سخن اهل دل مگو که خطاست...

مشکل در کجاست!


 

قضا شدن نماز، علت های مختلفی می تواند داشته باشد.

*دیر خوابیدن و عادت به خواب صبح

*غفلت و گناه

*حضور در مجالس لهو و لعب و جلساتی که غفلت از خدا بر آن جلسات حاکم است

از جمله مواردی است که ممکن است توفیق نماز صبح را از انسان سلب ‏کند.

پس باید مشکل را در خود جستجو کنیم!



:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، تربیتی، ،
:: برچسب‌ها: علل قضا شدن نماز, نمازصبح, مدیریت اقامه نماز, نماز,
نویسنده : سید محمد عبداللهی
تاریخ : چهار شنبه 8 ارديبهشت 1395
زمان : 21:47
گامی برای عروج!


چه کنیم تا نمازهایمان معراج مؤمن باشد؟

در کتاب های اسرارالصلاة ملاحظه فرمودید که می گویند: معنای مسح سر این است که خدایا هر خاطره باطلی که من در سر پروراندم الآن دارم آن را تطهیر می کنم و شستشو می کنم تا با مغز پاک، سر پاک، خاطرات پاک به حضور تو بیایم ؛ با مسح پا هم عرض می کند خدایا هر جایی که نباید می رفتم و قدم گذاشتم، هر قدمی که نباید برمی داشتم و برداشتم هر اقدامی که مرضیّ تو نبود به سویش رفتم من دارم این پا را از آنها تطهیر می کنم تا به زیارت تو بیایم گفتند معنای وضو این است معنای مسح سر این است معنای مسح پا این است.

حال اگر کسی بعد از گذشت مدتها نماز خواندن در خود عروجی احساس نکرد بداند در جای دیگر مشکل دارد.نماز ﴿إنَّ الصَّلاةَ تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنکَر) است یا رفع است و یا دفع، یا نمی گذارد انسان به تباهی تن در بدهد یا اگر آلوده شد او را تطهیر می کند. اگر کسی ـ خدای ناکرده ـ با خواندن نماز نه از رفع خطر بهره ای برد نه از دفع خطر، او هنوز به مرحله ﴿تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنکَرِ﴾ نرسیده این نماز دیگر «الصلاة معراج المؤمن» نیست؛ اگر ـ انشاءالله الرحمن ـ توانست از فحشا و منکر برهد، آلوده نباشد، با زبان طیّب و طاهر با چهره طیّب و طاهر با سر طیّب و طاهر با پای طیّب و طاهر به زیارت خدای سبحان برود آن وقت نماز او می شود «الصلاة معراج المؤمن».

حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی

 

entezam.فلسفه نماز.mp3

02.entezam.تفسیرنماز.mp3



:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، فرهنگی، ،
نویسنده : سید محمد عبداللهی
تاریخ : شنبه 14 فروردين 1395
زمان : 22:46
ای که بانامت جهان آغازشد


ای که بانامت جهان آغازشد
دفترماهم به نامت بازشد
دفتری کز نام او زیورگرفت
کارآن ازچرخ بالاتر گرفت

رازی از تیمم!

رازهای تیمم

هدف تحصیل طهارت از خاک (تیمّم)، آن تواضع به پیشگاه عزیز محض، و فروتنی در ساحت بلندپایهٴ صِرف، و خشوع نزد قدرت مطلق خداوندی است.

خداوند متعال دربارهٴ حکمتِ طهارتی که از خاک حاصل آمده مانند طهارتی که از آب تحصیل شده می‏فرماید: «ما یرید الله لیجعل علیکم من حرجٍ و لکن یرید لِیُطهّرکم و لیتمّ نعمته علیکم لعلّکم تشکرون»؛ زیرا طهارت ظاهری که با آب حاصل می‏شود و طبق آنچه فرمود: ﴿...وینزّل علیکم من السّماء ماءً لیطهّرکم به ویذهب عنکم رجز الشیطان﴾ از بین برنده پلیدی شیطان است، گرچه با تیمم بر خاک فراهم نمی‏آید، لیکن فروتنی و بندگی را به ارمغان می‏آورد.

پس از این جهت، آب و خاک با یکدیگر یکسانند، و چون لازم نیست کمیت و کیفیت تیمم، که بدل از وضو است مانند وضو باشد، مسح سر و پاها در تیمّم لازم نیست، نه برای این که خاک بر سر نهادن، علامت فراق و جدایی است، در حالی که منظور از نماز، پیوند و ارتباط است، چنان‏که برخی از بزرگان فرموده‏اند؛ زیرا این سخن، به مسح پا نقض می‏شود، چون با این که خاک بر پا نهادن و مسح پاها با خاک، نشانهٴ فراق و جدایی نیست، انسان در تیمّم مأمور به مسح آن نشده است.

افزون بر این، اصل سخن خالی از توهّم و اشکال نیست؛ زیرا دلیل عقلی و یا نقلی معتبر وجود ندارد که مسح سر با خاک نشانهٴ جدایی است.

چون در نماز، معتبر است بین طهارت بیرون و پاکی درون جمع شود، دستور بر این است که نماز جز با طهارت پنج عضو و پاک ساختن دل با توبه، جایز و روا نیست. مراد از توبه بازگشت از گناه به فرمانبرداری و از دشمنی به دوستی خدا و از ما سوی الله به جانب او، و از کثرت به وحدت و... است.

 برگرفته از فرمایشات آیت الله جوادی آملی



:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ،
نویسنده : سید محمد عبداللهی
تاریخ : چهار شنبه 21 بهمن 1394
زمان : 21:10
حافظ وظیفه ء تو دعا گفتن است بس


هـــر آن کــــه جانب اهـــل خدا نگــه دارد

خـــداش در همـــه حـــال از بلا نگــــــه دارد

***************

حافظ وظیفه ء تو دعا گفتن است بس

در بند آن مباش که نشنید یا شنید

***************

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَ أَیْدِیَکُمْ إِلَى الْمَرافِقِ وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِکُمْ وَ أَرْجُلَکُمْ إِلَى الْکَعْبَیْنِ.» مائده:6.»

ای کسانی که ایمان آورده اید، چون به(عزم) نماز بر می خیزید، صورت و دستهایتان را تا آرنج بشویید، و سر و پاها را تا برآمدگی مسح کنید.

... و سخنی کوتاه در رمز و راز مسح

معنای مسح سر این است که خدایا هر خاطره باطلی که من در سر پروراندم الآن دارم آن را تطهیر می کنم  و شستشو می کنم تا با مغز پاک، سر پاک، خاطرات پاک به حضور تو بیایم ؛  با مسح پا هم عرض می کند خدایاهر جایی که نباید می رفتم و قدم گذاشتم، هر قدمی که نباید برمی داشتم و برداشتم  هر اقدامی که مورد رضایت و خشنودی تو نبود به سویش رفتم من دارم این پا را از آنها پاک می کنم تا به زیارت و دیدار تو بیایم . معنای وضو این است معنای مسح سر این است معنای مسح پا این است.

**********************

... و سخنی کوتاه در اثربخشی نماز

 اگر کسی بعد از گذشت مدت ها نماز خواندن در خود عروجی احساس نکرد بداند در جای دیگر مشکل دارد.

نماز ﴿إنَّ الصَّلاةَ تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنکَر) است یا رفع است و یا دفع، یا نمی گذارد انسان  به تباهی تن در بدهد یا اگر آلوده شد انسان را تطهیرو پاکیزه می کند. اگر کسی ـ خدای ناکرده ـ با خواندن نماز نه از رفع خطر بهره ای برد و نه از دفع خطر، او هنوز به مرحله ﴿تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنکَرِ﴾ نرسیده این نماز دیگر «الصلاة معراج المؤمن» نیست؛  اگر ـ انشاءالله الرحمن ـ توانست از فحشا و منکر برهد، آلوده نباشد، با زبان طیّب و طاهر با چهره طیّب  و طاهر با سر طیّب و طاهر با پای طیّب و طاهر به زیارت خدای سبحان برود آن وقت نماز او می شود  الصلاة معراج المؤمن»



:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، تربیتی، فرهنگی، ،
نویسنده : سید محمد عبداللهی
تاریخ : جمعه 16 بهمن 1394
زمان : 21:58
نشونه ها رو گم نکن!


بعضی وقت ها از روی لطف

یا از روی تنبیه

یا از روی مجازات

نمی دونم!

نباید هم بدونم!

نشونه هایی سر راه بعضی آدم ها قرار می گیره.

شاید شما هم کم و بیش دیده باشید!

وقتی داشته هایی که کریم کرامت کرده رو کم می شمریم

یا نادیده ش می گیریم

یا پرخاش می کنیم که چرا و چنین!

یهویی دچار قحطی ش میشیم!

نمی دونم چه جوری و با چه ترفندی گم میشه

از دستمون لیز میخوره

خلاصه از دستش میدیم

به همین سادگی!

و لئن کفرتم ان عذابی لشدید.

شخصا تجربه کردم

شما چی؟

چیزهای زیادی داریم

مراقب نفس اماره باشیم به ناسپاسی فرمان مون نده.

مراقب باشیم.



:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، تربیتی، فرهنگی، ،
نویسنده : سید محمد عبداللهی
تاریخ : سه شنبه 13 بهمن 1394
زمان : 23:2
حال خوش!


استاد بزرگواری می گفت:
در همین زمان های نزدیک ما تاجر ثروتمندی حرم امام رضا (ع) مشرف شده بود . چند روزی زیارت رفته بود . دریغ از یک قطره اشک ، انواع زیارت ها را می خواند ولی می دید خبری نیست و حالی در آن نیست . دید که فایده ندارد . بلیط برای برگشت گرفت . چند ساعت به پرواز مانده به بود و داشت در خیابان می رفت . پیرمردی را دید که گاری دستی در دستش است و بارش خیلی سنگین است و نمی تواند آن را ببرد . جلو رفت و به او کمک کرد و گفت : کمتر بار بزن که بتوانی ببری . گفت : ای آقا من دختر دم بخت در خانه دارم و منتظر جهیزیه است و خانمم گفته تا پول جهیزیه را نیاوردی به خانه برنگرد ، مجبورم کار بکنم . در ذهن تاجر جرقه ای زد و گفت میشود که من دنبالت بیایم . بار را خالی کردند و به خانه ی پیرمرد رفتند و دید که او راست می گوید و زیر بار زندگی خم شده است. یک چک کشید و پول جهیزیه ی آن دختر را داد . و مقداری هم به او داد تا سرمایه پیرمرد بشود . وقتی او از خانه بیرون می آمد اشک هایی بود که بدرقه اش می کرد . پیرمرد گفت : من چیزی ندارم که به تو بدهم ، امیدوارم امام رضا (ع) به تو جزای خیر بدهد و عاقبتت بخیر بشود . او رفت که آخرین زیارت وداع را بکند . وقتی به زیارت آمد چشمانش مثل چشمه جوشید . و طعم زیارت با معرفت را چشید . وقتی سرمایه ها را در راه خدا خرج کردی و این نتیجه را هم میگیری که زیارت با معرفت هم نصیب تو میشود .(جناب حجت الاسلام والمسلمین عالی در برنامه سمت خدا)



پ . ن:
اگر دوست داریم وقتی نماز بخونیم حال خوشی داشته باشیم و از نماز خوندمون لذت ببریم.


1- رفاقت مون را با خدا قبل از نماز درست کنیم.
2- دست به خیر باشیم تا جایی که از دستمون بر میاد به دیگران بدون هیچ انتظارو توقعی کمک کنیم.
3- مسجدی که یکی از صاحب نفسان در اون نماز میخونند رو شناسایی کنیم و یه هفته ، ده روزی با اون مسجد و امام جماعتش همراه بشیم.
4- سعی کنیم دعای خیر دیگران به خصوص پدر و مادر رو پشت سر خودمون داشته باشیم.


ببینیم



:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، ،
نویسنده : سید محمد عبداللهی
تاریخ : چهار شنبه 18 آذر 1394
زمان : 23:23
شیرین ناز!


 

به بهانه اربعین

اربعین تنها و تنها برای حسین علیه السلام است.

و در میان مسافران اربعین زینب سلام الله علیها حال و هوای دیگری دارد.

چهل روز درد و رنج  و صبوری و بردباری

لیکن اینک بیش از همیشه دردی جانکاه روح و جان بانو را می آزارد.

در دیدار تازه اش با حسین علیه السلام چگونه بگوید "شیرین ناز" ت را در شام گذاشتم و خود اینک نزد تواَم!

...................

زینب خواهرم آمدی ! خوش آمدی

زینب مهربانم ،رسول مهر و قهر عاشورا

وی رها از خود چو مادر محو یار

سرو قد قامت به هنگام نماز

آه! زینب

ای ستیغ صبر بر کوه خرد

بازگو تو خود حدیث هجر و درد

بازگو از شوکران درمحفل نا مردمی

بازگو از خنده مستانه جهل و ستم

در میان کوچه های شهر درد و غم

زینبم!

کاروان سالار صبر و استواری بازگو

بازگو ای ناخدای صبر و حلم

بازگو خواهر تو ای اوج شکیب

کو سه ساله نازنین من بگو

راستی باز گو از شهر ستم

از خرابه

بازگو با من چه شد دردانه ام

آن شبیه مادرم، شمع شب کاشانه ام

آه زینب!

قصه سیلی زدن بر یاس چیست!

زینبم!

روی ماه گل چرا نیلی شده

قصه پرواز چیست

قصه معراج "شیرین ناز"چیست

 

جان خواهر!

ای دیده و دل ، تمام هستی ام

آن نگاهت تیغ حلمم را ربود

قصه پرواز

قصه معراج، شرح عشق توست

یاس هم در آرزوی وصل توست

نکته گویم،یک اشاره

ریشه صبر و شکیبم سوخت سوخت

شرح عشق یاس دهانم را به دوخت

حسینم!

بود او ققنوس خوش آواز عشق

او به شوق وصل تو پرواز کرد

زد پر و بالی برایت ناز کرد

آشیانش بود آن آغوش مهر

با تو بودن به ز افلاک سپهر

**********

دلنوشته ای از سید در ده سال پیش فروردین 84

 



:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، فرهنگی، ،
:: برچسب‌ها: اربعین, امام حسین, زینب صبور,
نویسنده : سید محمد عبداللهی
تاریخ : چهار شنبه 11 آذر 1394
زمان : 14:10
خوش بوتر از گل


الإمامُ الکاظمُ علیه السلام :

" الصَّلواتُ المَفروضاتُ فی أوَّلِ وَقتِها إذا اُقِیمَ حُدُودُها، أطیَبُ رِیحا مِن قَضِیبِ الآسِ حینَ یُؤخَذُ مِن شَجَرِهِ فی طِیبِهِ و رِیحِهِ و طَراوَتِهِ، فَعَلَیکُم بِالوَقتِ الأوَّلِ ."

ثواب الأعمال : 58/1 .

ترجمه:

امام هفتم موسی بن جعفر علیه السلام می فرماید: نمازهاى واجب اوّل وقت، اگر با شرایط گزارده شوند، از یک شاخه تر و تازه و خوشبوىِ مُورِد که تازه از بوته اش جدا مى شود ، خوش بوترند ؛ پس بر شما باد نماز اوّل وقت .

واژه شناسی:

مورِد: بر وزن غُوره، درختچه اى است، با برگهاى سبز، شفاف و معطر و گلهاى سفید پنج برگى، و به نامهاى آس، اسمار، زند، ققنوس و... معروف است. (فرهنگ معین) .

تگ نگاشت ها:

1-صلوات مفروضه در برابر نمازهای مسنونه قرار دارد . بنابر تقسیمی نمازها در شریعت بر دو نوع هستند

الف- واجب مانند نمازهای روزانه (17 رکعت)صبح و ظهر و عصر و مغرب و عشا ،نماز آیات،نماز طواف ،نماز میت ،نمازی که به وسیله نذر کردن یا عهد کردن برای خدا بر انسان واجب می شود.نماز قضای پدر که بر عهده پسر بزرگ تر است.

ب‌- مستحب که از شماره بیرون است .و بارزترین آن ها نوافل یومیه است و 34 رکعت هستند. دو رکعت صبح،هشت رکعت ظهر و هشت رکعت عصر که این نمازها را باید پیش از نمازهای واجب بخوانیم. و چهارر کعت نافله مغرب که پس از نماز واجب مغرب خوانده می شود. و دورکعت نماز نشسته به عنوان نافله عشا.و یازده رکعت نافله شب که وقت آن از نیمه شب تا اذان صبح است.

