تمام فرايضي که از لحاظ ديني بر مسلمانان واجب شده است، نماز بيشترين ارتباط را با انسان دارد. هر روز پنج بار اين کتاب نيایش را ورق مي‌زنيم و اين چنين است که نماز کلاس درسي مي‌شود که آموختني‌هايش تمامي ندارد.

از نظر بسیاری از روان‌شناسان يکي از عوامل رشد و باروری شخصيت، استفاده از نشانه‌هاي رمزي است. آدمي هر چه بيشتر ترقي کند و به کمال نزديک‌تر شود، علائم و سیگنال‌های رمزي بیشتری به کار مي‌برد. عکس این مطلب نیز صحیح است؛ یعنی هر چه بيشتر در حال تنزل باشد، نشانه‌هاي رمزي کمتری استفاده مي‌کند. فوايد نشانه‌هاي رمزي بسیار است. برای مثال نشانه‌های رمزی توان آن را دارد که به جاي انگيزه‌هاي غريزي و تمايلاتي که ابراز آنها مقتضي يا مناسب يا مقدور نيست، قرار بگیرد و به التیام و کاهش تنيدگي و ناراحتي در فرد که ناشي از عدم ارضاي آنها است، کمک کند. قرآن با تأکید بر این مطلب، می‌فرماید: «إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ؛5 همانا نماز انسان را از بدي و زشتي باز مي‌دارد».

پژوهشگران مختلفى در سراسر جهان درباره تأثير مذهب، محيط‌هاى مذهبى و آداب و رسوم دينى در سلامت روانى افراد، بهداشت روانى جامعه و بهبودى بيماران روانى و مقاوم كردن افراد در برابر رخدادهاى دردناك و ايجاد آرامش پژوهش كرده‌ و به دستاوردهاى مهمى رسيده‌اند.

كسى كه اهميت ذكر خداوند را بداند، به‌خوبى درمى‌يابد كه روى‌گردانى از ياد خداوند، خسارت بزرگى است. اگر اين حقيقت را درك كنيم كه حيات دل انسان به ذكر خدا است، درمى‌يابيم كسى كه از ياد خداوند روى گرداند، از حيات قلب محروم مى‌ماند. افسردگى دل و آتش حرمان از حيات معنوى دل، هر لحظه او را مى‌آزارد و حسرتى جانكاه بر دلش مى‌نشاند. امام سجاد (عليه ‌السلام) در دعاى ابوحمزه ثمالى مى‌فرمايد: «مَولاى بِذكرِكَ عاش قَلْبى وَ بِمُناجاتِكَ بَرَّدْتُ أَلَمَ الخَوْفَ عَنِّى؛ اى مولاى من، با ياد تو دلم زنده است و با مناجات تو، درد ترس (فراق) را در خود فرو مى‌نشانم».

یکی از دانشمندان شهیر اسلامی در کتاب مکاشفه القلوب، در خصوص همین مطلب چنین گفته است: با ذكر، همة ترس‌ها از ميان برمى‌خيزد و همة ناراحتى‌ها از آدمى سترده مى‌شود. آنگاه كه فرد به ياد خدا مى‌افتد، قلبش با طمأنينه، آباد مى‌شود و از خشنودى الهى سرشار مى‌گردد؛ قلبى كه پيش‌تر از ترس و يأس آكنده بود. لطف و توجه پروردگار، قلب ذاكر را زير سايه خود قرار مى‌دهد و انسان، به اين يقين مى‌رسد كه رهيدن از ناراحتى‌هاى درونى، آسان و هموار است و مى‌توان وسوسه‌هاى شيطانى را در هم كوبيد و گمان‌هاى باطل را از خود دور ساخت. چنين فردى، همواره با خدا است و از هيچ امرى بيم ندارد و به هيچ عارضه‌اى روانى دچار نمى‌گردد. اين حالت، به خاطر ثباتى كه خداوند در دل او ايجاد مى‌كند، به هم مى‌رسد.6

نوشته خود را با کلامی از رسول اکرم (صلى ‌الله ‌عليه ‌و ‌آله) به پایان می‌بریم که در واقع، نتیجه این سطور نیز محسوب می‌شود. آن حضرت در روايتى ‌فرمودند: «ذكر اللّه‌ شفاء القلوب؛۸ ياد خدا شفاى دل‌ها است».

