![]() |


سخن اهل دل مگو که خطاست...
درباره ي وب سايت ![]() یک عاشق پاک و یک دل زنده کجاست/
یک سوخته بی فکر پراکنده کجاست/
چون بنده اندیشه خویشند همه/
پس در دو جهان خدای را بنده کجاست؟! دوستان پيوند هاي روزانه برچسب ها
نماز , نماز , مدیریت اقامه نماز , , امید , امید بخش ترین , آمرزش , گناهان , نمازصبح , نماز شناسی , ریشه های نماز , قنوت , مرکز تخصصی نماز , علامه جعفری , سوره انعام ,
|
![]()
:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، ، :: برچسبها: قنوت, نماز, فلسفه قنوت, قنوت نماز, علامه جعفری, پناهیان, مرکز تخصصی نماز, , ![]()
رفاه طلبی و تنبلی یکی از ریشه های بی نمازی
:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، ، :: برچسبها: ریشه های بی نمازی،نماز،تنبلی،رفاه طلبی،پناهیان, ![]()
بسم الله نماز ظهر عاشورا آفتاب گرم بر پهنای دشت نیزههای داغ آتش مینشاند دشت سوزان هم به چشم آسمان پشتههای خاک خونین میفشاند اصطکاک سنگ و سمّ اسب ها صاعقه در صاعقه میآفرید از فرود تیغها بر خودها رعد و برقی سخت میآمد پدید در دو صف رزم آوران سخت سر نیزه بر کف، تیز تک میتاختند گرمپو، تازان، رجز خوان، بیامان ماهرانه تیر میانداختند یک طرف توحید و پاکی و شرف یک طرف شرک و پلیدی و گناه یک طرف هفتاد و اندکی جان پاک یک طرف از نابکاران یک سپاه یک طرف خورشید عاشورا حسین یک طرف سر دسته شب باوران یک طرف بر ذروه فرزانگی یک طرف در قعر پستی کافران نعرهی مستانهی اردوی کفر در غبار کربلا پیچیده بود از صف ایمان ترنمهای عشق در دل عرش خدا پیچیده بود گرم میشد دم به دم آهنگ جنگ شعلهی پیکار بالا میگرفت نیزهها و تیرهای جان شکاف در میان سینهها جا میگرفت اندر آن هنگامهی خون و نبرد با شتاب آمد کسی نزد امام گفت: هنگام نماز است ای حسین! شعلهور شد پیشوا از این پیام نیزه و شمشیر را یکسو نهاد عاشقانه بر سر سجاده شد زیر باران و صفیر تیرها رکعتان عشق را آماده شد گفت تکبیری و در آن گیر و دار گرم نجوی با خدای خویش شد ما سوی اللّه را همه از یاد برد در نمازی فارغ از تشویش شد تا نماز خون بپا دارد امام پیشمرگانش به صف اندر شدند در مسیر بارش طوفان تیر پیش پایش لاله گون پرپر شدند از فراز آسمان آسیمه سر جبرئیل آمد در آن صحرا فرود در مصلّی بر مصلّی سجده کرد بال رأفت بر سر پاکان گشود چون حسین بن علی تکبیر گفت آفرینش کرد بر او اقتدا چشم خیل عرشیان مبهوت ماند بر نماز آخر خون خدا از قیام کربلا گویا هدف با خدا راز و نیازی بوده است زیر تیغ و تیر در صحرای خون با وضوی خون نمازی بوده است سید احمد زرهانی
:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، ، ![]()
بسم الله الرحمن الرحیم نماز محبوب حسین علیه السلام!