2-اهتمام به اقامه نماز در اول وقت  در گفتار و کردار و سیره پیامبر و پیشوایان  دین از مسلمات روشن و قطعی است.(1)

3- تشبیه اقامه نماز در اول وقت به بوی خوش گل مورد از باب تشبیه معقول به محسوس است.همانطور که بوییدن چنین گلی که طراوت و تازگی دارد نشاط و شادی می آورد نماز اول وقت لذت و سرمستی زاید الوصفی به مراتب برتر از بوییدن گل در روح و جان نمازگزار ایجاد می کند. باید تمرین کنیم تا دریابیم.

4-  تعبیر"فَعَلیکُم"اسم فعل *است "بر شما باد"نوعی ایجاد تعهد و پایبندی به انجام نماز اول وقت است. با خود و خدای خود پیمان ببندید بر گزاردن نماز در اول وقتی که خداوند برای آن تعیین کرده است.

5- در روایات بسیاری  نمازگزاران توصیه و تشویق به گزاردن نماز اول وقت شده اند.

6- دستاوردها و آثار نماز زمانی در زندگی نماز گزار به بروز و ظهور می رسد و خود را نشان می دهد که با نماز با رعایت شرائط و آداب و حد و مرزهای آن اقامه شود.

7- تعبیر به اقامه مفهومی بسیار فراتر و گسترده تر از خواندن نماز است. آن حقیقتی که زندگی ساز و معراج مومن و موجب رشد او است اقامه نماز با همه حد و مرزهای آن است. گرچه صرف خواندن نماز هم آثار و برکاتی در زندگی دارد.

8- در روایتی از امام علی علیه السلام حدود نماز در شناخت و توجه به وقت نماز ها،قبله شناسی و قبله یابی و انجام رکوع و سجود کامل نماز دانسته شده است. (2)

9-از برخی روایات می فهمیم یکی از حدود نماز اعتقاد به ولایت اهل بیت علیهم السلام و بیزاری از دشمنان آنان است.(3)

10-شمارش حدود و شرائط نماز به دو،چهار،هفت (4)و بیشتر در حقیقت تبیین  برخی مصادیق دارای اهتمام و اثر در قبولی نماز نه انحصار آن. چنانکه در روایتی از صادق آل محمد صلی الله علیه و آله  حکایت از آن دارد که حدود نماز چهارهزار تاست .(5)

بیشتر بیابیم(از مطالعه آن غافل نشوید)

در ادامه ی یادداشت

 

پی نوشت:

(1)الإمامُ الباقرُ علیه السلام :"اِعلَمْ أنَّ أوَّلَ الوَقتِ أبَدا أفضَلُ، فَعَجِّلْ بِالخَیرِ ما استَطَعتَ، و أحَبُّ الأعمالِ إلى اللّه عَزَّ و جلَّ ما داوَمَ العَبدُ علَیهِ و إن قَلَّ ."بدان که اوّل وقت همیشه بهتر است ؛ پس تا جایى که مى توانى به کار خیر بشتاب ، محبوبترین کارها نزد خداوند عزّ و جلّ کارى است که بنده بر آن مداومت ورزد گر چه اندک باشد .

الإمامُ الصّادقُ علیه السلام :"فَضلُ الوَقتِ الأوَّلِ على الآخِرِ کَفَضلِ الآخِرَةِ على الدُّنیا ."فضیلت اوّل وقت [نماز ]بر آخر وقت همچون فضیلت آخرت بر دنیاست .

عنه علیه السلام :"لَفَضلُ الوَقتِ الأوَّلِ على الآخِرِ خَیرٌ لِلمؤمِنِ مِن مالِهِ و وُلدِهِ "امام صادق علیه السلام : فضیلت اوّل وقت بر آخر آن براى مؤمن ، از دارایى و فرزندش بهتر است .

عنه علیه السلام :"لِکُلِّ صلاةٍ وَقتانِ : أوَّلٌ و آخِرٌ، فَأوَّلُ الوَقتِ أفضَلُهُ، و لیسَ لأِحَدٍ أن یَتَّخِذَ آخِرَ الوَقتَینِ وَقتا إلاّ مِن عِلَّةٍ، و إنّما جُعِلَ آخِرُ الوَقتِ للمَریضِ و المُعتَلِّ و لِمَن لَهُ عُذرٌ، و أوَّلُ الوَقتِ رِضوانُ اللّه ، و آخِرُ الوَقتِ عَفوُ اللّه ."

امام صادق علیه السلام : هر نمازى دو وقت دارد : اوّل و آخر . اوّل وقت، بهترین آن است . هیچ کس نباید نماز را بدون علّت به آخر وقت بیندازد . آخر وقت فقط براى بیمار و علیل و کسى که عذرى دارد، قرار داده شده است . اوّل وقت [مایه ]خشنودى خداست و آخر وقت [باعث ]آمرزش خدا .

(2)امیرالمؤمنین علی علیه السلام: "فحُدودُ الصَّلاةِ أربَعَةٌ: مَعرِفَةُ الوَقتِ، وَالتَّوَجُّهُ إلَى القِبلَةِ، وَالرُّکوعُ، وَالسُّجودُ، وهذِهِ عَوامُّ فی جَمیعِ النّاسِ العالِمِ وَالجاهِلِ؛"حدود نماز، چهار چیز است: شناخت وقت، رو به قبله بودن، رکوع و سجده. اینها بر همه مردم لازم اند - عالم باشند یا جاهل.(بحار الأنوار: ج ۹۳ ص ۶۳)

(3)میزان الحکمه، ج 5، ص 386

(4)امام باقر سلام الله علیه :"سَأَلتُ أبا جَعفَرٍ علیه السلام عَن کِبارِ حُدودِ الصَّلاةِ، فَقالَ : سَبعَةٌ : الوُضوءُ، وَالوَقتُ، وَالقِبلَةُ، وتَکبیرَةُ الافتِتاحِ، وَالرُّکوعُ، وَالسُّجودُ، وَالدُّعاءُ؛"زراره : از امام باقر علیه السلام پرسیدم: حدود بزرگ نماز کدام اند؟ فرمود: «هفت چیزند: وضو، وقت، قبله، تکبیر آغازین، رکوع، سجده و دعا».بحار الأنوار : ج ۸۳ ص ۱۶۳؛

(5)قال الصادق علیه‏السلام :"للصلوة اربعة الاف حد؛..."برای نماز چهار هزار حد است. فلاح السائل، ص23

*اسم فعل کلمه‏ای است که دارای اثر و معنی فعل باشد، ولی وزن یکی از افعال را نداشته باشد و یا اگر دارد بعضی از خواص اسم مثلا تنوین را می‏پذیرد.
مانند: هیهات و صه.

علیکم اسم فعل منقول از جار و مجرور بمعنای" التزم"پایبند باشید



:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، ،
نویسنده : سید محمد عبداللهی
تاریخ : جمعه 6 آذر 1394
زمان : 20:21
ایاک نعبد بر زبان!



Image result for ‫ایاک نعبد بر زبان‬‎

مالک دینار؛ از زاهدان و محدثان قرون اول و دوم هجری، «چون ایاک نعبد و ایاک نستعین گفتی، زار زار بگریستی و گفتی: اگر این آیت از کتاب خدای نبودی و بدین امر نبودی، نخواندمی که می گویم «تو را می پرستم» و خود، نفس می پرستم. می گویم از «تو یاری می خواهم» و به در سلطان می روم و از هر کسی شکر و شکایت می نمایم.» تذکرة الاولیا - ایاک نعبد بر زبان دل در خیال این و آن کفر است اگر گویی یکی شرک است اگر گویی دو تا - تو را که از دگران است استعانت امر زبان به کذب ...

Image result for ‫ایاک نعبد بر زبان‬‎

بشنویم نکته ای از آیه "ایاک نعبد و ایاک نستعین

 




:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، ،
:: برچسب‌ها: علامه جعفری, نماز, تفسیر سوره حمد, مالک دینار, ,
نویسنده : سید محمد عبداللهی
تاریخ : دو شنبه 25 آبان 1394
زمان : 9:17
یکی از راههای حضور قلب در نماز


در محضر عارفان و فرزانگان

راجع به حضور قلب در نماز زیاد سؤال کرده‌­اند که چه کنیم؟ اولیاء نسخه داده­‌اند که مگر حضور قلب نمی­‌خواهی! قبل از اذان کمی از کار و شغلت ببُر و سر سجاده‌­ات بنشین، آیات الهی بخوان. نه این­که اذان اوّل را بگویند، اذان دوّم را هم بگویند و نماز شروع شود و امام جماعت به رکوع رفته است، تازه یا الله یا الله‌­ها شروع می‌شود، این نماز یک اظهار تکلیف است و معلوم است که نماز معراجی نمی‌شود و انسان را به عروج نمی‌­برد «الصَّلاة مِعرَاجُ المُؤمِن».

بعضی مواقع انسان حتی از این نماز سرد می‌شود و ممکن است کاهل نماز شود و یک روز بخواند و یک روز نخواند، یک موقع نستجیر بالله دیگر از نماز ببُرد چون چیزی از نماز ندیده است و حق هم است، خوب گوش دهید عزیزان من! نمی­‌خواهم بگویم کسی که نماز نمی­‌خواند حق دارد، می‌گویم از یک جهت کسی که درکی نسبت به صلاه حقیقی ندارد حق است از آن ببرد. اولیاء خدا درک دارند و متوجّه هستند.

آیت­‌الله اراکی فرمودند: روزی خواهد رسید که دو حالت به وجود می­‌آ‌ید یکی این­که بچه­‌ها به منبر می­­‌روند و دیگر این­که وسوسه­‌ای پیش می­‌آید که می­‌گویند کار داریم.

ایشان همان اول انقلاب در مدرسه فیضیه فرموده بود که دارم می­‌بینم که پیش می­‌آید که می­‌گویند آقا زود نماز را بخوان کار داریم برویم. کجا می­‌خواهی بروی؟ می­‌گویند: نماز فلانی طولانی است، وقتی نگاه می­کنی شاید پنج الی ده دقیقه نمازها با هم فرق داشته باشد، تعقیبات بین نماز را می‌شود کم کرد که آن هم حضور قلب می­‌آورد ولی می­‌خواهم بگویم این­که در اداره­‌ها نمازمان اداری شده است یعنی چه؟ نمی­‌دانم چرا مدام می­‌گویند نماز را زود بخوانید، به کار مردم برسیم. دروغ می­‌گوییم، آیا آن ساعات قبل، ما به کار مردم می‌رسیدیم؟ که حالا برای نماز این­طور می­‌گوییم؟ یا نه، حال نماز و اتّصال به خدا ندارم، کأنّه یک تکلیفی است که می­‌خواهم برای خدا انجام بدهم و زود بروم؟

اولیاء خدا نمازهای آن­چنانی می­‌خواندند و آخرش می­‌گفتند: «إلهِی هَذِهِ صَلاَتِی صَلَّیْتُهَا لاَ لِحَاجَةٍ مِنْکَ إِلَیْهَا وَ لاَرَغْبَةٍ مِنْکَ فِیهَاإِلاَّ تَعْظِیماً وَ طَاعَةً وَ إِجَابَةً لَکَ إِلَى مَا أَمَرْتَنِی بِهِ‏إِلَهِی إِنْ کَانَ فِیهَا خَلَلٌ أَوْ نَقْصٌ مِنْ رُکُوعِهَا أَوْ سُجُودِهَا فَلاَ تُؤَاخِذْنِی وَ تَفَضَّلْ عَلَیَّ بِالْقَبُولِ وَ الْغُفْرَانِ‏» به واسطه تفضّل و عنایتت از من قبول کن. آن وقت ما می­‌خواهیم سریع بخوانیم و رد شویم برویم.

متن از سخنرانی آیت الله قرهی در درس اخلاق هفتگی ایشان



:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، ،
:: برچسب‌ها: نماز , حضورقلب , مرکز تخصصی نماز , عارفان و نماز , ,
نویسنده : سید محمد عبداللهی
تاریخ : پنج شنبه 21 آبان 1394
زمان : 10:51
نماز اول وقت یعنی احترام به دعوت خدا




:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، ،
:: برچسب‌ها: نماز،اول وقت،احترام به دعوت خدا,
نویسنده : سید محمد عبداللهی
تاریخ : شنبه 16 آبان 1394
زمان : 11:27
خدا که حاجت مرا می داند، چرا در قنوت حاجتم را بخواهم؟+ویدئو


 




:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، ،
:: برچسب‌ها: قنوت, نماز, فلسفه قنوت, قنوت نماز, علامه جعفری, پناهیان, مرکز تخصصی نماز, ,
نویسنده : سید محمد عبداللهی
تاریخ : پنج شنبه 14 آبان 1394
زمان : 11:32
بررسی یکی از ریشه های بی نمازی +ویدئو


رفاه طلبی و تنبلی یکی از ریشه های بی نمازی

 



:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، ،
:: برچسب‌ها: ریشه های بی نمازی،نماز،تنبلی،رفاه طلبی،پناهیان,
نویسنده : سید محمد عبداللهی
تاریخ : سه شنبه 12 آبان 1394
زمان : 9:51
اصطکاک سنگ و سمّ اسب ها


بسم الله

نماز ظهر عاشورا

آفتاب گرم بر پهنای دشت

نیزه‌های داغ آتش می‌نشاند

دشت سوزان هم به چشم آسمان

پشته‌های خاک خونین می‌فشاند

اصطکاک سنگ و سمّ اسب ها

صاعقه در صاعقه می‌آفرید

از فرود تیغ‌ها بر خودها

رعد و برقی سخت می‌آمد پدید

در دو صف رزم آوران سخت سر

نیزه بر کف، تیز تک می‌تاختند

گرمپو، تازان، رجز خوان، بی‌امان

ماهرانه تیر می‌انداختند

یک طرف توحید و پاکی و شرف

یک طرف شرک و پلیدی و گناه

یک طرف هفتاد و اندکی جان پاک

یک طرف از نابکاران یک سپاه

یک طرف خورشید عاشورا حسین

یک طرف سر دسته شب باوران

یک طرف بر ذروه فرزانگی

یک طرف در قعر پستی کافران

نعره‌ی مستانه‌ی اردوی کفر

در غبار کربلا پیچیده بود

از صف ایمان ترنم‌های عشق

در دل عرش خدا پیچیده بود

گرم می‌شد دم به دم آهنگ جنگ

شعله‌ی پیکار بالا می‌گرفت

نیزه‌ها و تیرهای جان شکاف

در میان سینه‌ها جا می‌گرفت

اندر آن هنگامه‌ی خون و نبرد

با شتاب آمد کسی نزد امام

گفت: هنگام نماز است ای حسین!

شعله‌ور شد پیشوا از این پیام

نیزه و شمشیر را یکسو نهاد

عاشقانه بر سر سجاده شد

زیر باران و صفیر تیرها

رکعتان عشق را آماده شد

گفت تکبیری و در آن گیر و دار

گرم نجوی با خدای خویش شد

ما سوی اللّه را همه از یاد برد

در نمازی فارغ از تشویش شد

تا نماز خون بپا دارد امام

پیش‌مرگانش به صف اندر شدند

در مسیر بارش طوفان تیر

پیش پایش لاله گون پرپر شدند

از فراز آسمان آسیمه سر

جبرئیل آمد در آن صحرا فرود

در مصلّی بر مصلّی سجده کرد

بال رأفت بر سر پاکان گشود

چون حسین بن علی تکبیر گفت

آفرینش کرد بر او اقتدا

چشم خیل عرشیان مبهوت ماند

بر نماز آخر خون خدا

از قیام کربلا گویا هدف

با خدا راز و نیازی بوده است

زیر تیغ و تیر در صحرای خون

با وضوی خون نمازی بوده است

سید احمد زرهانی

 



:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، ،
نویسنده : سید محمد عبداللهی
تاریخ : سه شنبه 5 آبان 1394
زمان : 10:26
السلام علیک یا ثار الله


 

بسم الله الرحمن الرحیم

نماز محبوب حسین علیه السلام!