پی‌نوشت

[1]. امرالله ابراهيمى و حميد نصيرى، «بررسى رابطه ميزان افسردگى سال‌مندان مقيم خانه سالمندان با نگرش و عملكردهاى دينى آنها» 1376.

۲. به نقل از: محبوبه البرزى و حسن سامانى، «بررسى رابطه اعتقادات مذهبى با افسردگى، اضطراب و فشار روانى در نوجوانان»، مقالات اولين همايش بين‌المللى نقش دين در بهداشت روان، تهران، معاونت پژوهشى دانشگاه علوم پزشكى و خدمات بهداشتى درمانى ايران، 1380.

3. رعد: 28.

4. طه: 14.

5. عنکبوت: 45.

6. محمد بن محمد غزالى، مكاشفه القلوب، ص145.

7. ری‌شهری، ميزان الحكمه، ج3، ص419.



:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، تربیتی، ،
نویسنده : سید محمد عبداللهی
تاریخ : شنبه 2 خرداد 1394
زمان : 8:48
ریشه رو آب بده جونم!


هر که سودای تو دارد چه غم از هر دو جهانش


نگران تو چه اندیشه بُدی از دگرانش

سعدی

*********

استاد می گفت : برای خوب شدن حالم باید درست و حسابی به نمازهایی که می خونم دقت و توجه کنم

 

فکر کردم "دقت و توجه "به نماز یعنی این که تند تند نخونم، سر وقت بخونم،

 

حواسم به چیزهایی که توی نماز میخونم باشه، ذهنم به ترجمه و معنای

 

حمد و سوره و همه واژه ها متمرکز بشه !

 

استاد گفت: عزیز من ! همه اینهایی که گفتی یعنی این که  آب  ریختی روی

 

شاخ و برگ و تنه درخت نماز. و از ریشه غافل شدی !

 

درخت نماز هم سایه دلنشین داره برای آرمیدن و استراحت، هم اهداء اکسیژن

 

برای تلطیف هوای زندگی و هم میوه سرشار از ویتامین های گوناگون حیات بخش.

 

برای شیرین و آب دار شدن و رسیدن میوه  باید  همه جوره ازآن مراقبت کنی 

 

و این محافظت و مراقبت هم کار یک روز و دوماه نیست.

 

باید کمر همت ببندی بر مراقبتی ویژه و دانمی.

 

باید همه عناصر لازم برای رشد و باروری درخت نماز روبشناسی

 

و درست ترکیب کنی و سستی و خستگی رو از خودت دور کنی

 

تا با همه وجود نتیجه ش رو در زندگیت حس کنی.

 

 عزیز من ! بروبه ریشه های درخت نماز برس.

 

همزمان باید دو کار مهم انجام بدهی

 

-دور کردن آفت ها و حرس کردن به موقع

 

-ترکیب درست عناصر سازنده نماز مطلوب

 

و این دو یعنی انجام کارهای ریشه ای و اساسی برای برخورداری از نمازی که

 

حال زندگی رو حسابی رو براه می کنه.

 

درک و فهم حرفهای استاد برایم خیلی آسون نبود

 

و این دشواری فهم از نگاهم مشخص بود .

 

استاد توضیح دادند:

 

میوه نماز به تنهایی یک داروخانه است و یک طبیب همیشه مهربان همراه.

 

میوه ای برنده حرص و آزکشنده ی دنیاگرایانه

 

آبی بر شراره های  خشم و حسد بر همکیشان

 

رفع الرژی غفلت و بیدارکننده ای قوی از خواب غفلت

 

کنترل کننده غرایز سرکش جنسی

 

ضد فخرفروشی و خود بزرگ بینی و خود پسندی

 

ضد و التهاب زا در برابرتحقیر تهی دستان و زیردستان

 

تقویت کننده نبروی مبارزه با ستم و ستگران

 

تقویت کننده سپاسگزاری و نیکی به همنوعان

 

ضد خیانت به دیگران

 

التهاب آفرین در برابر کوچک شمردن گناهان

 

تقویت همه قوای درونی برای مقابله با چیرگی شیطان

 

عزیز من! اینها نمونه هایی از یک نماز ریشه دارند .

 

برو به ریشه نمازت برس.