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللَّهِ وَابْنَ ثارِهِ وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورُ اَشْهَدُ اَنَّکَ قَدْ اَقَمْتَ الصَّلوةَ وَآتَیْتَ الزَّکوةَ وَاَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَیْتَ عَنْ الْمُنْکَرِوَاَطَعْتَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ حَتّى اَتیکَ الْیَقینُ . صورت را و همه وجود خویش را از هرچیز و هرکس و هر سمت و سو و جهت برمی گردانیم و با همه دل رو به سوی کربلا می کنیم وبا زبان و دل به مولایمان حسین علیه السلام"سلام"می کنیم. زیارت وارث را بارها خوانده ایم و می خوانیم و دل به آن داده ایم. با درنگی کوتاه در فرازی از زیارت "وارث"(1)می بینیم که زائر و عاشق حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام با سلام و درود بر پیام آوران و سفیران نام آور الهی از قبیل آدم، نوح، ابراهیم، موسی ، عیسی و رسول اعظم محمد مصطفی صلی الله علیه و آله با عمق جان خویش عشق و محبت خود به آنان که تجلی خداوند در زمین هستند به گفتگو با حسین علیه السلام می پردازند، حسینی که آنچه خوبان همه دارند در او جمع است و او وارث همه باورها و ارزش ها و رفتارهای الهی همه آنان از آدم علیه السلام تا خاتم صلوات الله علیه است. "أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاةَ و...." گواهی رسای عاشق و دلداه مکتب امام حسین علیه السلام به پای بندی و تعهد امام شهید علیه السلام به پنج موضوع کلیدی و پایه در مجموعه ی دین یعنی اقامه نماز ، پرداخت زکات، اقامه دین با انجام فریضه بی بدیل امر به معروف و نهی از منکر و جهاد و مبارزه با دشمنان حق و حقیقت ،بیانگر این است که حسین علیه السلام همه ی دین است . زیرا دینداری کامل به معنای واقعی تنظیم همه این روابط بر مبنای آموزه های وحیانی در زندگی است .اگرهمه این فرائض کالبد و پیکره دین به شمار آیند. انسان کامل ولی الله الاعظم_امام حسین علیه السلام_ روح این پیکر است. نیاز به توضیح نیست که دلداه و عاشق امام حسین علیه السلام می داند که حفظ قالب و روح باهم می تواند حیات بخش باشد. نماز با امام حسین، عشق به امام حسین در کنارانجام واجبات، محبت به حسین در رسیدگی به محرومان جامعه و توجه به انفاق و زکات.در کنار عشق و محبت به حسین . جهاد و مبارزه با اعتقاد به ولایت و محبت به ولایت انسان کامل یعنی امام شهید علیه السلام در کنار جهاد و مبارزه.هرکدام بدون دیگری ناتمام و ناقص است. ارزنده ترین آموزه های عاشورا یکی از مهمترین و زیباترین درس های عاشورا که به عنوان طرح جامع بندگی باید از آن یاد کرد پیاده کردن دستورات الهی در هر حال است. درس صداقت و روراستی با مردمانی که با او همراهند. شب عاشورا بدون لاپوشانی می گوید با من بمانید سرنوشتتان جز شهادت و کشته شدن نخواهد بود. درس مساوات و برابری آنگونه که پیکر غرقه به خون جوان دلبند خویش را در آغوش می کشد با غلامی بی نام ونشان سیاه چرده همان می کند. درس مهرورزی و خیر خواهی برای کسانی که برای به بند کشیدن او شمشیر کشیده اند آنچنانکه با سپاه حر مهربانانه برخورد کرد و نه تنها سپاهیان را که چهارپایانشان را سیراب نمود. و عالی ترین درس در مکتب عاشورا، نماز و نیایش و ارتباط عاشقانه امام حسین علیه السلام با خداوند در سخت ترین شرایط و موقعیت هاست. به راستی ما شیعیان عزاداری که محبت به مولایمان حسین هرروز و شب ، در سرما و گرما،در آسایش و سختی و در هر شرایطی ما را به تکایا و حسینیه ها و خیابان ها کشانده است با نگاهی عمیق تر این درس را بررسی کرده ایم.؟! مگر نه این است که امام حسین علیه السلام را الگوی عملی و مدل زندگی سعادتمندانه خود می دانیم؟ مگر نه این است که نتیجه طبیعی محبت واقعی فرمانبری و اطاعت از محبوب است؟ امامی که خود محبوب و عشق ماست خود محبوبی بی همتا دارد که در شدیدترین بحران ها و سخت ترین مشکلات نیز سخن گفتن و معاشقه ی با او را از دست نمی دهد. اصلا همه سختی ها ورنج های که متحمل می شود برای آست که مردمان را با محبوب خود رفیق سازد و آنان را از بند نارفیقان برهاند. حسین علیه السلام همه قهر و خشم و صلح و مهرش برای خداست. گرچه همه نفس کشیدن ها و رفتارهای امام و ولی الله الاعظم عبادت و بندگی است. اما امام به آنچه محبوب ازلی و بی همتا واجب کرده است به عنوان هدیه های الهی می نگرد .نماز که تجلی عشق ورزی به خداوند مهربان است را عشق و محبوب خود می داند. او به دوستان و هوادارانش می آموزد که انجام دستورات خداوند بهانه بر نمی دارد. و عشق به خود او نیز بهانه برای بی توجهی به خواندن نماز نیست.! فرصتی برای نماز و نیایش با محبوب ناگهان دشمن در عصر تاسوعا آهنگ حمله می کند. و امام برادرش عباس را به سوی آنان می فرستد تا فردا مهلت دهند."اِرْجَعْ اِلَیْهِمْ فَاِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تُؤَخِّرَهُمْ إِلى غُدْوَة وَ تَدْفَعَهُمْ عَنَّا الْعَشِیَّةَ لَعَلَّنا نُصَلِّىَ لِرَبِّنَا اللَّیْلَةَ وَ نَدْعُوهُ وَ نَسْتَغْفِرُهُ، فَهُوَ یَعْلَمُ أَنِّی کُنْتُ أُحِبُّ الصَّلاةَ لَهُ وَ تِلاوَةَ کِتابِهِ وَ کَثْرَةَ الدُّعاءِ وَ الاِسْتِغْفارِ." نزد آنان برگرد، چنانچه توانستى از آنان بخواه که جنگ را تا سپیده دم فردا به تأخیر بیاندازند و یک امشب را مهلت بگیر، تا در این شب به درگاه خداوند نماز بگذاریم و به راز و نیاز و استغفار بپردازیم. خدا مى داند که من نمازِ براى او و تلاوت کتابش (قرآن) و راز و نیازِ فراوان و استغفار را دوست دارم.(2) عنصر راز و نیاز و اقامه نماز در جای جای نهضت امام برجسته است. و نمونه ای بارز از این عشق ورزی در ظهر عاشورا به اوج می رسد. نمازی که برای اقامه آن دوتن از یاران بزرگوارش شهید می شوند.(3) . به هنگامی که بوی خون و عشق به دنیا سپاه یزید را مست و دیوانه کرده است ابو ثمامه صیداوی به خورشید سوزان صحرای داغ کربلا می نگرد و در حالی که عرق از سر و رویش می ریزد خدمت امام می آید ،سلام می کند و در کمال عشق و ادب می گوید : قربانتان شوم وقت نماز است و می خواهم آخرین نماز زندگی ام را با شما بجای آورم. امام شمشیر در نیام می کند و مهربانانه دعایش می کند "نماز را به یادمان آوردی ،خداوند تورا از نمازگزارانی که به یاد او هستند قرار دهد." و سعید بن عبدالله حنفی،(4) سینه و سر و صورت خود را سپر آن حضرت و یاران او قرار داد تا نماز بخوانند .