 

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللَّهِ وَابْنَ ثارِهِ وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورُ اَشْهَدُ اَنَّکَ قَدْ اَقَمْتَ الصَّلوةَ وَآتَیْتَ الزَّکوةَ وَاَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَیْتَ عَنْ الْمُنْکَرِوَاَطَعْتَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ حَتّى اَتیکَ الْیَقینُ .

صورت را و همه وجود خویش را از هرچیز و هرکس و هر سمت و سو و جهت برمی گردانیم و با همه دل رو به سوی کربلا می کنیم وبا زبان و دل به مولایمان حسین علیه السلام"سلام"می کنیم.

زیارت وارث را بارها خوانده ایم و می خوانیم و دل به آن داده ایم. با درنگی کوتاه در فرازی از زیارت "وارث"(1)می بینیم که زائر و عاشق حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام با سلام و درود بر پیام آوران و سفیران نام آور الهی از قبیل آدم، نوح، ابراهیم، موسی ، عیسی و رسول اعظم محمد مصطفی صلی الله علیه و آله با عمق جان خویش عشق و محبت خود به آنان که تجلی خداوند در زمین هستند به گفتگو با حسین علیه السلام می پردازند، حسینی که آنچه خوبان همه دارند در او جمع است و او وارث همه باورها و ارزش ها و رفتارهای الهی همه آنان از آدم علیه السلام تا خاتم صلوات الله علیه است.

"أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاةَ و...."

گواهی رسای عاشق و دلداه مکتب امام حسین علیه السلام  به پای بندی و تعهد امام شهید علیه السلام به  پنج موضوع کلیدی و پایه در مجموعه ی دین یعنی اقامه نماز ، پرداخت زکات، اقامه دین با انجام فریضه بی بدیل امر به معروف و نهی از منکر و جهاد و مبارزه با دشمنان حق و حقیقت ،بیانگر این است که حسین علیه السلام همه ی دین است . زیرا دینداری کامل به معنای واقعی تنظیم همه این روابط بر مبنای آموزه های وحیانی در زندگی است .اگرهمه این فرائض کالبد و پیکره دین به شمار آیند. انسان کامل ولی الله الاعظم_امام حسین علیه السلام_ روح این  پیکر است.

نیاز به توضیح نیست که دلداه و عاشق امام حسین علیه السلام می داند که حفظ قالب و روح باهم می تواند حیات بخش باشد. نماز با امام حسین، عشق به امام حسین در کنارانجام واجبات،  محبت به حسین در رسیدگی به محرومان جامعه و توجه به انفاق و زکات.در کنار عشق و محبت به حسین . جهاد و مبارزه با اعتقاد به ولایت و محبت به ولایت انسان کامل یعنی امام شهید علیه السلام در کنار جهاد و مبارزه.هرکدام بدون دیگری ناتمام  و ناقص است.

ارزنده ترین آموزه های عاشورا

یکی از مهمترین و زیباترین درس های عاشورا که به عنوان طرح جامع بندگی باید از آن یاد کرد پیاده کردن دستورات الهی در هر حال است.

درس صداقت و روراستی با مردمانی که با او همراهند. شب عاشورا بدون لاپوشانی می گوید با من بمانید سرنوشتتان جز شهادت و کشته شدن نخواهد بود.

درس مساوات و برابری آنگونه که پیکر غرقه به خون جوان دلبند خویش را در آغوش می کشد با غلامی بی نام ونشان سیاه چرده همان می کند.

درس مهرورزی و خیر خواهی برای کسانی که برای به بند کشیدن او شمشیر کشیده اند  آنچنانکه با سپاه حر مهربانانه برخورد کرد و نه تنها سپاهیان را که چهارپایانشان را سیراب نمود.

و عالی ترین درس در مکتب عاشورا، نماز و نیایش و ارتباط عاشقانه امام حسین علیه السلام با خداوند در سخت ترین شرایط و موقعیت هاست.

به راستی ما شیعیان عزاداری که محبت به مولایمان حسین هرروز و شب ، در سرما و گرما،در آسایش و سختی و در هر شرایطی  ما را به تکایا و حسینیه ها و خیابان ها کشانده است با نگاهی عمیق تر این درس را بررسی کرده ایم.؟! مگر نه این است که امام حسین علیه السلام را الگوی عملی و مدل زندگی سعادتمندانه خود می دانیم؟ مگر نه این است که نتیجه طبیعی محبت واقعی فرمانبری و اطاعت از محبوب است؟ امامی که خود محبوب  و عشق ماست خود محبوبی بی همتا دارد که در شدیدترین بحران ها و سخت ترین مشکلات  نیز سخن گفتن و معاشقه ی با او را از دست نمی دهد. اصلا همه سختی ها ورنج های که متحمل می شود برای آست که مردمان را با محبوب خود رفیق سازد و آنان را از بند نارفیقان برهاند. حسین علیه السلام همه قهر و خشم و صلح و مهرش برای خداست.

گرچه همه نفس کشیدن ها و رفتارهای امام و ولی الله الاعظم عبادت و بندگی است. اما امام به آنچه محبوب ازلی و بی همتا  واجب کرده است  به عنوان هدیه های الهی می نگرد .نماز که تجلی عشق ورزی به خداوند مهربان است را عشق و محبوب خود می داند.

او به دوستان و هوادارانش می آموزد که انجام دستورات خداوند بهانه بر نمی دارد. و عشق به خود او نیز بهانه برای بی توجهی به خواندن نماز نیست.!

فرصتی برای نماز و نیایش با محبوب

ناگهان دشمن در عصر تاسوعا آهنگ حمله می کند. و امام برادرش عباس را به سوی آنان می فرستد تا فردا مهلت دهند."اِرْجَعْ اِلَیْهِمْ فَاِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تُؤَخِّرَهُمْ إِلى غُدْوَة وَ تَدْفَعَهُمْ عَنَّا الْعَشِیَّةَ لَعَلَّنا نُصَلِّىَ لِرَبِّنَا اللَّیْلَةَ وَ نَدْعُوهُ وَ نَسْتَغْفِرُهُ، فَهُوَ یَعْلَمُ أَنِّی کُنْتُ أُحِبُّ الصَّلاةَ لَهُ وَ تِلاوَةَ کِتابِهِ وَ کَثْرَةَ الدُّعاءِ وَ الاِسْتِغْفارِ."

نزد آنان برگرد، چنانچه توانستى از آنان بخواه که جنگ را تا سپیده دم فردا به تأخیر بیاندازند و یک امشب را مهلت بگیر، تا در این شب به درگاه خداوند نماز بگذاریم و به راز و نیاز و استغفار بپردازیم. خدا مى داند که من نمازِ براى او و تلاوت کتابش (قرآن) و راز و نیازِ فراوان و استغفار را دوست دارم.(2)

عنصر راز و نیاز و اقامه نماز در جای جای نهضت امام برجسته است. و نمونه ای بارز از این عشق ورزی در ظهر عاشورا به اوج می رسد. نمازی که برای اقامه آن دوتن از یاران بزرگوارش شهید می شوند.(3) . به هنگامی که بوی خون و عشق به دنیا سپاه یزید را مست و دیوانه کرده است ابو ثمامه صیداوی به خورشید سوزان صحرای داغ کربلا می نگرد و در حالی که عرق از سر و رویش می ریزد خدمت امام می آید ،سلام می کند و در کمال عشق و ادب می گوید : قربانتان شوم وقت نماز است و می خواهم آخرین نماز زندگی ام را با شما بجای آورم. امام شمشیر در نیام می کند و مهربانانه دعایش می کند "نماز را به یادمان آوردی ،خداوند تورا از نمازگزارانی که به یاد او هستند قرار دهد." و سعید بن عبدالله حنفی،(4) سینه و سر و صورت خود را سپر آن حضرت و یاران او قرار داد تا نماز بخوانند .زخم‌ها ی فراوانی بر بدن او وارد می شود و او درحالی که دیگر نمی تواند روی پای خود بایستد، بر زمین می افتد. دشمن را چنین نفرین می گوید«خدایا! ایشان را همانند قوم عاد و ثمود از رحمت دور گردان و پیامبرت را از طرف من درود فرست و این درد و زخمی را که به من رسید به او ابلاغ فرما؛ که هدف من در این کار یاری فرزند پیامبر تو بود»، آن گاه روی خود را به سوی امام حسین علیه‌السلام کرد و عرض کرد «اَوفیتُ یَابنَ رَسُولِ الله»؛ «یعنی آیا به عهد خود وفا کردم؟»

امام حسین علیه السلام فرمودند: «نِعَم اَنتَ اَمامِی فِی الجَنَّهِ»؛ آری! تو در بهشت پیش روی من هستی، به دنبال این سخن بود که روح از بدن او پرواز کرد و در بدن او سیزده تیر مشاهد کردند و این غیر از زخم‌ها و ضربه‌های بود که بر او وارد شد بود.

امام و یارانش در حالی که حتی برای لحظه ای هجوم و حمله ی دشمن متوقف نشد، نمازرا زیر رگبار تیرهای همه جانبه آنان اقامه کردند.

آیا امام حسین علیه السلام نمی توانست نماز را در خیمه اقامه کند.نماز را فرادی و به تنهایی اقامه کند. سی تیر در یک نماز دورکعتی به سویش پرتاپ می شود ودرمعرض آماج تیرها و اهانت های دشمن قرار می گیرد اما نماز را با قیمت جان خویش بر پای می دارد.!آیا جز این است که نمازبه عنوان ستون ساختمان دین باید همواره استوار و پابرجا بماند.

در هر نفسش سوز و گداز است حسین‌

سرچشمه هر راز و نیازی است حسین‌

می‌خواند نماز آخرین را در خون‌

یعنی که فدایی نماز است حسین‌

و چه زیباست که ما عزاداران سرور شهیدان (5)و سید جوانان اهل بهشت (6)لحظه ای بیندیشیم و از خود امام حسین بخواهیم لحظه لحظه عزاداری ایشان بیشتر ما را به ایشان و رفتار ایشان نزدیک کند.از خدای حسین علیه السلام توفیق طلب کنیم تا ظهر عاشورا که او و یارانش در برابرشمشیرها و نیزه های برهنه و عربده های پسر سعد پسر ذی الجوشن به نماز ایستاد و نماز را اقامه کرد، ما نیز به او اقتدا کنیم.

روز عاشورا با وضو و طهارت قلبی و با حالتی محزون (7)مانند یتیمی پدر مرده از خانه بیرون آییم و با صلای موذن در هرجا که هستیم همراه با جماعت مومنان تکبیر عشق به خدای او سردهیم.و به یاری حق آن گونه با امام حسین علیه السلام عهد ببندیم که هیچ چیز و هیچ کس مانع نماز اول وقت ما در هیچ زمان و مکانی نشود. ان شاء الله

پیوست ها:

(1)کافی، ج۴، ص۵۷۴-سید بن طاووس این زیارت را با چند واسطه از جابر جعفی و او از امام صادق(ع) نقل کرده است.

(2)عاشورا ریشه ها، انگیزه ها، رویدادها، پیامدها، زیر نظر آیت الله مکارم شیرازی، ص389.

(3)ابو ثمامه از جمله شخصیّت های مهمّ کوفه و مسئول بیت‌المال و خرید اسلحه برای مسلم بن عقیل بوده است، او گفت دوست دارم نماز بخوانم و شهید شوم و در آخر هم هنگام اقامه نماز ظهر مقابل حضرت اباعبدالله علیه‌السلام قرار گرفت و شهید شد.

(4) سعید بن عبدالله حنفی از بزرگان شیعه و از مردان شجاع و عابدان کوفه بود. او کسی بود که در مرتبه سوم نامه های اهل کوفه را برای امام حسین علیه السلام به مکه برد و پاسخ امام را برای کوفیان بازگرداند. هنگامی که مسلم بن عقیل به کوفه آمد و در منزل مختار ساکن شد، سعید از اولین کسانی بود که حمایت خود را از امام حسین علیه السلام اعلام کرد و گفت که آماده است تا جان خویش را در راه یاری‌اش فدا کند.مسلم بن عقیل نامه‌ای برای امام علیه السلام نوشت و باز به وسیله سعید به مکه فرستاد. سعید بن عبدالله با کاروان حسینی به کربلا آمد، در شب عاشورا با سخنانی زیبا حمایت خود را از امام حسین اعلام داشت، و در روز عاشورا به شهادت رسید. ابصار العین، ص 125.

(5) روی عن رسول الله صلی الله علیه و آله:" انه سیدُ‌الشُّهداء مِن الاوَّلینَ و الاخِرینَ فِی الدُّنیا وَ الاخرةِ ، وَ سیِّد شَبابِ اهلِ الجَنَّةِ مِنَ الخَلْقِ اَجمَعِینَ" ابن‌قولویه، کامل‌الزیارات، ص148؛ مجلسی، بِحار الأنوار، ج 44، ص 238.

(6) تمیمی دارمی، محمد بن حبان، صحیح ابن حبان، محقق، شعیب الأرنؤوط، ج 15،‌ ص 413، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ دوم،‌ 1414ق. 

(7) امام رضا(ع) فرمودند: «هر کس روز عاشورا به دنبال انجام کارها و حوائجش نرود، خداوند حوائج دنیا و آخرت او را برآورده می سازد و نیز اگر کسی روز عاشورا را روز حزن و اندوه قرار دهد، خداوند عزّ و جلّ روز قیامت را روز شادی و سرورش قرار خواهد داد و در بهشت چشمانش به دیدار ما روشن خواهد شد. لیکن اگر کسی روز عاشورا را روز برکت و کسب و کار قرار دهد و برای خان اش چیزی در آن روز ذخیره کند آنچه ذخیره کرده برکت نخواهد داشت.» عیون اخبار الرضا به نقل از آشنایی با قبله هفتم



:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، فرهنگی، ،
:: برچسب‌ها: نماز و امام حسین،نماز عاشورایی،ابوثمامه صیداوی،سعیدبن عبدالله حنفی,
نویسنده : سید محمد عبداللهی
تاریخ : شنبه 25 مهر 1394
زمان : 9:0
از نماز برای حل مشکلات کمک بگیریم!


همراه با قرآن
نگاهی به آیه 45 سوره بقره

وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلَو ةِ وَإِنَّهَا لَكَبِیرَةٌ إِلَّا عَلَى‏ الْخَشِعِینَ‏

واز صبر ونماز یارى جویید واین كار جز براى خاشعان، گران وسنگین است.

 

هر چند این آیه به دنبال خطاب‏هایى كه به یهود شده آمده است، ولى مخاطب آن همه‏ى مردم هستند. در روایات مى‏خوانیم كه حضرت على علیه السلام هرگاه مسئله‏ى مهمى برایشان رخ مى‏داد به نماز مى‏ایستادند واین آیه را تلاوت مى‏كردند.

در روایتى از پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله نقل شده، كه صبر بر سه نوع است:

1-     صبر در برابر مصیبت.

2-     صبر در برابر معصیت.

3-     صبر در برابر عبادت. [1]

بنابراین آنچه در روایات آمده كه مراد از صبر در این آیه روزه است، اشاره به یكى از مصادیق صبر دارد.

نماز براى رسول اللّه صلى الله علیه وآله و امثال او نور چشم است [2] ولكن براى بعضى‏ها كه خشوع ندارند، چون بار سنگین است. خشوع، مربوط به قلب و روح و خضوع، مربوط به اعضاى بدن است.

نمازِ با توجّه، انسان را به یاد قدرت بى‏نهایت خدا مى‏اندازد و غیر او را هر چه باشد كوچك جلوه مى‏دهد. مِهر او را در دل زیاد مى‏كند، روحیّه‏ى توكّل را تقویت مى‏كند وانسان را از وابستگى‏هاى مادّى مى‏رهاند. همه‏ى این آثار، انسان را در برابر مشكلات مقاوم مى‏سازد.