 

 

 

 

 خدای من ! اینک می دانم بی یاری و همراهی تو حتی به نماز که قرار حضور توست

 

نیز نخواهم دست یافت.

 

می خواهم اجازه بگیرم و با تو گفتگو کنم

 

شاید که حالم! نه، اصل حالم خوب شود.

 

با اجازه

 

مهربان خدای من!سراسروجودم را حرص و آز فرا گرفته است.

 

نه توان مدیریت بر خشمم هست نه چیرگی بر آتش بر افروخته

 

و زندگی سوز حسد و رشک.

 

شکیبایی ام در معرض غارت و تاراج

 

و خلق و خویم نامتعادل و ناسازگار با فرمان های تو

 

شهوات مرا اسیر خویش ساخته و با سماجت و گستاخی تمام عزم بر نابودی ام

 

عصیبت های کور و کر فامیلی و ملی و قشری و گروهی اندیشه ام را ناتوان

 

هوی و هوس ها مرا به هر سوی می کشانند

 

با هر راهبر هدایتی مخالفت می ورزم

 

و خواب غفلت بر چشمان قلب و اندیشه ام سنگینی می کنند

 

بر اسب سرکش باطل و سوار و از مرکب رام و به مقصد برنده حق فرود آمده ام

 

پافشاری بر پاره کردن طناب محکم اطاعتت مرا بر گناهان گستاخ و جری ساخته است

 

نافرمانی تورا کوچک انگاشته و سرخوش نا کجا آباد خویشم

 

فرمان های تورا سنگین و بازار فخر و مباهات بر تظاهر به دینداری ام داغ داغ

 

تحقیروتمسخر و سرزنش بندگانت عادتی شیرین

 

و....

 

خدایا به تو پناه می برم

 

به تو پناه می برم از همه آنچه ریشه های حال خوبم را خاکستر می کند

 

خدای مهربانم به تو پناه می برم

 

از انجام کارهای پر مشقت و سختی که تو ازمن نخواسته ای و ما با نام مقدس دین

 

آن را بر خود تحمیل می کنم.

 

ازتدبیر و اداره بد امور همه آنان که سرپرستی و سامان کارشان با من است

 

از این که نسبت به آنان که برمن نیکی روا داشته به جای چشم و زبان و رفتار

 

قدرشناسی، تلخی و وظیفه را در ذهنم بپرورانم.

 

خدایی به تو پناه می برم از نمازی که ریشه های آن بسوزد و سروگونه نباشد

 

 و دستم از بلندی شاخسار آن کوتاه باشد.

 

آمین

 

********

 

پ.ن:

 

این یادداشت با موضوع راههای تکمیل نماز ارائه می شود

 

* برداشتی از آیات سوره مومنون و معارج

 

و دعای هشتم صحیفه امام سجاد علیه السلام

 



:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، ،
:: برچسب‌ها: ریشه های نماز, نماز شناسی,
نویسنده : سید محمد عبداللهی
تاریخ : دو شنبه 7 ارديبهشت 1394
زمان : 12:47
بهتره دیگه بخوابی عزیزم!