زخمها ی فراوانی بر بدن او وارد می شود و او درحالی که دیگر نمی تواند روی پای خود بایستد، بر زمین می افتد. دشمن را چنین نفرین می گوید«خدایا! ایشان را همانند قوم عاد و ثمود از رحمت دور گردان و پیامبرت را از طرف من درود فرست و این درد و زخمی را که به من رسید به او ابلاغ فرما؛ که هدف من در این کار یاری فرزند پیامبر تو بود»، آن گاه روی خود را به سوی امام حسین علیهالسلام کرد و عرض کرد «اَوفیتُ یَابنَ رَسُولِ الله»؛ «یعنی آیا به عهد خود وفا کردم؟» امام حسین علیه السلام فرمودند: «نِعَم اَنتَ اَمامِی فِی الجَنَّهِ»؛ آری! تو در بهشت پیش روی من هستی، به دنبال این سخن بود که روح از بدن او پرواز کرد و در بدن او سیزده تیر مشاهد کردند و این غیر از زخمها و ضربههای بود که بر او وارد شد بود. امام و یارانش در حالی که حتی برای لحظه ای هجوم و حمله ی دشمن متوقف نشد، نمازرا زیر رگبار تیرهای همه جانبه آنان اقامه کردند. آیا امام حسین علیه السلام نمی توانست نماز را در خیمه اقامه کند.نماز را فرادی و به تنهایی اقامه کند. سی تیر در یک نماز دورکعتی به سویش پرتاپ می شود ودرمعرض آماج تیرها و اهانت های دشمن قرار می گیرد اما نماز را با قیمت جان خویش بر پای می دارد.!آیا جز این است که نمازبه عنوان ستون ساختمان دین باید همواره استوار و پابرجا بماند. در هر نفسش سوز و گداز است حسین سرچشمه هر راز و نیازی است حسین میخواند نماز آخرین را در خون یعنی که فدایی نماز است حسین و چه زیباست که ما عزاداران سرور شهیدان (5)و سید جوانان اهل بهشت (6)لحظه ای بیندیشیم و از خود امام حسین بخواهیم لحظه لحظه عزاداری ایشان بیشتر ما را به ایشان و رفتار ایشان نزدیک کند.از خدای حسین علیه السلام توفیق طلب کنیم تا ظهر عاشورا که او و یارانش در برابرشمشیرها و نیزه های برهنه و عربده های پسر سعد پسر ذی الجوشن به نماز ایستاد و نماز را اقامه کرد، ما نیز به او اقتدا کنیم. روز عاشورا با وضو و طهارت قلبی و با حالتی محزون (7)مانند یتیمی پدر مرده از خانه بیرون آییم و با صلای موذن در هرجا که هستیم همراه با جماعت مومنان تکبیر عشق به خدای او سردهیم.و به یاری حق آن گونه با امام حسین علیه السلام عهد ببندیم که هیچ چیز و هیچ کس مانع نماز اول وقت ما در هیچ زمان و مکانی نشود. ان شاء الله پیوست ها: (1)کافی، ج۴، ص۵۷۴-سید بن طاووس این زیارت را با چند واسطه از جابر جعفی و او از امام صادق(ع) نقل کرده است. (2)عاشورا ریشه ها، انگیزه ها، رویدادها، پیامدها، زیر نظر آیت الله مکارم شیرازی، ص389. (3)ابو ثمامه از جمله شخصیّت های مهمّ کوفه و مسئول بیتالمال و خرید اسلحه برای مسلم بن عقیل بوده است، او گفت دوست دارم نماز بخوانم و شهید شوم و در آخر هم هنگام اقامه نماز ظهر مقابل حضرت اباعبدالله علیهالسلام قرار گرفت و شهید شد. (4) سعید بن عبدالله حنفی از بزرگان شیعه و از مردان شجاع و عابدان کوفه بود. او کسی بود که در مرتبه سوم نامه های اهل کوفه را برای امام حسین علیه السلام به مکه برد و پاسخ امام را برای کوفیان بازگرداند. هنگامی که مسلم بن عقیل به کوفه آمد و در منزل مختار ساکن شد، سعید از اولین کسانی بود که حمایت خود را از امام حسین علیه السلام اعلام کرد و گفت که آماده است تا جان خویش را در راه یاریاش فدا کند.