صبر و مقاومت، كلید تمام عبادات است. فرشتگان به اهل بهشت سلام مى‏كنند، امّا نه به خاطر نماز و حج و زكات، بلكه به خاطر مقاومت و پایدارى آنها؛ «سلام علیكم بما صبرتم» [3] چون اگر مقاومت نباشد، نماز وجهاد وحج وزكات نیز وجود نخواهد داشت. حتّى شرط رسیدن به مقام هدایت و رهبرى الهى، صبر است؛ «جعلنا منهم ائمّةً یهدون بأمرنا لمّا صبروا»[4]

شاعرى به نام نجاشى، كه یكى از دوستداران حضرت على علیه السلام بود، در ماه رمضان شراب خورد. به دستور امام، هشتاد ضربه تازیانه به او زدند وبیست ضربه نیز به خاطر ارتكاب گناه در ماه رمضان اضافه زدند. او ناراحت شد و به معاویه پیوست و علیه حضرت شعر گفت! اطرافیانِ نجاشى كه قبیله‏اى مهم در كوفه بودند از على علیه السلام گلایه كردند كه چرا یاران خود را نگه نمى‏دارد؟! طارق‏بن عبداللّه رئیس آنها با ناراحتى به امام گفت: شما چرا بین دوست و بیگانه تفاوت قائل نمى‏شوید؟ شخصى همانند نجاشى نباید شلاّق بخورد، ما این گونه رفتار را تحمّل نمى‏كنیم. امام در جواب او این آیه را تلاوت فرمود: «و انّها لكبیرة الاّ على الخاشعین» طارق نیز به معاویه پیوست.

بنابراین گرچه آیه درباره نماز است، ولى در موارد مشابه مى‏توان از آیات قرآن استمداد كرد.

پیام های مهم

  1. 1.     صبر ونماز، دو اهرم نیرومند در برابر مشكلات است. «استعینوا بالصبر و...»
  2. 2.     هر چه در آستان خدا اظهار عجز و بندگى بیشتر كنیم، امدادهاى او را بیشتر دریافت كرده و بر مشكلات پیروز خواهیم شد. «استعینوا بالصبر و الصلوة»
  3. 3.     استعانت از خداوند در آیه‏ى «ایّاك نستعین» منافاتى با استعانت از آنچه به دستور اوست، ندارد. «استعینوا بالصبر»
  4. 4.     سنگین بودن نماز، نشانه‏ى تكبّر در برابر خداست. «لكبیرة الاّ على الخاشعین»

 

منبع: تفسیر نور ج1 تالیف حجت الاسلام و المسلمین محسن قرائتی

پی نوشت:


1 بحار، ج‏71، ص‏77.
2 بحار، ج‏16، ص‏249.
3 رعد، 24.
4 سجده، 24.

 


:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، ،
:: برچسب‌ها: نماز و قرآن, نماز و اسقامت, مدیریت اقامه نماز,
نویسنده : سید محمد عبداللهی
تاریخ : دو شنبه 13 مهر 1394
زمان : 10:27
اولین راز+فیلم


من نماز نمی‌خوانم و می‌خواهم به شیوهٔ خودم با خدا ارتباط برقرار کنم!!

اگر چه وقتی اسم عجائب هفت‌گانه به میان می‌آید انسان به اهرام ثلاثه مصر و مواردی از این دست می‌افتد ولی واقعیت این است که این روزها گاهی، حرف‌های عجیبی به گوش می‌رسد که دست کمی از عجائب هفت‌گانه ندارد.

شاید شما هم کسانی را دیده باشید که در پاسخ به این سؤال که چرا نماز نمی‌خوانی؟ اینگونه پاسخ می‌دهند که مهم، ارتباط با خداست و من هم با خدا، ارتباط دارم اما به شیوهٔ خودم.

این افراد بر این گمان هستند که هر کس می‌تواند به هر شیوه و مدلی که تمایل دارد با خدای خویش، رابطه داشته باشد:

  • یکی دوست دارد زیر لب با او صحبت کند؛
  • یکی اینطور می‌پسندد که مدی‌تیشن و مراقبه کند؛
  • و دیگری تمایل دارد همچون یوگی‌های هند، در سکوت، چهار زانو بنشیند چشم‌ها را ببندد و با خدای درون خود خلوت کند؛
  • و آن دیگری می‌خواهد از طریق موسیقی و... با خدا صفا کند.

صحبت‌هایی که اگر چه ظاهر قشنگ و مورد پسندی دارند اما هرگز، [نمی‌تواند درست باشد.] تصور کنید مدیر یک مجموعه در جلسه‌ای که برای تمامی پرسنل و کارمندان خود، گذاشته است اعلام می‌کند که لطفاً حتماً با بنده در ارتباط باشید.

[مدیر می‌گوید:] شما برای ارتباط با من چند راه دارید:

  • می‌توانید برای من نامه بنویسید؛
  • می‌توانید با دفترم تماس بگیرید؛
  • می‌توانید از طریق ایمیل و یا حتی فاکس با من مرتبط باشید؛
  • و یا حتی به آدرس منزل من، تشریف بیاورید.

اگر چه همه این راه‌ها امکان دارد ولی من از شما می‌خواهم که فقط نامه بنویسید. دقت کنید که یک کارمند خوب و منضبط، دقت می‌کند که مدیر، کدام ارتباط را ترجیح می‌دهد و تأکید می‌کند.

اگر چه برای ارتباط و گفتگو با خدا راه‌های فراوان و متعددی هست ولی خداوند حکیم و مهربانمان از ما می‌خواهد «نماز» بخوانیم و تأکید می‌کند که هیچ عبادت و ارتباط و خلوت با او هرگز جایگزین نماز نیست و نخواهد بود و فرمان می‌دهد که «اقم الصلوة لِذکری» برای (ارتباط) و یاد من، نماز را بپا دارید.

در واقع ما نمی‌توانیم بر اساس حدسیات و فرضیات خود با خدا، ارتباط برقرار کنیم و صد البته هم نمی‌توانیم بر اساس تمایلات و پسند خود، عمل کنیم که من با این روش، بیشتر حال می‌کنم و راحت‌ترم. بلکه باید توجه کنیم که محبوبمان از ما چه می‌خواهد و چه می‌پسندد.

و باز در مثالی دیگر، عروس و دامادی را در هفتهٔ اوّل زندگی مشترک خود، تصور کنید. عروس خانم می‌گوید: من برای آشپزی، گوشت، لازم دارم. آقا داماد هم برای خرید، بیرون می‌رود و از آنجا که همسرش را دوست دارد برای او سوسیس و کالباس و همبرگر می‌گیرد. عروس خانم تشکر می‌کند ولی تأکید می‌کنم من گوشت، لازم دارم.

داماد این‌بار نیز از خانه بیرون می‌رود ولی با خود می‌گوید از آنجا که مرغ و ماهی از گوشت قرمز، مفیدتر است بهتر است این را جایگزین کنیم. عروس خانم، تشکر می‌کند ولی باز، اعلام می‌کند عزیزم من برای پخت این غذا، گوشت می‌خواهم.

دقت کنید که هرگز مانعی ندارد که شما در طول شبانه‌روز در سکوت و خلوت خود به هر شکل و شیوهٔ معقولی با خدای خود، ارتباط برقرار کنید ولی یادتان باشد که یوگا، مدی‌تیشن و TM و مراقبه، ذن و خودهیپنوتیزم و تلقین و خلسه، هرگز جایگزین نماز نیست.

 



:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، ،
:: برچسب‌ها: نماز, دختر, یازده ساله,
نویسنده : سید محمد عبداللهی
تاریخ : دو شنبه 23 شهريور 1394
زمان : 11:37
اولین راز


من نماز نمی‌خوانم و می‌خواهم به شیوهٔ خودم با خدا ارتباط برقرار کنم!!

اگر چه وقتی اسم عجائب هفت‌گانه به میان می‌آید انسان به اهرام ثلاثه مصر و مواردی از این دست می‌افتد ولی واقعیت این است که این روزها گاهی، حرف‌های عجیبی به گوش می‌رسد که دست کمی از عجائب هفت‌گانه ندارد.

شاید شما هم کسانی را دیده باشید که در پاسخ به این سؤال که چرا نماز نمی‌خوانی؟ اینگونه پاسخ می‌دهند که مهم، ارتباط با خداست و من هم با خدا، ارتباط دارم اما به شیوهٔ خودم.

این افراد بر این گمان هستند که هر کس می‌تواند به هر شیوه و مدلی که تمایل دارد با خدای خویش، رابطه داشته باشد:

  • یکی دوست دارد زیر لب با او صحبت کند؛
  • یکی اینطور می‌پسندد که مدی‌تیشن و مراقبه کند؛
  • و دیگری تمایل دارد همچون یوگی‌های هند، در سکوت، چهار زانو بنشیند چشم‌ها را ببندد و با خدای درون خود خلوت کند؛
  • و آن دیگری می‌خواهد از طریق موسیقی و... با خدا صفا کند.

صحبت‌هایی که اگر چه ظاهر قشنگ و مورد پسندی دارند اما هرگز، [نمی‌تواند درست باشد.] تصور کنید مدیر یک مجموعه در جلسه‌ای که برای تمامی پرسنل و کارمندان خود، گذاشته است اعلام می‌کند که لطفاً حتماً با بنده در ارتباط باشید.

[مدیر می‌گوید:] شما برای ارتباط با من چند راه دارید:

  • می‌توانید برای من نامه بنویسید؛
  • می‌توانید با دفترم تماس بگیرید؛
  • می‌توانید از طریق ایمیل و یا حتی فاکس با من مرتبط باشید؛
  • و یا حتی به آدرس منزل من، تشریف بیاورید.

اگر چه همه این راه‌ها امکان دارد ولی من از شما می‌خواهم که فقط نامه بنویسید. دقت کنید که یک کارمند خوب و منضبط، دقت می‌کند که مدیر، کدام ارتباط را ترجیح می‌دهد و تأکید می‌کند.

اگر چه برای ارتباط و گفتگو با خدا راه‌های فراوان و متعددی هست ولی خداوند حکیم و مهربانمان از ما می‌خواهد «نماز» بخوانیم و تأکید می‌کند که هیچ عبادت و ارتباط و خلوت با او هرگز جایگزین نماز نیست و نخواهد بود و فرمان می‌دهد که «اقم الصلوة لِذکری» برای (ارتباط) و یاد من، نماز را بپا دارید.

در واقع ما نمی‌توانیم بر اساس حدسیات و فرضیات خود با خدا، ارتباط برقرار کنیم و صد البته هم نمی‌توانیم بر اساس تمایلات و پسند خود، عمل کنیم که من با این روش، بیشتر حال می‌کنم و راحت‌ترم. بلکه باید توجه کنیم که محبوبمان از ما چه می‌خواهد و چه می‌پسندد.

و باز در مثالی دیگر، عروس و دامادی را در هفتهٔ اوّل زندگی مشترک خود، تصور کنید. عروس خانم می‌گوید: من برای آشپزی، گوشت، لازم دارم. آقا داماد هم برای خرید، بیرون می‌رود و از آنجا که همسرش را دوست دارد برای او سوسیس و کالباس و همبرگر می‌گیرد. عروس خانم تشکر می‌کند ولی تأکید می‌کنم من گوشت، لازم دارم.

داماد این‌بار نیز از خانه بیرون می‌رود ولی با خود می‌گوید از آنجا که مرغ و ماهی از گوشت قرمز، مفیدتر است بهتر است این را جایگزین کنیم. عروس خانم، تشکر می‌کند ولی باز، اعلام می‌کند عزیزم من برای پخت این غذا، گوشت می‌خواهم.

دقت کنید که هرگز مانعی ندارد که شما در طول شبانه‌روز در سکوت و خلوت خود به هر شکل و شیوهٔ معقولی با خدای خود، ارتباط برقرار کنید ولی یادتان باشد که یوگا، مدی‌تیشن و TM و مراقبه، ذن و خودهیپنوتیزم و تلقین و خلسه، هرگز جایگزین نماز نیست.

 چرا نماز نمی‌خوانم؟



:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، ،
:: برچسب‌ها: ارتباط باخدا،نماز،اولین راز,
نویسنده : سید محمد عبداللهی
تاریخ : شنبه 21 شهريور 1394
زمان : 14:11
برای همدیگر!


 دعایی نجات‌بخش  و آرامش دهنده که می‌تواند در هر موقعیتی به ویژه در محراب عبادت، آذین لب‌ها و زینت‌بخش قنوت‌ نمازمان باشد.

 

رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا وَ لِإِخْوانِنَا الَّذِینَ سَبَقُونا بِالْإِیمانِ وَ لا تَجْعَلْ فِی قُلُوبِنا غِلًّا لِلَّذِینَ آمَنُوا رَبَّنا إِنَّكَ رَؤُفٌ رَحِیم‏ [حشر / 10]

پروردگارا! ما و برادران ما را كه در ایمان بر ما پیشى گرفتند بیامرز، و در دلهایمان حسد و كینه ‏اى نسبت به مؤمنان قرار مده، پروردگارا! تو مهربان و مهرورزی.

 




:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، تربیتی، ،
:: برچسب‌ها: دعا, قنوت, نماز, مومنان, استجابت,
نویسنده : سید محمد عبداللهی
تاریخ : دو شنبه 16 شهريور 1394
زمان : 10:11
سلامت باشی عزیز خداوند





:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، ،
نویسنده : سید محمد عبداللهی
تاریخ : جمعه 6 شهريور 1394
زمان : 23:29
فائزه نمازخوان می شود!


 

 انتظار ناروا از نماز. استفاده ابزاری از نماز جهت تأمین نیازهای غریزی نیز از جمله موانع رسیدن به مقام اهل نماز و دعا و عبادت است. کم نیستند افرادی که خدا را برای خرمایی خواهند. نماز می خوانیم تا پولدار بشویم، نماز می خوانیم تا صاحب مسکن بشویم و یا در دانشگاه قبول بشویم. دختر خانمی می گفت من نماز می خواندم و دعا می کردم تا شوهر خوبی نصیبم شود حالا که نشده دیگر نماز نمی خوانم.

این گروه از افراد وقتی از نماز محصول دنیوی و غریزی بدست نمی آورند بدنبال بهره گیری از خرافات رمال و فالگیر و دعانویس هایی که خود دعا را قبول ندارند و دهها روش غیر عقلی و دینی دیگر می روند. اینان نمی توانند اهل نماز و عبادت واقعی باشند مگر با توبه و استغفار، دل و روح خود را پاک نمایند.



:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، ،
نویسنده : سید محمد عبداللهی
تاریخ : دو شنبه 2 شهريور 1394
زمان : 9:16
واکنش زیبای کودک به صدای اذان


واکنش زیبای کودک به صدای اذان



:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، تربیتی، ،
نویسنده : سید محمد عبداللهی
تاریخ : چهار شنبه 28 مرداد 1394
زمان : 10:39
مدیریت زمان


امام کاظم (علیه السلام ) می فرماید:

"اجهدواان یکون زمانک اربع ساعات
1-ساعه لمناجاه الله
2-وساعه لامرالمعاش
 3-وساعه لمعاشره الاخوان والثقات و...
4-وساعه تخلون فیهاللذاتکم فی غیرمحرم وبهذاالساعه تقدرون علی ثلاث الساعات"


سعی کنید اوقات خویش رابه چهاربخش تقسیم کنید :
ساعتی رابرای مناجات باخدا
وساعتی رابرای تأمین هزینه زندگی
وساعتی رابرای معاشرت دوستان مورداعتمادکه شماراازعیوبتان باخبرمی سازند
وساعتی رابرای لذتهای حلال اختصاس دهید.
زیرابوسیله این ساعت چهارم است که درآن سه ساعت دیگرموفق خواهید بود.

**********

 


دریافت فایل صوتی نماز و جنگ نرم



:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، ،
:: برچسب‌ها: مدیریت زمان و نماز, نماز اول وقت,
نویسنده : سید محمد عبداللهی
تاریخ : سه شنبه 20 مرداد 1394
زمان : 20:14
چرا شیعیان نمازهای روزانه را در سه وقت می خواند؟!


 

امام صادق(سلام الله علیه):


 صَلاةُ مُتَطَیِّبٍ أفضَلُ مِن سَبعینَ صَلاةً بِغَیرِ طیبٍ


نماز شخص خوشبو برتر از هفتاد نماز بدون بوى خوش است.


(الصلاة، ص51، ح148)


**************

چرا ما نماز «ظهر و عصر» و یا «مغرب و عشا» را یکجا و در یک وقت به جا مى آوریم، در صورتى که هریک از این نمازها براى خود وقت خاصّى دارد؟!

جاى بحث و گفتگو نیست که اقامه نماز در پنج وقت و اداى هر نماز در وقت فضیلت خود شیوه پیامبر و پیشوایان دیگر و عموم مسلمانان صدر اسلام بوده و آنان غالباً پنج نماز را در پنج وقت مى خواندند.