همیشه با خودش در کلنجار بود چکار کنه نماز صبحش رو بخونه و چند روز در میون قضا نشه ! نمی دونم شما هم مثل رفیق ما درگیر این معضل شده اید؟ برای خود من که پیش اومده.برای حل این موضوع شما چکارکردید؟چه طوری موفق شدید هر روز قبل از آن که خورشید به شما چشمک بزنه شما به ایشان لبخند بزنید و شرمنده اش کنید بلند شدید و نمازشون رو خندید! ؟ امروز رفیق عزیزم را دیدم که حسابی حالش گرفته بود و مدام به خودش غر می زد و از دست خودش شاکی! خدایا! چه خاکی به سرم کنم بعد از مدت ها دوباره خواب موندم و نمازم قضا شد.بدبختی ام اینه که صدای اذان رو هم شنیدم و دوباره خوابیدم.!! فهمیدم باز دو باره برنامه بی برنامه!! بله دیگه نتیجه بی برنامه عمل کردن و زیاد بیدار ماندن همین میشه. برای بیدار شدن به موقع و حاضر شدن سر قرار عاشقی معجزه ای رخ نمی دهد .برای عشق ورزی و عاشقی باید اسباب عاشقی را فراهم کنیم. و گرنه ممکن است مدعی عاشق پیشه گی باشیم نه عشق ورزی عاشق.! در مسیر عاشقی دزد های زیادی کمین کردند و با کوچکترین غفلتی ممکنه به سادگی اسباب دلربایی را بربایند. با یک فیلم و یا سریال در آخرین ساعت های شب با یک غذا ی چرب و چیلی قبل از خوابیدن با مطالعه بی موقع یه کتاب و روزنامه با یک میهمانی دیرهنگام با چک کردن ای میل های شخصی و غرق دنیا ی تورهای مجازی شدن و به همین راحتی نماز صبح دزدیده می شود.!! ان الانسان علی نفسه بصیره ولو القی معاذیره خودش رو دلداری می داد ، شاید هم اتفاقی بوده .! ولی خیلی زود گزینه اتفاق را از میز ذهنش پاک کرد. نه نه هیچ رویدادی بی علت اتفاق نمی افته. و این چنین با این نگاه زیبا مثل همیشه جناب وسواس خناس رو از خودش مایوس کرد. .............................. هرچی که بود بعضی نشانه های زیبا در این اتفاق ناگوار وجود داشت! این که رفیق عزیزم برای از دست دادن نماز صبح حسابی از خودش شاکی بود و آرام و قرار نداشت. این که از خداوند درخواست کمک می کرد تا دیگه این قصه ی تلخ تکرار نشه. این که دنبال دلیل و علت این اتفاق بد بود! باور کنیم بی تفاوتی درد مزمن و خطرناکی. این نشونه ها بود که هم به حالش غبطه می خورم و هم نوع نگاهش را تحسین می کنم. چون نیایش صبحگاهی و نماز پگاه بزنگاه تلاقی دو گروه از فرشتگان خداوند است و موقع ملاقات نماز گزار با این دو گروه .

:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، ،
:: برچسب‌ها: فهم نماز،مدیریت اقامه نماز،نماز صبح,
نویسنده : سید محمد عبداللهی
تاریخ : پنج شنبه 20 فروردين 1394
زمان : 13:58
عیدانه


رسیدگی و کمک به فامیل، قلب و مغز این دید و بازدیدهای نوروزی است.

به راستی اگر در این دید وبازدیدها به مشکلات یکدیگر نرسیم

از بسیاری از برکات محروم خواهیم شد.

 

بسم الله الرحمن الرحیم

تبریک عملی

به همه  هموطنان با احترام و جمله مبارکه "سلام علیکم "، سلام می کنم و برایتان آرزوی سلامتی و توفیق دارم.

به فکرم رسید در آغاز سال 94 از یک معلم قدیمی کلمه تبریک را معنا کنم:

تبریک از برکت است و هر چیزی هم ظاهری دارد و هم باطنی که باید به هردو توجه داشت یعنی هم به پوست هم به مغز، آری اگر هریک از پوست یا مغز تخمه را بکاریم سبز نخواهد شد و باید به هردو توجه شود تا نتیجه دهد.

در ایام عید که ظاهر خوبی دارد یعنی فرصتی برای دید و بازدید و سفر و شادی است و شهر و روستاها و خانه ها برای پذیرایی آماده است و هوای معتدل همراه با سبزی زمین و شکوفه های درختان و امثال آن به چشم می خورد سزاوار است که این ظاهر زیبا با باطنی همراه باشد و تبریک ظاهری همراه با برکت عملی باشد.

این دید و بازدیدها قالب و تبریک ظاهری است، ولی قلب آن چیست؟

مغز این تبریک  اموری است از جمله این که:
1-در این دید و بازدیدها ثروتمندان فامیل ، مخفیانه از فقرای فامیل دستگیری کنند.
2-اگر میان فامیل افرادی با هم کدورتی دارند آنان را آشتی دهند.
3-اگر نوجوانان فامیل در بعضی از درس های خود ضعیف هستند به آنان کمکی شود.
4-اگر شخصی گرفتار بدهی یا زندان است آن را نجات دهیم.
5-اگر در جلسات گناه می شود با برخورد خوب ، مانع شویم.
6-اگر برای بعضی از افراد فامیل سؤال و شبهه ای مطرح شده ما واسطه شوبم و جوابش را از یک دانشمندی دریافت و شبهه آن را برطرف کنیم.
7-اگر در فامیل و همسایگان خانواده شهداء و جانبازان  وجود دارند ، دیدار با آنان را بر دیگران مقدم بداریم.
8- در سفر از کسانی که در جاده ها خدمت می کنند (پلیس، هلال احمر، راهداری) حداقل با زبان  ، تشکر کنیم.
9-برای همسریابی افراد مجرد فامیل واسطه گری و شفاعت کنیم.