مسلم بن عقیل نامهای برای امام علیه السلام نوشت و باز به وسیله سعید به مکه فرستاد. سعید بن عبدالله با کاروان حسینی به کربلا آمد، در شب عاشورا با سخنانی زیبا حمایت خود را از امام حسین اعلام داشت، و در روز عاشورا به شهادت رسید. ابصار العین، ص 125. (5) روی عن رسول الله صلی الله علیه و آله:" انه سیدُالشُّهداء مِن الاوَّلینَ و الاخِرینَ فِی الدُّنیا وَ الاخرةِ ، وَ سیِّد شَبابِ اهلِ الجَنَّةِ مِنَ الخَلْقِ اَجمَعِینَ" ابنقولویه، کاملالزیارات، ص148؛ مجلسی، بِحار الأنوار، ج 44، ص 238. (6) تمیمی دارمی، محمد بن حبان، صحیح ابن حبان، محقق، شعیب الأرنؤوط، ج 15، ص 413، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ دوم، 1414ق. (7) امام رضا(ع) فرمودند: «هر کس روز عاشورا به دنبال انجام کارها و حوائجش نرود، خداوند حوائج دنیا و آخرت او را برآورده می سازد و نیز اگر کسی روز عاشورا را روز حزن و اندوه قرار دهد، خداوند عزّ و جلّ روز قیامت را روز شادی و سرورش قرار خواهد داد و در بهشت چشمانش به دیدار ما روشن خواهد شد. لیکن اگر کسی روز عاشورا را روز برکت و کسب و کار قرار دهد و برای خان اش چیزی در آن روز ذخیره کند آنچه ذخیره کرده برکت نخواهد داشت.» عیون اخبار الرضا به نقل از آشنایی با قبله هفتم :: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، فرهنگی، ، :: برچسبها: نماز و امام حسین،نماز عاشورایی،ابوثمامه صیداوی،سعیدبن عبدالله حنفی, ![]()
همراه با قرآن وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلَو ةِ وَإِنَّهَا لَكَبِیرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَشِعِینَ واز صبر ونماز یارى جویید واین كار جز براى خاشعان، گران وسنگین است.
هر چند این آیه به دنبال خطابهایى كه به یهود شده آمده است، ولى مخاطب آن همهى مردم هستند. در روایات مىخوانیم كه حضرت على علیه السلام هرگاه مسئلهى مهمى برایشان رخ مىداد به نماز مىایستادند واین آیه را تلاوت مىكردند. در روایتى از پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله نقل شده، كه صبر بر سه نوع است: 1- صبر در برابر مصیبت. 2- صبر در برابر معصیت. 3- صبر در برابر عبادت. [1] بنابراین آنچه در روایات آمده كه مراد از صبر در این آیه روزه است، اشاره به یكى از مصادیق صبر دارد. نماز براى رسول اللّه صلى الله علیه وآله و امثال او نور چشم است [2] ولكن براى بعضىها كه خشوع ندارند، چون بار سنگین است. خشوع، مربوط به قلب و روح و خضوع، مربوط به اعضاى بدن است. نمازِ با توجّه، انسان را به یاد قدرت بىنهایت خدا مىاندازد و غیر او را هر چه باشد كوچك جلوه مىدهد. مِهر او را در دل زیاد مىكند، روحیّهى توكّل را تقویت مىكند وانسان را از وابستگىهاى مادّى مىرهاند. همهى این آثار، انسان را در برابر مشكلات مقاوم مىسازد. صبر و مقاومت، كلید تمام عبادات است. فرشتگان به اهل بهشت سلام مىكنند، امّا نه به خاطر نماز و حج و زكات، بلكه به خاطر مقاومت و پایدارى آنها؛ «سلام علیكم بما صبرتم» [3] چون اگر مقاومت نباشد، نماز وجهاد وحج وزكات نیز وجود نخواهد داشت. حتّى شرط رسیدن به مقام هدایت و رهبرى الهى، صبر است؛ «جعلنا منهم ائمّةً یهدون بأمرنا لمّا صبروا»[4] شاعرى به نام نجاشى، كه یكى از دوستداران حضرت على علیه السلام بود، در ماه رمضان شراب خورد. به دستور امام، هشتاد ضربه تازیانه به او زدند وبیست ضربه نیز به خاطر ارتكاب گناه در ماه رمضان اضافه زدند. او ناراحت شد و به معاویه پیوست و علیه حضرت شعر گفت! اطرافیانِ نجاشى كه قبیلهاى مهم در كوفه بودند از على علیه السلام گلایه كردند كه چرا یاران خود را نگه نمىدارد؟! طارقبن عبداللّه رئیس آنها با ناراحتى به امام گفت: شما چرا بین دوست و بیگانه تفاوت قائل نمىشوید؟ شخصى همانند نجاشى نباید شلاّق بخورد، ما این گونه رفتار را تحمّل نمىكنیم. امام در جواب او این آیه را تلاوت فرمود: «و انّها لكبیرة الاّ على الخاشعین» طارق نیز به معاویه پیوست. بنابراین گرچه آیه درباره نماز است، ولى در موارد مشابه مىتوان از آیات قرآن استمداد كرد. پیام های مهم