در این مطلب سخنى نیست; ولى سخن این جاست که آیا «تفریق» و فاصله افکندن میان نمازها - چنان که بسیارى از فقهاى اهل تسنّن قائل هستند - واجب است یا این که امرى است مستحب و بسان سایر مستحبّات که انسان در فعل و ترک آن مختار است، اجبارى بر یک طرف در کار نیست - اگر چه انجام آنها بطور جداگانه بهتر مى باشد؟

دانشمندان شیعه به پیروى از احادیثى که از عمل پیامبر حکایت مى کند و از روایاتى که از پیشوایان بزرگ اسلام رسیده است و به پیروى از ظواهر آیات قرآن، در تمام اعصار اسلامى، تفریق میان نمازها را مستحب دانسته و به مردم مى گفتند که فاصله انداختن میان نمازها و اقامه هر نمازى در وقت فضیلت خود مستحب و افضل است و در عین حال مى توان این مستحب را ترک نمود و معناى مستحب همین است.

البتّه جمع میان دو نماز، نه به این معنا است که یکى را در وقت دیگرى مى خوانیم، مثلا اگر نماز مغرب و عشا را در سر شب خواندیم، چنین نیست که عشا را در غیر وقت خود به جا آورده باشیم، بلکه هر دو نماز را در وقت مشترک خود گزارده ایم; زیرا از آغاز مغرب تا نیمه شب، وقت هر دو نماز است (جز این که از اوّل مغرب به اندازه سه رکعت، به نماز مغرب اختصاص دارد، و از آخر به اندازه چهار رکعت به نماز عشا; و باقیمانده وقت میان هر دو نماز مشترک است) و ما هر موقع عشا را در کنار نماز مغرب - یعنى اوّل شب - و یا مغرب را در آخر وقت کنار نماز عشا بخوانیم، هر دو را در وقت خود به جا آورده ایم، ولى مستحب است که نمازگزار، نماز مغرب را سر شب و نماز عشا را پس از زوال شفق به جا آورده و اگر کسى این شرط را رعایت نکند، فقط یک مستحب را ترک کرده است.

 

چرا جمع میان دو نماز جایز است؟

دلیل و گواه ما بر جواز جمع میان دو نماز احادیثى است که از پیشواى ششم حضرت صادق(ع) نقل شده است و مرحوم شیخ حرّ عاملى این احادیث را در کتاب خود (1) گرد آورده است.

ولى باید توجّه داشت که تنها محدّثان شیعه نیستند که این احادیث را نقل نموده اند، بلکه محدّثان اهل تسنّن نیز روایات مربوط به جواز جمع میان نمازها را - حتّى در مواقعى که عذرى در پیش نیست - از پیغمبر گرامى اسلام (ص) نقل کرده اند و در حدود ده روایت در کتاب هاى معتبر خود از ابن عبّاس و معاذ بن جبل و عبدالله بن مسعود و عبدالله بن عمر ذکر نموده اند که فقط به ذکر برخى از آنها اکتفا مى کنیم:

1- محدّث معروف جهان تسنّن، احمد حنبل، در کتاب معروف خود از ابن عبّاس نقل مى کند: «صلّى رسول الله (صلى الله علیه وآله) الظّهر و العصر جمیعاً، و المغرب و العشاء جمیعاً من غیر خوف ولا سفر; رسول خدا (صلى الله علیه وآله) نمازهاى ظهر و عصر، و مغرب و عشا را با هم در یکجا، بدون داشتن عذرى مانند ترس از دشمن و مسافرت به جا آورد». (2)

2- باز همان محدّث از طریق جابر بن زید از ابن عبّاس نقل مى کند: «من با پیامبر اکرم (ص) هشت رکعت نماز ظهر و عصر و هفت رکعت نماز مغرب و عشا را یکجا به جا آورده ام» و این حدیث از ابن عبّاس به عبارت هاى گوناگونى نقل شده است.

3- و نیز در کتاب خود از عبدالله شقیق نقل مى کند: «روزى ابن عبّاس براى مردم خطابه اى ایراد مى کرد و سخنرانى او به اندازه اى طول کشید که ستارگان در آسمان پیدا شدند، مردى از «بنى تمیم» برخاست و به عنوان اعتراض گفت: الصّلوة، الصّلوة; اکنون وقت نماز مغرب است و ادامه سخن سبب مى شود که وقت آن سپرى گردد. ابن عبّاس به وى گفت: من به سنّت و روش پیامبر (صلى الله علیه وآله) از شما آشناترم، مى دیدم که پیامبر خدا نماز ظهر و عصر و نیز مغرب و عشا را با هم مى خواند. راوى مى گوید من در این مطلب به شکّ و تردید افتادم، جریان را به ابوهریره گفتم. او گفتار ابن عبّاس را تصدیق کرد». (3)

4- محدّث معروف مسلم بن الحجّاج القشیرى متوفّاى سال 261 هجرى قمرى، یک باب در صحیح خود به عنوان «جمع نماز در حضر» منعقد نموده و چهار روایت در این زمینه که سه روایت از آن به «ابن عبّاس» و یکى به «معاذ بن جبل» منتهى مى گردد نقل نموده است; (4) و مضمون این چهار حدیث با آنچه نقل کردیم یکى است و در این روایات به نکته تازه اى اشاره شده است و آن این که:

وقتى راوى از علّت این جمع مى پرسد، وى در پاسخ مى گوید: «اراد ان لا یحرج امّته; خواسته امّت خود را به زحمت و مشقّت نیفکند».

این تعلیل در روایات شیعه نیز وارد شده است و در روایاتى که از امام صادق(علیه السلام) در این باب نقل شده، این نکته نیز موجود است. (5)

5- روایات این مسأله (جمع میان دو نماز) منحصر به ابن عبّاس و «معاذ» نیستند، «طبرانى» از «عبدالله بن مسعود» نقل مى کند که پیامبر خدا میان نمازهاى ظهر و عصر و مغرب و عشا را براى این که امّت وى به زحمت نیفتند جمع نمود. (6)

عین این مطلب از عبدالله بن عمر نیز نقل شده است; وى مى گوید: «پیامبر در حالى که مسافر نبود، میان دو نماز جمع نمود تا امّت وى در مشقّت نباشند» (7)

اینها قسمتى از احادیثى است که محدّثان اهل تسنّن در کتاب هاى حدیث و تفسیر خود نقل کرده اند و همگى حاکى از این است که جدا خواندن نمازها امرى مستحبى است و اگر روزى دیدیم که مراعات این مستحب به اصل اداى فریضه لطمه مى زند، به دستور خود پیامبر مى توانیم ترک کنیم - یعنى هر دو را با هم به جا آوریم.

امروز در بسیارى از مناطق، وضع زندگى طورى تنظیم شده که مراعات این استحباب، موجب مشقّت شده است و چه بسا سبب مى شود که گروهى از انجام اصل نماز سرباز زنند. در این موقع با الهام گرفتن از راهنمایى خود پیامبر، مى توان براى مراعات «اهم» مسأله تفریق را ترک نموده و هم اکنون بسیارى از فقهاى اهل تسنّن همین نظر را دارند، ولى به ملاحظاتى از اظهار نظر خوددارى مى کنند. (8)

------------------------------------------------------------

1. وسائل الشّیعه، کتاب صلوة، باب هاى مربوط به وقت نماز (باب 32 و 33)

2. مسند احمد بن حنبل، ج 1، ص 221.

3. مسند احمد بن حنبل، ج 1، ص 251 و قریب به این مضمون را زرقانى شارح کتاب «موطا مالک» در شرح خود ج 1، ص 263، آورده است.

4. صحیح مسلم، ج 2، ص 151.

5. وسایل الشّیعه، کتاب صلوة، ابواب وقت، باب 32، حدیث هاى 2 و 3 و 4 و 7.

6. شرح موطا زرقانى، ص 263.

7. کنز العمّال، ص 242.

8. برگرفته از کتاب: پاسخ به پرسش های مذهبی، ناصر مکارم  شیرازی




:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، ،
:: برچسب‌ها: اوقات نماز, نماز جمع, نماز شیعیان, نماز ایت الله بهجت,
نویسنده : سید محمد عبداللهی
تاریخ : یک شنبه 11 مرداد 1394
زمان : 11:51
آیا امام علی در نماز حضور قلب نداشت!


در حالات حضرت على (ع) مى خوانیم که در موقع نماز آنقدر غرق در عبادت بود که تیر از پاى مبارکش بیرون آوردند و متوجّه نشد، ولى باز هم در تاریخ آمده که روزى در حال نماز توجّه به حال فقیر و نمود و انگشتر به او بخشید; این دو حالت چگونه با هم جمع مى شوند؟!

به این سؤال، پاسخهای متفاوتی داده شده است:

1. پاسخ اول: شنیدن صدای فقیر و کمک به او توجه به غیر خدا یا امور مادی نیست که حضور قلب، منافات داشته باشد بلکه آن هم در واقع توجه به خداست. آن حضرت با این کار، عبادتی را با عبادت دیگر آمیخت و در حال نماز صدقه داد که هر دو برای خدا و در راه او بود؛ چون قبل از آنکه انفاق و صدقه به دست فقیر برسد به دست خدا می رسد.(1)

2. پاسخ دوم: حالات اولیای خداوند در نماز همیشه به یک حال نیست شهید مطهری(ره) در این زمینه می گوید:

«...اولًا اينكه على عليه السلام در نماز از خود بيخود مى‏شد، يك حقيقتى است اما اين جور نيست كه همه حالات اولياى الهى، هميشه مثل همديگر بوده است. خود پيغمبر اكرم هر دو حال برايش نقل شده؛ گاهى در حال نماز يك حالت جذبه‏اى پيدا مى‏كرد كه اصلًا طاقت نمى‏آورد كه اذان تمام شود، مى‏گفت:«ارِحْنا يا بِلالُ! زود [باش‏] كه شروع كنيم به نماز.» گاهى هم در حال نماز بود، سر به سجده مى‏گذاشت، امام حسن يا امام حسين يا نوه ديگرش مى‏آمد روى شانه‏اش سوار مى‏شد و حضرت با آرامش صبر مى‏كرد كه اين بچه نيفتد، سجده‏اش را طول مى‏داد تا اينكه او بلند شود...» (2)

3. پاسخ سوم: از نشانه های کمال عارف حقیقی، این است کع در اوج عرفان روحانی و فارغ شدن محض از وابستگیهای مادّی، از توجه به سرنوشت بندگان و نیازمندیهای آنها غفلت نکند. استاد مطهری(ره) در این زمینه نیز می گوید:

«... مطلب ديگرى كه عرفانى است اين است: آنها كه روى مذاقهاى عرفانى سخن مى‏گويند معتقدند كه اگر انجذاب خيلى كامل شد، در آن، حالت برگشت است يعنى شخص در عين اينكه مشغول به خدا هست، مشغول به ماوراء هم هست. آنها اين طور مى‏گويند و من هم اين حرف را قبول دارم ولى در اين جلسه شايد خيلى قابل قبول نيست كه ما بخواهيم عرض بكنيم. مثل مسأله خلع بدن است. افرادى كه تازه به اين مرحله مى‏رسند، يك لحظه‏اى، دو لحظه‏اى، يك ساعتى خلع بدن مى‏كنند. بعضى افراد در همه احوال در حال خلع بدن‏اند (البته من معتقد هستم و ديده‏ام)؛ مثلًا الآن با ما و شما نشسته‏اند و در حال خلع بدن هستند. به نظر آنها آن حالتى كه در وقت نماز تير را از بدنش بيرون بكشند و متوجه نشود، ناقصتر از آن حالتى است كه در حال نماز توجه به حال فقير دارد، نه اينكه در اينجا از خدا غافل است و به فقير توجه كرده، بلكه آنچنان توجه به خدايش كامل است كه در آن حال تمام عالم را مى‏بيند...» (3)

-----------------------------------------

(1)پیام قرآن، ناصر مکارم شیرازی، ج9، ص211

(2) امامت و رهبری، ص180

(3) همان، ص181




:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، تربیتی، ،
نویسنده : سید محمد عبداللهی
تاریخ : سه شنبه 6 مرداد 1394
زمان : 11:37
با شکوه ترین نماد اسلامی در آلمان


برخی مساجد در آلمان طی سالهای اخیر ساخته شده است که به معرفی مختصری از این مساجد می پردازیم.



مسجد مرکزی

بزرگترین مسجد در شهر دویسبورگ سال 2008 میلادی ساخته شده است و این مسجد برای یک هزار و 200 نمازگزار ظرفیت دارد.

مسجد مرکزی کلن

این مسجد سال 2012 میلادی به عنوان رمز تسامح در منطقه راین افتتاح شده است.

مسجد بینتسیرگ

این مسجد سال 2006 میلادی در شهر بینتسیرگ ساخته شده و سالن نماز بخش آقایان شیشه ای و به رنگ آبی است.

مسجد نویکلن

این مسجد ترکی در داخل بوستانی قرار دارد که به سبک معماری عثمانی ساخته شده و تاریخ ساخت مسجد به مهاجرت مسلمانان به برلین در قرن هیجدهم باز می گردد.

مسجد عمربن خطاب

این مسجد سال 2008 میلادی ساخته شده و دارای چهار مناره است و سالن نماز آن از دو طبقه تشکیل شده و برای یک هزار نمازگزار ظرفیت دارد و سالنی برای برگزاری جشنها و مرکز حفظ قرآن کریم دارد.

مسجد احمدیه

این مسجد در شهر بانکوک برلین واقع شده و این مسجد نیز سال 2008 میلادی ساخته شده و برای بیش از 300 نمازگزار زن و مرد ظرفیت دارد.

مسجد فاتح در بریمن

این مسجد نخستین مسجدی است که سال 1973 میلادی در شهر بریمن ساخته شده است و دو چینی و چهار ترکیه ای وظیفه تزیین دیوارهای مسجد را بر عهده داشتند و این مسجد برای بیش از یک هزار و 300 نمازگزار ظرفیت دارد.

مسجد فاتح در شهر ایسن

این مسجد سال 1995 میلادی آتش گرفت و سال 1997 میلادی بازسازی شد.

مسجد دوسلدورف

این مسجد سال 2003 میلادی از سوی پارلمان سابق آلمان افتتاح شده است.

 



:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، اجتماعی، ،
:: برچسب‌ها: مسجد, نماد اسلامی, آلمان,
نویسنده : سید محمد عبداللهی
تاریخ : یک شنبه 4 مرداد 1394
زمان : 12:18
نماز برای فرزندان




:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، ،
نویسنده : سید محمد عبداللهی
تاریخ : سه شنبه 30 تير 1394
زمان : 12:51
تک نگاشت های یک سخن!


بی مقدمه سراصل مطلب می روم ، البته این بار از زاویه ای دیگر و چند ثانیه درنگ و مکث بیشتر در این سخن نورانی دقت می کنیم.

قالَ رَسُولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:

اَوَّلُ مَا افْتَرَضَ اللّهُ عَلى اُمَّتى الصَّلواتُ الْخَمْسُ،

 وَاَوَّلُ مایُرْفَعُ مِنْ اَعْمالِهِمُ الصَّلواتُ الْخَمْسُ،

 وَاَوَّلُ مایُسْأَلْونَ عَنْهُ الصَّلواتُ الْخَمْسُ.

(کنزالعمال ، ج 7، حدیث 18859)

 ترجمه:

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: نخستین چیزى که خداوند بر امّت من واجب کرد نمازهاى پنجگانه است، و نخستین عملى که از آنان بالا برده مى شود، و از آنان سئوال مى شود همان نماز است.

 

The Messenger of Allah (peace be upon him and his progeny) said: “The first thing that Allah made obligatory upon my Ummah was the five prayers; and the first thing from their acts of worship that shall be taken up will be the five prayers; and the first thing that they will be questioned about will be the five prayers.”

Kanzul `Ummal, Volume 7, Tradition 18859

 

تک نگاشت:

1-واژه (اول) نخستین، دلالت بر جایگاه بی بدیل نمازدر شاخصه دینداری است.

2- در مقام بازپرسی نخست از مهمترین ها می پرسند و نمازنخستین پرسش پرونده عملکرد انسان در دنیا ست .نخستین پرسش از نماز نشانه شاخص اهمیت آن در مجموعه آموزه ها و رفتارهای دینی است.