اسلام عزیز ما در کنار سفارشات عمومی چند سفارش ویژه برای بستگان دارد که من به عنوان معلم قرآن دو سه جمله از آن سفارشات قرآنی را به شما هدیه می کنم و دوست دارم خدمتی به شما کرده باشم.

قرآن ، یک جا به پیامبر می فرماید بستگان نزدیک خود را از خطرها هشدار بده ( و انذر عشیرتک الأقربین) و در جای دیگر می فرماید خودتان و بستگانتان را از آتش دوزخ حفظ کنید ( قو أنفسکم و اهلیکم ناراً ) که در حدیثی در تفسیر آیه می خوانیم . مراد از این حفظ آن است که آنان را به نماز و زکات و تقوا سفارش کنیم .

و در جایی دیگر می فرماید که لقمان حکیم فرزندش را به نماز و امر به معروف و نهی از منکر و تواضع نسبت به مردم و توجه به معاد سفارش کرد.جالب آن است که قرآن درباره پیامبر می فرماید او در کنار نبوت و رسالت به خانواده خود رسیدگی ویژه داشت.

خوانند عزیز! این رسیدگی و کمک به فامیل، قلب و مغز این دید و بازدیدها است. راستی اگر در این دید وبازدیدها به مشکلات یکدیگر نرسیم از بسیاری از برکات محروم خواهیم شد.

تبریک یعنی دید و بازدید خود را با این امور رشد وبرکت دهیم. اینکه خداوند به پیغمر می فرماید ما به تو کوثر دادیم و مراد کوثر فاطمه زهراست و معنای کوثر خیر فراوان است و ناگفته پیداست عطای خداوند بزرگ به بهترین فرد هستی کوثر و خیر فراوان است. ما نیز می توانیم بانیت خالص و همت بلند و خدمت بی منت و دستگیری از دیگران تا حدی از خود کوثر بسازیم، یعنی خود و کارهای خود را  تا آنجا که می شود به خیر زیاد و کوثر تبدیل کنیم.

کوتاه سخن آنکه عید امسال که با شهادت حضرت زهرا مقرون است و به عبارت دیگر تبریک عید با کوثر قرآن مقرون است و معنای تبریک و کوثر نیز به هم نزدیک است بیاییم در میلیون ها دید و بازدیدی که در فامیل صورت می گیرد مشکلی را ( جزئی یا کلی) حل کنیم تا تبریک ظاهری ما پر مغز شود و الیته این نیاز به استمداد از خدواند و توفیق الهی دارد.

ساده ترین راه برای تبریک و برکت و کوثر آن است که دیگران را در خوبی ها شریک کنیم و همت خود را از مسائل فردی و جزئی به مسائل عمومی سوق دهیم همانگونه که نماز ما را اینگونه تربیت می کند که بگوییم:

1- پروردگارا همه ما را (نه فقط من را ) هدایت کن ( إهدنا)
2- و در سلام بگوییم السلام علینا نه سلام به یک شخص
3- و می گوییم در نماز خداوند شنونده ستایش همه موجودات است (سمع الله لمن حمده) نه فقط شنونده ستایش من و نفرمود سمع الله لحمدی
4- در سراسر قرآن و روایات و برنامه های پیامبر و اهل بیت معصومش صدها نمونه به چشم می خورد که رشد و برکت و سعادت و خوشی را فقط برای خود نمی خواستند بلکه برای همه میخواستند و این است معنای تبریک و کوثر.

در پایان ضمن دعا برای شما عزیزان ، سال خوبی را برایتان آرزومندم . نوروز ایام سفر است؛از نماز در سفر غافل نشوید؛چرا که نماز،سفر شمارا پر خیر و برکت می کند.

    محسن قرائتی



:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: عیدانه, نماز, کمک رسانی, صله رحم,
نویسنده : سید محمد عبداللهی
تاریخ : دو شنبه 25 اسفند 1393
زمان : 9:23
درخانه کس است یک حرف بس است!


من عاشق محمدم

رسول اكرم صلى الله عليه و آله :

لا تَزالُ اُمَّتى بِخَيرٍ ما تَحابّوا وَاَقامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَكاةَ وَقَروا الضَّيفَ... 
 
امّتم همواره در خير و خوبى اند تا وقتى كه يكديگر را دوست بدارند، نماز را برپا دارند، زكات بدهند و ميهمان را گرامى بدارند...
 
امالى طوسى، ص 647، ح 1340
 
 
*****
 
ستاد اقامه نماز كشور با همكاری جهاد دانشگاهی واحد خواجه نصیرالدین طوسی ،دفتر نماینده ولی فقیه در استان چهار محال و بختیاری و استانداری استان و ادارات و نهادهای فرهنگی برگزار می كند

چهارمین مسابقه وبلاگ نویسی نماز با عنوان " قرار دیدار "

مسابقه در دو بخش عمومی و دانشجویی برگزار می شود

شركت كنندگان می توانند در سامانه ثبت نام به آدرس chb-namaz.ir ثبت نام نمایند

 



:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، ،
:: برچسب‌ها: نماز, وبلاگ نماز, محمد پیامبر مهربانی, مسابقه,
نویسنده : سید محمد عبداللهی
تاریخ : چهار شنبه 8 بهمن 1393
زمان : 8:42
سرباز برپا!


سرباز برپا!

برای خودم و به یاد تو که به معنای واقعی پدر بودی.

-------------

همانطور که قطرات اشک  آرام آرام بر گونه هایش می لغزید ،

به دقت به حرفهای اهل مجلس گوش می داد.

هرکسی چیزی در باره حاج آقا که حالا دیگه در بینشون نبود می گفت

و خاطره ای تعریف می کرد.

سعید هم که حالا بغضش ترکیده بود دیگه نتوانست طاقت بیاره بی مقدمه گفت:

خدا رحمتش کنه! به گردن من یکی که حق بزرگی داره!

کنجکاو بودم ببینم حاج آقا چه حقی بر این جوان دارند.

چون تقریبا تا به حال توی خونه ی حاجی ندیده بودمش.

گفت: دوره سربازی گاهی وقتا شب های جمعه برای دیدن عمه می آمدم  

و حاجی هم حسابی ما رو احترام می کرد.

 جوان بودم وخوابم خیلی سنگین ، برای خوندن نماز صبح

حسابی عمه رو کلافه می کردم  تا جایی که بی خیالم می شد.

صبح یکی از همین روزایی که عمه بی خیالم شده  بود حاجی  امده بود بالای سرم.!

سرباز برپا!(با لحن و آهنگ نظامی)

ابهت عجیبی داشت سید.خیلی با جذبه بود.کاریزمای خاصی داشت

یهو به حالت خبردار بلند شدم.

یک لحظه داخل خوابگاه هستم وفرمانده گروهان فرمان بیدار باش میده

هنوز گیج و منگ خواب بودم. چشمهایم رو بازکردم .

دیدم حاج آقا کنارم ایستاده و از پادگان و فرمانده خبری نیست.

آرام و با ابهت گفت: ببین سعید جان شما با فرمان یک آدم مثل خودت از جا پریدی.

آیا فرمان خداوند عالم به اندازه فرمان یک انسان کوچک اهمیت و ارزش نداره؟!!

آن موقع بود که به فکر فرو رفتم و عجیب به نماز علاقه مند شدم .

و همیشه نصیحت های آقا سید مسیر درستی در زندگی پیش روی من قرار داده.

خدا رحمتش کنه. نازنینی بود.

 

 



:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، ،
:: برچسب‌ها: نمازصبح, نماز, نصیحت پدر,
نویسنده : سید محمد عبداللهی
تاریخ : سه شنبه 23 دی 1393
زمان : 13:44
آدم دوچهره !




:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: منافق, دوچهره گی, شخصیت متزلزل,
نویسنده : سید محمد عبداللهی
تاریخ : چهار شنبه 26 شهريور 1393
زمان : 10:14
خطا از من است!
نویسنده : سید محمد عبداللهی
تاریخ : چهار شنبه 15 مرداد 1393
زمان : 11:51


.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.