3- نمازهای پنجگانه درشبانه روز واجب الهی بر تمامی مسلمانان است و حکمی است غیر قابل تغییرو تبدیل.(افترض....علی امتی)

4- نفس پرسش از نمازدر عالم برزخ و رستاخیز در زنجیره دین داری و تدین فرد ما را به تفکر در باره اهمیت آن وا می دارد!

5-پرسش از وضعیت نمازدر برزخ و قیامت همگانی است و استثناء بردار نیست(یُسئَلونَ)

6- همانطور که در عالم ملک و تکلیف (در این دنیا) نمازصورت وظاهرملکی دارد در عالم ملکوت نیز باطن و حقیقتی دارد و یک امر قراردادی اعتباری نیست . زیرا عالم پس از مرگ عالم اعتباریات و امور قراردادی نیست .بنابر این پرسش نیز از امور حقیقی درست است.

7- تمامی احکام ورفتارهای دینی دارای حقیقتی هستند  و در جایگاه حقیقی خویش در عالم های مخصوص به خود قرار می گیرند .ونماز نخستین عمل و رفتاری است که حقیقت آن در جایگاه صداقت در پیشگاه پروردگار قرار می گیرد .

8- گویی نماز به عنوان ریسمانی محکم  هنگامی که بالا برده می شود دیگر اعمال آدمی را نیز به دنبال خود بالا می برد.

9- در مجموعه نظام هستی فرشتگانی هستند که مراقب ما هستند و همه اعمال ما را رصد و مراقبت می کنند و آنان حقیقت عمل را از کم یا زیاد، خالصانه و ریایی، و... ثبت و ضبط می کنند و در جای خود نگه می دارند و بالا می برند یا بر سر کننده ی آن می کوبند.

10-دین مجموعه ای از اعمال و رفتارهای مبتنی بر اعتقاد به نظام توحیدی است که باید با هم دیده شود(اعمالهم) و این مجموعه با این که هر جزء آن در جای خود از اهمیت برخوردار است اما برخی از اجزاء نسبت به دیگراجزاء نقش کلیدی و اساسی دارند.و نماز و ولایت امام معصوم از اجزایی است که اگر نباشد کل مجموعه آسیب می بیند.

 



:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، ،
نویسنده : سید محمد عبداللهی
تاریخ : سه شنبه 16 تير 1394
زمان : 14:7
حقیقت و روح نماز


آداب نماز از منظر رجبعلی خیاط

یکی از ویژگی‌های برجسته تربیت شدگان مکتب جناب شیخ رجبعلی خیاط، حضور قلب در نماز است. و این نبود مگر بدین جهت که شیخ برای جسد بی‌روح نماز، ارزش چندانی قائل نبود و می‌کوشید علاقمندان او حقیقتاً نمازگزار باشند.

 

شیخ رجبعلی خیاط
 

آداب نماز
در رهنمودهای جناب شیخ درباره نماز چهار نکته اساسی وجود دارد که هر چهار مورد برگرفته از متن قرآن و احادیث اسلامی است:


 
۱- عشق
شیخ رجبعلی خیاط معتقد بود همانگونه که عاشق از سخن گفتن با معشوق خود لذت می‌برد، نمازگزار باید از راز و نیاز با خدای خود احساس لذت کند. او شخصاً چنین بود و اولیای الهی همگی چنین‌اند.
یکی از شاگردان شیخ، که حدود سی سال با او بوده می‌گوید: خدا شاهد است که من می‌دیدم در نماز، مثل یک عاشق در مقابل معشوقش ایستاده، محو جمال اوست.


۲- ادب
مؤدب بودن نمازگزار در محضر آفریدگار متعال، یکی از مسایلی است که اسلام به آن اهمیت بسیاری داده است.
جناب شیخ درباره ادب حضور می‌فرماید:
 «شیطان همیشه می‌آید سراغ انسان، یادت باشد که توجه خود را از خدا قطع نکن، در نماز مؤدب باش. در نماز باید همانند هنگامی که در برابر شخصیت بزرگی خبردار ایستاده‌ای باشی، به گونه‌ای که اگر سوزن هم به تو بزنند تکان نخوری!»
این سخن را جناب شیخ به فرزندش در پاسخ این سؤال که: شما موقعی که نماز می‌خوانید لبخند می‌زنید، فرموده است. فرزند جناب شیخ می‌گوید:
من حدس می‌زنم که لبخند ایشان به شیطان است، که با لبخند به او می‌گوید: زورت نمی‌رسد!
شیخ معتقد بود که هر حرکتی خلاف ادب در محضر آفریدگار، معلول وسوسه شیطان است و می‌فرمود:
 «شیطان را دیدم بر جایی که انسان در نماز، می‌خاراند، بوسه می‌زند!!»

نماز رهبری
۳- حضور قلب
باطن نماز، یاد خدا و حضور صادقانه دل نمازگزار در محضر قدس حق تعالی است، جناب شیخ با توجه به این نکته، سعی می‌کرد قبل از اقامه نماز جماعت، حاضران را آماده نماز با حضور قلب کند. نماز او نمونه یک نماز با حضور قلب بود.
دکتر حمید فرزام در این باره می‌گوید: نمازشان خیلی با طمأنینه و با آداب بود و گاهی که دیر می‌رسیدم و قیافه ایشان را در نماز می‌دیدم انگار لرزه‌ای بر اندامشان مستولی، قیافه نورانی، رنگ پریده و غرق در ذکری بودند که می‌گفتند. حواسشان کاملاً جمع نماز بود و سرشان پایین، استنباطم این است که جناب شیخ هیچ شکی، حتی به اندازه سر سوزن در دلش نبود.
یکی دیگر از شاگردان شیخ می‌گوید: گاهی به من می‌فرمودند:
 «فلانی! می‌دانی در رکوع و سجود چه می‌گویی؟ در تشهد که می‌گویی: «اشهد أن لا اله ألا الله وحده لا شریک له»، آیا راست می‌گویی؟ آیا هوای نفس نداری؟! آیا به غیر خدا توجهی نداری؟!»
 ۴- مواظبت بر نماز اول وقت
در احادیث اسلامی بر نماز گزاردن در اول وقت تأکید فراوانی شده است، امام صادق علیه السلام می‌فرماید:
 «فضل الوقت الأول علی الآخر کفضل الاخرة علی الدنیا؛ فضیلت اول وقت (نماز) بر آخر وقت، همچون فضیلت آخرت است بر دنیا.»
جناب شیخ مقید بود که نمازهای پنجگانه را در اول وقت می‌خواند و دیگران را نیز بدان توصیه می‌فرمود.

*******



:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، ،
:: برچسب‌ها: حقیقت نماز،شیخ رجبعلی خیاط,
نویسنده : سید محمد عبداللهی
تاریخ : سه شنبه 2 تير 1394
زمان : 9:12
عملت رو در بی نهایت ضرب کن!


   

این که در روایات برای نماز جماعت آن قدر فضیلت بیان شده است، به خاطر آن است که نماز جماعت، موجب رضای خداست ورضای خدا نامحدود می شود. بی نهایت ضرب در هر عددی که بشود، حاصل، بی نهایت خواهد بود .اینکه برای نماز جماعت فضیلت بسیار بیان می کنند، چون نماز جماعت موجب رضای خداست و رضای خدا نا محدود است و هر چه مربوط به نامحدود باشد، نامحدود می شود. چون خدا و رضای او نا محدود است، ارزش رضای او هم نامحدود است، هر چه به نامحدود گره بخورد، نا محدود می شود. بی نهایت، ضرب در هر عددی که بشود، نامحدود خواهد شد.


 

عکس گرفتن

وقتی می خواهید عکس از چهره بگیرید ، پیش عکاس می روید . اما وقتی می خواهید از استخوان وریه ی خود عکس بگیرید ، به رادیولوژی می روید . چون نوری که به مغز استخوان برسد باید از روی لباس وگوشت بگذرد ونشان دهد که استخوان شما شکسته یا نشکسته ، چیز دیگری است . این را با دوربین معمولی نمیشود گرفت ، نوری می خواهد که ازبدن انسان عبور کند . اشعه ی ایکس وماورای بنفش می خواهد .

نماز از این قبیل است . نماز برای عکسبرداری خود انسان است ، اما با اشعه ی ماورای بنفش که از مغز استخوان انسان خبر بدهد . حرفهایی که در نماز است ، اصلا به ظاهر عالم ماده هیچ نمی خورد ، اینهایی که فکر می کنند نماز نتیجه ی اقتصادی وبهداشتی وظاهری داشته ، مثل این است که بگویند چلوکباب برای اسب خوب است ، چرا ؟ چون چلوکباب برای سوار خوب است ، وقتی سوار حالش خوبشد ، بهتر اسب میراند واسب کمتر اذیت میشود . ار این جهت ، نماز راهیکل آدم نمی تواند بخواند . نماز برای هیکل وبدن آدم سخت است ، ولی برای قلب انسان آسان است.

 




:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، تربیتی، ،
نویسنده : سید محمد عبداللهی
تاریخ : یک شنبه 24 خرداد 1394
زمان : 10:25
نور و سایه


 

مأمون خلیفه عباسی، درباره این که چرا نمازها در اوقات پنجگانه آن هم در اوقاتی مشخص خوانده می شوند، از حضرت رضا علیه السلام پرسید. حضرت در پاسخ فرمود: این امر بدان جهت است که شروع و ختم امور و آغاز و انجام کارها همراه با یاد و نام خداوند باشد  .

 

از این رو، می بینید که کار نیم روز انسان با نماز صبح آغاز و با نماز ظهر پایان می پذیرد و همچنین کار عصر انسان با نماز عصر شروع و با نماز مغرب ختم می گردد و در مجموعه برنامه روز و شب انسان، همچنانکه با نماز صبح آغاز می شود، با نماز عشاء خاتمه می یابد؛ تا در نتیجه، مجموعه اشتغالات انسان از ابتدا تا انتهاء با توجه و ذکر خداوند توأم باشد. اگر این چنین نمی شد، قلب انسان حالت قساوت و انجماد به خود می گرفت. قلب انسان بدون یاد خدا به قساوت و انجماد کشیده می شود. این مطلب را در ضمن مثالی توضیح می دهم:

 

همانطور که می دانید، چرخش وضعی زمین به دور خود، موجب پیدایش شب و روز می شود و گردش انتقالی آن، موجب به وجود آمدن فصول مختلف سال؛ یعنی بهار، پاییز، تابستان و زمستان. تمامی این تغییرات و تحولات، خود معلول چگونگی تابش خورشید به سطح زمین است و همین امر موجب پیدایش اماکن و مناطق منجمده جنوبی و شمالی و مناطق معتدل و استوایی است؛ که از نظر وضعیت حیات با هم تفاوت دارند. چون زاویه تابش در خط استوا، به عمود نزدیکتر است، هیجان حیات به بالاترین حد( ماکزیمم) خود می رسد. از این رو در این نوع مناطق، عظیم الجثه ترین حیوانات، در دریا و بزرگترین جانوران و جانداران، در خشکی یافت می شود.

 

تعدد و تنوع موجودات در مناطق استوایی بسیار بیشتر از دیگر مناطق است. به فرض اگر در برخی از مناطق انواع پروانه ها به شش نوع می رسد، در مناطق استوایی همین نوع به هزار هم خواهد رسید. این نشانگر شکوفایی حیات است.

 

حال همچنانکه زمین از خورشید کسب نور می کند و از خود نوری ندارد، انسان هم بر اساس آیات کریمه قرآن (الله نور السموات و الارض)

 

از خورشید رحمت الهی کسب نور می کند. پس باید همواره زاویه این تابش را تنظیم کنیم؛ چون هر چه هست در همین زاویه تابش است. فاصله خورشید با زمین و زمین با خورشید هیچگاه کم یا زیاد نمی شود و اگر تفاوتی بین مناطق قطبی و استوایی وجود دارد،به همان زاویه تابش بر می گردد. اگر بین زمستان و تابستان، یا بین نیم روز و نیم شب تفاوتی است، ریشه در زاویه تابش دارد. انسان، وابسته به خداست و فاصله این وابستگی هرگز دستخوش تغییر و تحول نخواهد شد، آنچه قابل تغییر می باشد زاویه توجه انسان به خداست.

 

 

 

 

به هر میزان که توجه و التفات انسان به خدای متعال بیشتر باشد، تابش این نور نیز بیشتر خواهد بود، همانند تابش نور خورشید در مکانهایی چون مناطق استوایی، یا در زمانهایی چون نیم روز. از آن طرف، هر چه که انحراف انسان از این زاویه تابش بیشتر شود، به دنبال آن تاریکی نیم شب و سردی و سختی زمستان را به دنبال خواهد داشت، مثل مناطق منجمده که آثار و نمودار حیات در آن نادر است.

 

حیات صداقت، پاکی، طهارت و صمیمیت انسان آن لحظه است که با یاد خدا همراه باشد یعنی لحظه ای که احساس می کند صاحبی دارد و مالکی دارد که اگاه، بینا، شنوا، عادل، صمیمی، عمیق، حاضر و ناظر است، به جای اینکه غدر و مکر کند صدق و صفا پیدا می کند، به جای آن که تسلیم زر و زور و تزویر شود، سدی در مقابل زر و زور و تزویر می گردد. به جای اینکه وابسته به قدرتهای فاسد بشود، با توکل و توجه به خدا شکننده قدرتهای فاسد خواهد شد.

 

 

 

پس فلسفه وجودی و راز نماز در این است که انسان را از زمستان به بهار، از حالت قطبی بودن به حالت استوایی بودن و از نیم شب غفلت از یاد خدا، به نیم روز نور و گرمی و شکوه الهی می رساند.

(آیت الله حائری شیرازی - تمثیلات نماز)

 

 

 



:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، ،
:: برچسب‌ها: نماز،تمثیلات،اقامه,
نویسنده : سید محمد عبداللهی
تاریخ : دو شنبه 18 خرداد 1394
زمان : 9:4
آهن ربا و ذرات آهن!


 

لقمه حرام با انسان چه می کند؟   

 

آهن ربا، ذرّه آهن را هر کجا که باشد، به سمت خود می‌کشد. اگر یک مقدار پنبه را از کنار یک آهن ربا عبور دهید، آهن ربا کششی نسبت به پنبه ندارد، امّا اگر مقداری خرده آهن را درون پنبه قرار دهیم، در این حالت پنبه به سمت آهن ربا کشیده شده و جذب آن می‌شود.
در اینجا خود پنبه جذب نمی‌شود؛ بلکه براده‌های آهنی که با خود آهن ربا هم جنس هستند، به سمت آن کشیده می‌شوند.
معصیت‌ها مثل آهن ربا و لقمه حرام مانند ذرّات آهن است، وقتی که انسان در وجودش لقمه حرام نباشد، می‌تواند از کنار معصیت‌ها عبور کند و خود را نگه دارد، امّا وقتی که لقمه حرامی را خورد، از کنار معصیت که می‌گذرد، مجذوب آن می‌شود، این خاصیت درونی نان و لقمه حرام است.
امّا لقمه صددرصد حلال که انسان کار صحیح درستی را انجام داده است و اجرت طیّب و صحیح و طاهری را در مقابل آن به انسان داده‌اند؛ وقتی که این لقمه را انسان مصرف می‌کند، از کنار عبادات که می‌گذرد، عبادات او را جذب می‌کنند، از کنار امامزاده که می‌گذرد، به زیارت آن میل و گرایش پیدا می‌کند. میل و گرایش به مسجد، روضه و تربت شهدا پیدا می‌کند و این جزو خاصیت و ذات لقمه‌ای است که از همه جهت حلال باشد.
هنگامی که انسان آن را مصرف می‌کند، در او نوری را ایجاد می‌کند. همه طاعات و عبادات، جذابیّت و گیرایی دارند؛ ولی همه آن‌ها با لقمه حلال سنخیّت دارند، نه تنها با لقمه حلال، با مسکن و لباس حلال و امثال این‌ها هم سنخیّت دارند. در محلّی که از راه حلال به دست آورده‌اید، موقع نماز که فرا می‌رسد، نسبت به نماز شوق و رغبت پیدا می‌کنید، امّا اگر از راه حرام به دست بیاید، وقتی که در آن محل غیبت انجام شود، نسبت به غیبت میل پیدا می‌کنید و قوه جلوگیری کم می‌شود. حلال و حرام وقتی مخلوط شود، طاعات و معصیت هم با هم مخلوط می‌ش


عبادت کودکان

همیشه برای کودکان خود از نعمتهای الهی سخن بگوید و به آنان تلقین کنید که همیشه به یاد خدا و نعمتهای او باشند.
اساساً کودکان وقتی به سن تمیز می رسند خودشان از همه چیز سووال می کنند.
وقتی والدین به نماز می ایستند سووال می کنند نماز چیست و برای چه نماز می خوانید؟
وقتی پاسخ داده می شود که نماز امر خداوند است و باید ادا کرد، فوری می پرسد خدا کیست؟
در این موقع باید با پاسخهای مناسب، از نظر اعتقادی، کودکانتان را بسازید.
عبادت کودکان همین است که دربار? اعتقادات، سووالات پی در پی     می کنند،
از همین سووالات خوب کودکان، باید نهایت استفاده را کرد و با زبان کودکی پاسخ مناسب داد و از همان خردسالی، کودکان را با خداوند آشنا نمود و طوری تربیت شوند که همیشه به یاد خدا باشند.
طبیعت کودکان، بازی و شیطنت است، و بعضاً ممکن است به کارهای لغو و بیهوده دست بزنند اما باید مراقب بود تا در حال بازی هم، ادب و نظم و نظافت را رعایت کنند.
کار لغو و بیهوده برای بزرگسالان بد است اما برای کودکن اجتناب ناپذیر است.
فقط انبیا و ائم? معصومین- علیه السلام- هستند که در کودکی نیز کارهای لغو و بیهوده از آنان سر نمی زند، اما غیر از انبیا و معصومین، کودکان دیگر، طبعاً بخشی از عمر خود را صرف کارهای لغو و بیهوده می کنند، و اساساً رشد کودکان نیز در گرو همین بازیها و شیطنتها می باشد.
اگر کودکان را سالم و صحیح بار بیاورید قهراً و خود به خود به فکر خداوند می افتد، برایاین که شناخت خداوند، امر فطری هر انسانی است.
انسان مثل چاه کن است، همان طور که یک چاه کن، در نهایت به آب می رسد، انسان نیز در نهایت به وجود خداوند گردن می نهد، و نسبت به او معرفت پیدا می کند.
فطرتاً کودکانی که به مرحل? تمیز می رسند، هر چیزی که اعجاب آنان را برانگیزد فوری می خواهند از حقیقت آن جویا شوند،
وقتی در شب به ستاره های درخشان نظر می اندازند، فوری از حقیقت آنها سووال می کنند،
وقتی خورشید و ماه را می بینند باز سووال می کنند و همین طور تا به خداوند معرفت پیدا می کنند و به ندای فطرت خود پاسخ مثبت می دهند.


مهمترین عمل انسان، جایگاه ولایی او است    
    
هرچه جایگاه و موضع ولایی انسان، درست تر باشد، اشتیاق انسان به نماز بیشتر خواهد شد و ازآن جا که نماز معراج مؤمن است، عروج اصلی از راه "مجموعه ولایتی" که انسان درآن عضویت دارد، صورت می گیرد. دردعایی که قبل از نماز خوانده می شود، همین مطلب درخواست می شود: «اللهم انی اتوجه الیک بنبیک و اهل بیته صلواتک علیه و علیهم فاجعلنی بهم و جیها فی الدنیا و الاخره و من المقربین»:"خداوندا با (مجموعه ی ولایتیِ) پیامبرت و اهلبیت او به تو روی می آورم. خدایا در دنیا و آخرت به این وسیله ی من را آبرومند کن و از نزدیکان قرار ده!"

 

تمثیلات نمازی - آیت الله حائری شیرازی

 



:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، ،
:: برچسب‌ها: نماز, تمثیلات, مهمترین عمل, عبادت کودکان,
نویسنده : سید محمد عبداللهی
تاریخ : شنبه 9 خرداد 1394
زمان : 8:14
کاربرد نشانه های رمزی و سلامت روانی در نماز


کاربرد نشانه های رمزی و سلامت روانی در نماز

مهدی یزدی

دین بزرگ‌ترین هدیه خداوند متعال به بشر برای حرکت به سمت سعادت و کمال است. آموزه‌های دین بسیار زیادند؛ اما در ميان آنها، عبادت و ذكر خداوند از جايگاه خاص و تأکیدشده ای  برخوردار است و در پرورش روح و آرامش روانى مؤمنان نقشی اساسى به عهده دارد. به عبارت دیگر، «تا زمانى كه سلامت و بهنجارى اعتقادى حاصل نشود، سلامت روانى هم حاصل نمى‌گردد».۱ از منظر روان‌شناسان، بيشتر بيمارى‌هاى روانى كه از فشارهاى روانى و ناكامى‌هاى زندگى برمى‌خيزد، در ميان افراد غيرمذهبى ديده مى‌شود. كارل يونگ مى‌گويد: در طول سال‌ها درمان بيمارى‌هاى روانى، حتى يك بيمار را نديدم كه مشكل اساسى‌اش نياز به گرايش دينى در زندگى نباشد.۲ به جرئت مى‌توان گفت: همة بيماران روانى به اين دليل بيمار شده‌اند كه از درون‌مايه‌هاى دينى در زندگى بى‌بهره بودند و تنها وقتى به طور كامل درمان شدند كه به دين و ديدگاه‌هاى دينى بازگشتند. افرادی که تعلقات مذهبی بسیاری دارند، به هر میزان كه ايمان محكم‌تری داشته باشند، همان قدر از بيمارى روانى فاصله بیشتری پیدا ‌می‌کنند. ازاين‌رو يكى از نتایج زندگى در عصر حاضر كه به عصر مدرنیته معروف است، افزايش بيمارى‌هاى روانى و عصبى است.

آنچه تاکنون بدان اشارت رفت، نقد و نظری بود که روان‌شناسان براساس تجربه و دانش خود بدان دست یازیده بودند. حال آنکه کلام خداوند متعال در این زمینه سخنان و راهکارهای راهگشایی دارد. خداوند در قرآن کریم‌ می‌فرماید: «الَّذِينَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللّهِ أَلا بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛3 آنها كه به خدا ايمان آورده‌اند، دل‌هاشان به ياد خدا آرام مى‌گيرد. آگاه باشيد كه تنها ياد خدا آرام‌بخش دل‌ها است».

از جمله آثار ياد خدا آرامش خاطر است و اين اثر، در اقامه نماز آشكار است؛ زيرا اقامه نماز، مصداق بارز و کامل یاد خدا است؛ چنان‌که قرآن مى‌فرماید: «أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي؛4 نماز را به خاطر ياد من به پا داريد».

شخص نمازگزار با ایمان به قدرت لایتناهی پروردگاری که در مقابلش کرنش‌ می‌کند، خود را در مقابل هر عاملی که قصد به خطر انداختن او را داشته باشد، ایمن ‌می‌یابد و ضمن تکرار این باور اعتقادی در نمازهای پنج‌گانه، این ایمنی را به روان خود تلقین ‌می‌کند و سرانجام آرامش عمیقی را در وجودش ملکه ‌می‌سازد. طبق تحقیقات، بیماران مضطربی که در کنار درمان‌های رایج، به خواندن نماز و قرآن و اعمال مذهبی روی آورده‌اند، در درجات عالی‌تر درمان قرار گرفتند. بنابراین آرامش روان و خاطر، در پرتو نماز حاصل می‌شود. نماز اين عالي‌ترين جلوه نياز، ارتباطي گسترده با ابعاد مختلف زندگي انسان دارد. از ميان تمام فرايضي که از لحاظ ديني بر مسلمانان واجب شده است، نماز بيشترين ارتباط را با انسان دارد. هر روز پنج بار اين کتاب نيایش را ورق مي‌زنيم و اين چنين است که نماز کلاس درسي مي‌شود که آموختني‌هايش تمامي ندارد.

از نظر بسیاری از روان‌شناسان يکي از عوامل رشد و باروری شخصيت، استفاده از نشانه‌هاي رمزي است. آدمي هر چه بيشتر ترقي کند و به کمال نزديک‌تر شود، علائم و سیگنال‌های رمزي بیشتری به کار مي‌برد. عکس این مطلب نیز صحیح است؛ یعنی هر چه بيشتر در حال تنزل باشد، نشانه‌هاي رمزي کمتری استفاده مي‌کند. فوايد نشانه‌هاي رمزي بسیار است. برای مثال نشانه‌های رمزی توان آن را دارد که به جاي انگيزه‌هاي غريزي و تمايلاتي که ابراز آنها مقتضي يا مناسب يا مقدور نيست، قرار بگیرد و به التیام و کاهش تنيدگي و ناراحتي در فرد که ناشي از عدم ارضاي آنها است، کمک کند. قرآن با تأکید بر این مطلب، می‌فرماید: «إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ؛5 همانا نماز انسان را از بدي و زشتي باز مي‌دارد».

پژوهشگران مختلفى در سراسر جهان درباره تأثير مذهب، محيط‌هاى مذهبى و آداب و رسوم دينى در سلامت روانى افراد، بهداشت روانى جامعه و بهبودى بيماران روانى و مقاوم كردن افراد در برابر رخدادهاى دردناك و ايجاد آرامش پژوهش كرده‌ و به دستاوردهاى مهمى رسيده‌اند.

كسى كه اهميت ذكر خداوند را بداند، به‌خوبى درمى‌يابد كه روى‌گردانى از ياد خداوند، خسارت بزرگى است. اگر اين حقيقت را درك كنيم كه حيات دل انسان به ذكر خدا است، درمى‌يابيم كسى كه از ياد خداوند روى گرداند، از حيات قلب محروم مى‌ماند. افسردگى دل و آتش حرمان از حيات معنوى دل، هر لحظه او را مى‌آزارد و حسرتى جانكاه بر دلش مى‌نشاند. امام سجاد (عليه ‌السلام) در دعاى ابوحمزه ثمالى مى‌فرمايد: «مَولاى بِذكرِكَ عاش قَلْبى وَ بِمُناجاتِكَ بَرَّدْتُ أَلَمَ الخَوْفَ عَنِّى؛ اى مولاى من، با ياد تو دلم زنده است و با مناجات تو، درد ترس (فراق) را در خود فرو مى‌نشانم».

یکی از دانشمندان شهیر اسلامی در کتاب مکاشفه القلوب، در خصوص همین مطلب چنین گفته است: با ذكر، همة ترس‌ها از ميان برمى‌خيزد و همة ناراحتى‌ها از آدمى سترده مى‌شود. آنگاه كه فرد به ياد خدا مى‌افتد، قلبش با طمأنينه، آباد مى‌شود و از خشنودى الهى سرشار مى‌گردد؛ قلبى كه پيش‌تر از ترس و يأس آكنده بود. لطف و توجه پروردگار، قلب ذاكر را زير سايه خود قرار مى‌دهد و انسان، به اين يقين مى‌رسد كه رهيدن از ناراحتى‌هاى درونى، آسان و هموار است و مى‌توان وسوسه‌هاى شيطانى را در هم كوبيد و گمان‌هاى باطل را از خود دور ساخت. چنين فردى، همواره با خدا است و از هيچ امرى بيم ندارد و به هيچ عارضه‌اى روانى دچار نمى‌گردد. اين حالت، به خاطر ثباتى كه خداوند در دل او ايجاد مى‌كند، به هم مى‌رسد.6

نوشته خود را با کلامی از رسول اکرم (صلى ‌الله ‌عليه ‌و ‌آله) به پایان می‌بریم که در واقع، نتیجه این سطور نیز محسوب می‌شود. آن حضرت در روايتى ‌فرمودند: «ذكر اللّه‌ شفاء القلوب؛۸ ياد خدا شفاى دل‌ها است».

پی‌نوشت

[1]. امرالله ابراهيمى و حميد نصيرى، «بررسى رابطه ميزان افسردگى سال‌مندان مقيم خانه سالمندان با نگرش و عملكردهاى دينى آنها» 1376.

۲. به نقل از: محبوبه البرزى و حسن سامانى، «بررسى رابطه اعتقادات مذهبى با افسردگى، اضطراب و فشار روانى در نوجوانان»، مقالات اولين همايش بين‌المللى نقش دين در بهداشت روان، تهران، معاونت پژوهشى دانشگاه علوم پزشكى و خدمات بهداشتى درمانى ايران، 1380.

3. رعد: 28.

4. طه: 14.

5. عنکبوت: 45.

6. محمد بن محمد غزالى، مكاشفه القلوب، ص145.

7. ری‌شهری، ميزان الحكمه، ج3، ص419.



:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، تربیتی، ،
نویسنده : سید محمد عبداللهی
تاریخ : شنبه 2 خرداد 1394
زمان : 8:48
ریشه رو آب بده جونم!


هر که سودای تو دارد چه غم از هر دو جهانش


نگران تو چه اندیشه بُدی از دگرانش

سعدی

*********

استاد می گفت : برای خوب شدن حالم باید درست و حسابی به نمازهایی که می خونم دقت و توجه کنم

 

فکر کردم "دقت و توجه "به نماز یعنی این که تند تند نخونم، سر وقت بخونم،

 

حواسم به چیزهایی که توی نماز میخونم باشه، ذهنم به ترجمه و معنای

 

حمد و سوره و همه واژه ها متمرکز بشه !

 

استاد گفت: عزیز من ! همه اینهایی که گفتی یعنی این که  آب  ریختی روی

 

شاخ و برگ و تنه درخت نماز. و از ریشه غافل شدی !

 

درخت نماز هم سایه دلنشین داره برای آرمیدن و استراحت، هم اهداء اکسیژن

 

برای تلطیف هوای زندگی و هم میوه سرشار از ویتامین های گوناگون حیات بخش.

 

برای شیرین و آب دار شدن و رسیدن میوه  باید  همه جوره ازآن مراقبت کنی 

 

و این محافظت و مراقبت هم کار یک روز و دوماه نیست.

 

باید کمر همت ببندی بر مراقبتی ویژه و دانمی.

 

باید همه عناصر لازم برای رشد و باروری درخت نماز روبشناسی

 

و درست ترکیب کنی و سستی و خستگی رو از خودت دور کنی

 

تا با همه وجود نتیجه ش رو در زندگیت حس کنی.

 

 عزیز من ! بروبه ریشه های درخت نماز برس.

 

همزمان باید دو کار مهم انجام بدهی

 

-دور کردن آفت ها و حرس کردن به موقع

 

-ترکیب درست عناصر سازنده نماز مطلوب

 

و این دو یعنی انجام کارهای ریشه ای و اساسی برای برخورداری از نمازی که

 

حال زندگی رو حسابی رو براه می کنه.

 

درک و فهم حرفهای استاد برایم خیلی آسون نبود

 

و این دشواری فهم از نگاهم مشخص بود .

 

استاد توضیح دادند:

 

میوه نماز به تنهایی یک داروخانه است و یک طبیب همیشه مهربان همراه.

 

میوه ای برنده حرص و آزکشنده ی دنیاگرایانه

 

آبی بر شراره های  خشم و حسد بر همکیشان

 

رفع الرژی غفلت و بیدارکننده ای قوی از خواب غفلت

 

کنترل کننده غرایز سرکش جنسی

 

ضد فخرفروشی و خود بزرگ بینی و خود پسندی

 

ضد و التهاب زا در برابرتحقیر تهی دستان و زیردستان

 

تقویت کننده نبروی مبارزه با ستم و ستگران

 

تقویت کننده سپاسگزاری و نیکی به همنوعان

 

ضد خیانت به دیگران

 

التهاب آفرین در برابر کوچک شمردن گناهان

 

تقویت همه قوای درونی برای مقابله با چیرگی شیطان

 

عزیز من! اینها نمونه هایی از یک نماز ریشه دارند .

 

برو به ریشه نمازت برس.

 

 

 

 

 خدای من ! اینک می دانم بی یاری و همراهی تو حتی به نماز که قرار حضور توست

 

نیز نخواهم دست یافت.

 

می خواهم اجازه بگیرم و با تو گفتگو کنم

 

شاید که حالم! نه، اصل حالم خوب شود.

 

با اجازه

 

مهربان خدای من!سراسروجودم را حرص و آز فرا گرفته است.

 

نه توان مدیریت بر خشمم هست نه چیرگی بر آتش بر افروخته

 

و زندگی سوز حسد و رشک.

 

شکیبایی ام در معرض غارت و تاراج

 

و خلق و خویم نامتعادل و ناسازگار با فرمان های تو

 

شهوات مرا اسیر خویش ساخته و با سماجت و گستاخی تمام عزم بر نابودی ام

 

عصیبت های کور و کر فامیلی و ملی و قشری و گروهی اندیشه ام را ناتوان

 

هوی و هوس ها مرا به هر سوی می کشانند

 

با هر راهبر هدایتی مخالفت می ورزم

 

و خواب غفلت بر چشمان قلب و اندیشه ام سنگینی می کنند

 

بر اسب سرکش باطل و سوار و از مرکب رام و به مقصد برنده حق فرود آمده ام

 

پافشاری بر پاره کردن طناب محکم اطاعتت مرا بر گناهان گستاخ و جری ساخته است

 

نافرمانی تورا کوچک انگاشته و سرخوش نا کجا آباد خویشم

 

فرمان های تورا سنگین و بازار فخر و مباهات بر تظاهر به دینداری ام داغ داغ

 

تحقیروتمسخر و سرزنش بندگانت عادتی شیرین

 

و....

 

خدایا به تو پناه می برم

 

به تو پناه می برم از همه آنچه ریشه های حال خوبم را خاکستر می کند

 

خدای مهربانم به تو پناه می برم

 

از انجام کارهای پر مشقت و سختی که تو ازمن نخواسته ای و ما با نام مقدس دین

 

آن را بر خود تحمیل می کنم.

 

ازتدبیر و اداره بد امور همه آنان که سرپرستی و سامان کارشان با من است

 

از این که نسبت به آنان که برمن نیکی روا داشته به جای چشم و زبان و رفتار

 

قدرشناسی، تلخی و وظیفه را در ذهنم بپرورانم.

 

خدایی به تو پناه می برم از نمازی که ریشه های آن بسوزد و سروگونه نباشد

 

 و دستم از بلندی شاخسار آن کوتاه باشد.

 

آمین

 

********

 

پ.ن:

 

این یادداشت با موضوع راههای تکمیل نماز ارائه می شود

 

* برداشتی از آیات سوره مومنون و معارج

 

و دعای هشتم صحیفه امام سجاد علیه السلام

 



:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، ،
:: برچسب‌ها: ریشه های نماز, نماز شناسی,
نویسنده : سید محمد عبداللهی
تاریخ : دو شنبه 7 ارديبهشت 1394
زمان : 12:47
بهتره دیگه بخوابی عزیزم!


همیشه با خودش در کلنجار بود چکار کنه نماز صبحش رو بخونه و چند روز در میون قضا نشه ! نمی دونم شما هم مثل رفیق ما درگیر این معضل شده اید؟ برای خود من که پیش اومده.برای حل این موضوع شما چکارکردید؟چه طوری موفق شدید هر روز قبل از آن که خورشید به شما چشمک بزنه شما به ایشان لبخند بزنید و شرمنده اش کنید بلند شدید و نمازشون رو خندید! ؟ امروز رفیق عزیزم را دیدم که حسابی حالش گرفته بود و مدام به خودش غر می زد و از دست خودش شاکی! خدایا! چه خاکی به سرم کنم بعد از مدت ها دوباره خواب موندم و نمازم قضا شد.بدبختی ام اینه که صدای اذان رو هم شنیدم و دوباره خوابیدم.!! فهمیدم باز دو باره برنامه بی برنامه!! بله دیگه نتیجه بی برنامه عمل کردن و زیاد بیدار ماندن همین میشه. برای بیدار شدن به موقع و حاضر شدن سر قرار عاشقی معجزه ای رخ نمی دهد .برای عشق ورزی و عاشقی باید اسباب عاشقی را فراهم کنیم. و گرنه ممکن است مدعی عاشق پیشه گی باشیم نه عشق ورزی عاشق.! در مسیر عاشقی دزد های زیادی کمین کردند و با کوچکترین غفلتی ممکنه به سادگی اسباب دلربایی را بربایند. با یک فیلم و یا سریال در آخرین ساعت های شب با یک غذا ی چرب و چیلی قبل از خوابیدن با مطالعه بی موقع یه کتاب و روزنامه با یک میهمانی دیرهنگام با چک کردن ای میل های شخصی و غرق دنیا ی تورهای مجازی شدن و به همین راحتی نماز صبح دزدیده می شود.!! ان الانسان علی نفسه بصیره ولو القی معاذیره خودش رو دلداری می داد ، شاید هم اتفاقی بوده .! ولی خیلی زود گزینه اتفاق را از میز ذهنش پاک کرد. نه نه هیچ رویدادی بی علت اتفاق نمی افته. و این چنین با این نگاه زیبا مثل همیشه جناب وسواس خناس رو از خودش مایوس کرد. .............................. هرچی که بود بعضی نشانه های زیبا در این اتفاق ناگوار وجود داشت! این که رفیق عزیزم برای از دست دادن نماز صبح حسابی از خودش شاکی بود و آرام و قرار نداشت. این که از خداوند درخواست کمک می کرد تا دیگه این قصه ی تلخ تکرار نشه. این که دنبال دلیل و علت این اتفاق بد بود! باور کنیم بی تفاوتی درد مزمن و خطرناکی. این نشونه ها بود که هم به حالش غبطه می خورم و هم نوع نگاهش را تحسین می کنم. چون نیایش صبحگاهی و نماز پگاه بزنگاه تلاقی دو گروه از فرشتگان خداوند است و موقع ملاقات نماز گزار با این دو گروه .

:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، ،
:: برچسب‌ها: فهم نماز،مدیریت اقامه نماز،نماز صبح,
نویسنده : سید محمد عبداللهی
تاریخ : پنج شنبه 20 فروردين 1394
زمان : 13:58
عیدانه


رسیدگی و کمک به فامیل، قلب و مغز این دید و بازدیدهای نوروزی است.

به راستی اگر در این دید وبازدیدها به مشکلات یکدیگر نرسیم

از بسیاری از برکات محروم خواهیم شد.

 

بسم الله الرحمن الرحیم

تبریک عملی

به همه  هموطنان با احترام و جمله مبارکه "سلام علیکم "، سلام می کنم و برایتان آرزوی سلامتی و توفیق دارم.

به فکرم رسید در آغاز سال 94 از یک معلم قدیمی کلمه تبریک را معنا کنم:

تبریک از برکت است و هر چیزی هم ظاهری دارد و هم باطنی که باید به هردو توجه داشت یعنی هم به پوست هم به مغز، آری اگر هریک از پوست یا مغز تخمه را بکاریم سبز نخواهد شد و باید به هردو توجه شود تا نتیجه دهد.

در ایام عید که ظاهر خوبی دارد یعنی فرصتی برای دید و بازدید و سفر و شادی است و شهر و روستاها و خانه ها برای پذیرایی آماده است و هوای معتدل همراه با سبزی زمین و شکوفه های درختان و امثال آن به چشم می خورد سزاوار است که این ظاهر زیبا با باطنی همراه باشد و تبریک ظاهری همراه با برکت عملی باشد.

این دید و بازدیدها قالب و تبریک ظاهری است، ولی قلب آن چیست؟

مغز این تبریک  اموری است از جمله این که:
1-در این دید و بازدیدها ثروتمندان فامیل ، مخفیانه از فقرای فامیل دستگیری کنند.
2-اگر میان فامیل افرادی با هم کدورتی دارند آنان را آشتی دهند.
3-اگر نوجوانان فامیل در بعضی از درس های خود ضعیف هستند به آنان کمکی شود.
4-اگر شخصی گرفتار بدهی یا زندان است آن را نجات دهیم.
5-اگر در جلسات گناه می شود با برخورد خوب ، مانع شویم.
6-اگر برای بعضی از افراد فامیل سؤال و شبهه ای مطرح شده ما واسطه شوبم و جوابش را از یک دانشمندی دریافت و شبهه آن را برطرف کنیم.
7-اگر در فامیل و همسایگان خانواده شهداء و جانبازان  وجود دارند ، دیدار با آنان را بر دیگران مقدم بداریم.
8- در سفر از کسانی که در جاده ها خدمت می کنند (پلیس، هلال احمر، راهداری) حداقل با زبان  ، تشکر کنیم.
9-برای همسریابی افراد مجرد فامیل واسطه گری و شفاعت کنیم.

اسلام عزیز ما در کنار سفارشات عمومی چند سفارش ویژه برای بستگان دارد که من به عنوان معلم قرآن دو سه جمله از آن سفارشات قرآنی را به شما هدیه می کنم و دوست دارم خدمتی به شما کرده باشم.

قرآن ، یک جا به پیامبر می فرماید بستگان نزدیک خود را از خطرها هشدار بده ( و انذر عشیرتک الأقربین) و در جای دیگر می فرماید خودتان و بستگانتان را از آتش دوزخ حفظ کنید ( قو أنفسکم و اهلیکم ناراً ) که در حدیثی در تفسیر آیه می خوانیم . مراد از این حفظ آن است که آنان را به نماز و زکات و تقوا سفارش کنیم .

و در جایی دیگر می فرماید که لقمان حکیم فرزندش را به نماز و امر به معروف و نهی از منکر و تواضع نسبت به مردم و توجه به معاد سفارش کرد.جالب آن است که قرآن درباره پیامبر می فرماید او در کنار نبوت و رسالت به خانواده خود رسیدگی ویژه داشت.

خوانند عزیز! این رسیدگی و کمک به فامیل، قلب و مغز این دید و بازدیدها است. راستی اگر در این دید وبازدیدها به مشکلات یکدیگر نرسیم از بسیاری از برکات محروم خواهیم شد.

تبریک یعنی دید و بازدید خود را با این امور رشد وبرکت دهیم. اینکه خداوند به پیغمر می فرماید ما به تو کوثر دادیم و مراد کوثر فاطمه زهراست و معنای کوثر خیر فراوان است و ناگفته پیداست عطای خداوند بزرگ به بهترین فرد هستی کوثر و خیر فراوان است. ما نیز می توانیم بانیت خالص و همت بلند و خدمت بی منت و دستگیری از دیگران تا حدی از خود کوثر بسازیم، یعنی خود و کارهای خود را  تا آنجا که می شود به خیر زیاد و کوثر تبدیل کنیم.

کوتاه سخن آنکه عید امسال که با شهادت حضرت زهرا مقرون است و به عبارت دیگر تبریک عید با کوثر قرآن مقرون است و معنای تبریک و کوثر نیز به هم نزدیک است بیاییم در میلیون ها دید و بازدیدی که در فامیل صورت می گیرد مشکلی را ( جزئی یا کلی) حل کنیم تا تبریک ظاهری ما پر مغز شود و الیته این نیاز به استمداد از خدواند و توفیق الهی دارد.

ساده ترین راه برای تبریک و برکت و کوثر آن است که دیگران را در خوبی ها شریک کنیم و همت خود را از مسائل فردی و جزئی به مسائل عمومی سوق دهیم همانگونه که نماز ما را اینگونه تربیت می کند که بگوییم:

1- پروردگارا همه ما را (نه فقط من را ) هدایت کن ( إهدنا)
2- و در سلام بگوییم السلام علینا نه سلام به یک شخص
3- و می گوییم در نماز خداوند شنونده ستایش همه موجودات است (سمع الله لمن حمده) نه فقط شنونده ستایش من و نفرمود سمع الله لحمدی
4- در سراسر قرآن و روایات و برنامه های پیامبر و اهل بیت معصومش صدها نمونه به چشم می خورد که رشد و برکت و سعادت و خوشی را فقط برای خود نمی خواستند بلکه برای همه میخواستند و این است معنای تبریک و کوثر.

در پایان ضمن دعا برای شما عزیزان ، سال خوبی را برایتان آرزومندم . نوروز ایام سفر است؛از نماز در سفر غافل نشوید؛چرا که نماز،سفر شمارا پر خیر و برکت می کند.

    محسن قرائتی



:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: عیدانه, نماز, کمک رسانی, صله رحم,
نویسنده : سید محمد عبداللهی
تاریخ : دو شنبه 25 اسفند 1393
زمان : 9:23
درخانه کس است یک حرف بس است!


من عاشق محمدم

رسول اكرم صلى الله عليه و آله :

لا تَزالُ اُمَّتى بِخَيرٍ ما تَحابّوا وَاَقامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَكاةَ وَقَروا الضَّيفَ... 
 
امّتم همواره در خير و خوبى اند تا وقتى كه يكديگر را دوست بدارند، نماز را برپا دارند، زكات بدهند و ميهمان را گرامى بدارند...
 
امالى طوسى، ص 647، ح 1340
 
 
*****
 
ستاد اقامه نماز كشور با همكاری جهاد دانشگاهی واحد خواجه نصیرالدین طوسی ،دفتر نماینده ولی فقیه در استان چهار محال و بختیاری و استانداری استان و ادارات و نهادهای فرهنگی برگزار می كند

چهارمین مسابقه وبلاگ نویسی نماز با عنوان " قرار دیدار "

مسابقه در دو بخش عمومی و دانشجویی برگزار می شود

شركت كنندگان می توانند در سامانه ثبت نام به آدرس chb-namaz.ir ثبت نام نمایند

 



:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، ،
:: برچسب‌ها: نماز, وبلاگ نماز, محمد پیامبر مهربانی, مسابقه,
نویسنده : سید محمد عبداللهی
تاریخ : چهار شنبه 8 بهمن 1393
زمان : 8:42
سرباز برپا!


سرباز برپا!

برای خودم و به یاد تو که به معنای واقعی پدر بودی.

-------------

همانطور که قطرات اشک  آرام آرام بر گونه هایش می لغزید ،

به دقت به حرفهای اهل مجلس گوش می داد.

هرکسی چیزی در باره حاج آقا که حالا دیگه در بینشون نبود می گفت

و خاطره ای تعریف می کرد.

سعید هم که حالا بغضش ترکیده بود دیگه نتوانست طاقت بیاره بی مقدمه گفت:

خدا رحمتش کنه! به گردن من یکی که حق بزرگی داره!

کنجکاو بودم ببینم حاج آقا چه حقی بر این جوان دارند.

چون تقریبا تا به حال توی خونه ی حاجی ندیده بودمش.

گفت: دوره سربازی گاهی وقتا شب های جمعه برای دیدن عمه می آمدم  

و حاجی هم حسابی ما رو احترام می کرد.

 جوان بودم وخوابم خیلی سنگین ، برای خوندن نماز صبح

حسابی عمه رو کلافه می کردم  تا جایی که بی خیالم می شد.

صبح یکی از همین روزایی که عمه بی خیالم شده  بود حاجی  امده بود بالای سرم.!

سرباز برپا!(با لحن و آهنگ نظامی)

ابهت عجیبی داشت سید.خیلی با جذبه بود.کاریزمای خاصی داشت

یهو به حالت خبردار بلند شدم.

یک لحظه داخل خوابگاه هستم وفرمانده گروهان فرمان بیدار باش میده

هنوز گیج و منگ خواب بودم. چشمهایم رو بازکردم .

دیدم حاج آقا کنارم ایستاده و از پادگان و فرمانده خبری نیست.

آرام و با ابهت گفت: ببین سعید جان شما با فرمان یک آدم مثل خودت از جا پریدی.

آیا فرمان خداوند عالم به اندازه فرمان یک انسان کوچک اهمیت و ارزش نداره؟!!

آن موقع بود که به فکر فرو رفتم و عجیب به نماز علاقه مند شدم .

و همیشه نصیحت های آقا سید مسیر درستی در زندگی پیش روی من قرار داده.

خدا رحمتش کنه. نازنینی بود.

 

 



:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، ،
:: برچسب‌ها: نمازصبح, نماز, نصیحت پدر,
نویسنده : سید محمد عبداللهی
تاریخ : سه شنبه 23 دی 1393
زمان : 13:44
آدم دوچهره !




:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: منافق, دوچهره گی, شخصیت متزلزل,
نویسنده : سید محمد عبداللهی
تاریخ : چهار شنبه 26 شهريور 1393
زمان : 10:14
خطا از من است!
نویسنده : سید محمد عبداللهی
تاریخ : چهار شنبه 15 مرداد 1393
زمان : 11:51


.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.