منبع: تفسیر نور ج1 تالیف حجت الاسلام و المسلمین محسن قرائتی پی نوشت: 1 بحار، ج71، ص77. ![]() :: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، ، :: برچسبها: نماز و قرآن, نماز و اسقامت, مدیریت اقامه نماز, ![]()
من نماز نمیخوانم و میخواهم به شیوهٔ خودم با خدا ارتباط برقرار کنم!! اگر چه وقتی اسم عجائب هفتگانه به میان میآید انسان به اهرام ثلاثه مصر و مواردی از این دست میافتد ولی واقعیت این است که این روزها گاهی، حرفهای عجیبی به گوش میرسد که دست کمی از عجائب هفتگانه ندارد. شاید شما هم کسانی را دیده باشید که در پاسخ به این سؤال که چرا نماز نمیخوانی؟ اینگونه پاسخ میدهند که مهم، ارتباط با خداست و من هم با خدا، ارتباط دارم اما به شیوهٔ خودم. این افراد بر این گمان هستند که هر کس میتواند به هر شیوه و مدلی که تمایل دارد با خدای خویش، رابطه داشته باشد:
صحبتهایی که اگر چه ظاهر قشنگ و مورد پسندی دارند اما هرگز، [نمیتواند درست باشد.] تصور کنید مدیر یک مجموعه در جلسهای که برای تمامی پرسنل و کارمندان خود، گذاشته است اعلام میکند که لطفاً حتماً با بنده در ارتباط باشید. [مدیر میگوید:] شما برای ارتباط با من چند راه دارید:
اگر چه همه این راهها امکان دارد ولی من از شما میخواهم که فقط نامه بنویسید. دقت کنید که یک کارمند خوب و منضبط، دقت میکند که مدیر، کدام ارتباط را ترجیح میدهد و تأکید میکند. اگر چه برای ارتباط و گفتگو با خدا راههای فراوان و متعددی هست ولی خداوند حکیم و مهربانمان از ما میخواهد «نماز» بخوانیم و تأکید میکند که هیچ عبادت و ارتباط و خلوت با او هرگز جایگزین نماز نیست و نخواهد بود و فرمان میدهد که «اقم الصلوة لِذکری» برای (ارتباط) و یاد من، نماز را بپا دارید. در واقع ما نمیتوانیم بر اساس حدسیات و فرضیات خود با خدا، ارتباط برقرار کنیم و صد البته هم نمیتوانیم بر اساس تمایلات و پسند خود، عمل کنیم که من با این روش، بیشتر حال میکنم و راحتترم. بلکه باید توجه کنیم که محبوبمان از ما چه میخواهد و چه میپسندد. و باز در مثالی دیگر، عروس و دامادی را در هفتهٔ اوّل زندگی مشترک خود، تصور کنید. عروس خانم میگوید: من برای آشپزی، گوشت، لازم دارم. آقا داماد هم برای خرید، بیرون میرود و از آنجا که همسرش را دوست دارد برای او سوسیس و کالباس و همبرگر میگیرد. عروس خانم تشکر میکند ولی تأکید میکنم من گوشت، لازم دارم. داماد اینبار نیز از خانه بیرون میرود ولی با خود میگوید از آنجا که مرغ و ماهی از گوشت قرمز، مفیدتر است بهتر است این را جایگزین کنیم. عروس خانم، تشکر میکند ولی باز، اعلام میکند عزیزم من برای پخت این غذا، گوشت میخواهم. دقت کنید که هرگز مانعی ندارد که شما در طول شبانهروز در سکوت و خلوت خود به هر شکل و شیوهٔ معقولی با خدای خود، ارتباط برقرار کنید ولی یادتان باشد که یوگا، مدیتیشن و TM و مراقبه، ذن و خودهیپنوتیزم و تلقین و خلسه، هرگز جایگزین نماز نیست.
:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، ، :: برچسبها: نماز, دختر, یازده ساله, ![]()
من نماز نمیخوانم و میخواهم به شیوهٔ خودم با خدا ارتباط برقرار کنم!! اگر چه وقتی اسم عجائب هفتگانه به میان میآید انسان به اهرام ثلاثه مصر و مواردی از این دست میافتد ولی واقعیت این است که این روزها گاهی، حرفهای عجیبی به گوش میرسد که دست کمی از عجائب هفتگانه ندارد. شاید شما هم کسانی را دیده باشید که در پاسخ به این سؤال که چرا نماز نمیخوانی؟ اینگونه پاسخ میدهند که مهم، ارتباط با خداست و من هم با خدا، ارتباط دارم اما به شیوهٔ خودم. این افراد بر این گمان هستند که هر کس میتواند به هر شیوه و مدلی که تمایل دارد با خدای خویش، رابطه داشته باشد:
صحبتهایی که اگر چه ظاهر قشنگ و مورد پسندی دارند اما هرگز، [نمیتواند درست باشد.] تصور کنید مدیر یک مجموعه در جلسهای که برای تمامی پرسنل و کارمندان خود، گذاشته است اعلام میکند که لطفاً حتماً با بنده در ارتباط باشید. [مدیر میگوید:] شما برای ارتباط با من چند راه دارید:
اگر چه همه این راهها امکان دارد ولی من از شما میخواهم که فقط نامه بنویسید. دقت کنید که یک کارمند خوب و منضبط، دقت میکند که مدیر، کدام ارتباط را ترجیح میدهد و تأکید میکند. اگر چه برای ارتباط و گفتگو با خدا راههای فراوان و متعددی هست ولی خداوند حکیم و مهربانمان از ما میخواهد «نماز» بخوانیم و تأکید میکند که هیچ عبادت و ارتباط و خلوت با او هرگز جایگزین نماز نیست و نخواهد بود و فرمان میدهد که «اقم الصلوة لِذکری» برای (ارتباط) و یاد من، نماز را بپا دارید. در واقع ما نمیتوانیم بر اساس حدسیات و فرضیات خود با خدا، ارتباط برقرار کنیم و صد البته هم نمیتوانیم بر اساس تمایلات و پسند خود، عمل کنیم که من با این روش، بیشتر حال میکنم و راحتترم. بلکه باید توجه کنیم که محبوبمان از ما چه میخواهد و چه میپسندد. و باز در مثالی دیگر، عروس و دامادی را در هفتهٔ اوّل زندگی مشترک خود، تصور کنید. عروس خانم میگوید: من برای آشپزی، گوشت، لازم دارم. آقا داماد هم برای خرید، بیرون میرود و از آنجا که همسرش را دوست دارد برای او سوسیس و کالباس و همبرگر میگیرد. عروس خانم تشکر میکند ولی تأکید میکنم من گوشت، لازم دارم. داماد اینبار نیز از خانه بیرون میرود ولی با خود میگوید از آنجا که مرغ و ماهی از گوشت قرمز، مفیدتر است بهتر است این را جایگزین کنیم. عروس خانم، تشکر میکند ولی باز، اعلام میکند عزیزم من برای پخت این غذا، گوشت میخواهم. دقت کنید که هرگز مانعی ندارد که شما در طول شبانهروز در سکوت و خلوت خود به هر شکل و شیوهٔ معقولی با خدای خود، ارتباط برقرار کنید ولی یادتان باشد که یوگا، مدیتیشن و TM و مراقبه، ذن و خودهیپنوتیزم و تلقین و خلسه، هرگز جایگزین نماز نیست. :: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، ، :: برچسبها: ارتباط باخدا،نماز،اولین راز, ![]()
دعایی نجاتبخش و آرامش دهنده که میتواند در هر موقعیتی به ویژه در محراب عبادت، آذین لبها و زینتبخش قنوت نمازمان باشد.
رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا وَ لِإِخْوانِنَا الَّذِینَ سَبَقُونا بِالْإِیمانِ وَ لا تَجْعَلْ فِی قُلُوبِنا غِلًّا لِلَّذِینَ آمَنُوا رَبَّنا إِنَّكَ رَؤُفٌ رَحِیم [حشر / 10] پروردگارا! ما و برادران ما را كه در ایمان بر ما پیشى گرفتند بیامرز، و در دلهایمان حسد و كینه اى نسبت به مؤمنان قرار مده، پروردگارا! تو مهربان و مهرورزی.
:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، تربیتی، ، :: برچسبها: دعا, قنوت, نماز, مومنان, استجابت, ![]()
![]()
انتظار ناروا از نماز. استفاده ابزاری از نماز جهت تأمین نیازهای غریزی نیز از جمله موانع رسیدن به مقام اهل نماز و دعا و عبادت است. کم نیستند افرادی که خدا را برای خرمایی خواهند. نماز می خوانیم تا پولدار بشویم، نماز می خوانیم تا صاحب مسکن بشویم و یا در دانشگاه قبول بشویم. دختر خانمی می گفت من نماز می خواندم و دعا می کردم تا شوهر خوبی نصیبم شود حالا که نشده دیگر نماز نمی خوانم. این گروه از افراد وقتی از نماز محصول دنیوی و غریزی بدست نمی آورند بدنبال بهره گیری از خرافات رمال و فالگیر و دعانویس هایی که خود دعا را قبول ندارند و دهها روش غیر عقلی و دینی دیگر می روند. اینان نمی توانند اهل نماز و عبادت واقعی باشند مگر با توبه و استغفار، دل و روح خود را پاک نمایند. :: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، ، ![]()
![]()
امام کاظم (علیه السلام ) می فرماید: "اجهدواان یکون زمانک اربع ساعات
1-ساعه لمناجاه الله 2-وساعه لامرالمعاش 3-وساعه لمعاشره الاخوان والثقات و... 4-وساعه تخلون فیهاللذاتکم فی غیرمحرم وبهذاالساعه تقدرون علی ثلاث الساعات"
**********
:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، ، :: برچسبها: مدیریت زمان و نماز, نماز اول وقت, ![]()
امام صادق(سلام الله علیه):
چرا ما نماز «ظهر و عصر» و یا «مغرب و عشا» را یکجا و در یک وقت به جا مى آوریم، در صورتى که هریک از این نمازها براى خود وقت خاصّى دارد؟! جاى بحث و گفتگو نیست که اقامه نماز در پنج وقت و اداى هر نماز در وقت فضیلت خود شیوه پیامبر و پیشوایان دیگر و عموم مسلمانان صدر اسلام بوده و آنان غالباً پنج نماز را در پنج وقت مى خواندند. در این مطلب سخنى نیست; ولى سخن این جاست که آیا «تفریق» و فاصله افکندن میان نمازها - چنان که بسیارى از فقهاى اهل تسنّن قائل هستند - واجب است یا این که امرى است مستحب و بسان سایر مستحبّات که انسان در فعل و ترک آن مختار است، اجبارى بر یک طرف در کار نیست - اگر چه انجام آنها بطور جداگانه بهتر مى باشد؟ دانشمندان شیعه به پیروى از احادیثى که از عمل پیامبر حکایت مى کند و از روایاتى که از پیشوایان بزرگ اسلام رسیده است و به پیروى از ظواهر آیات قرآن، در تمام اعصار اسلامى، تفریق میان نمازها را مستحب دانسته و به مردم مى گفتند که فاصله انداختن میان نمازها و اقامه هر نمازى در وقت فضیلت خود مستحب و افضل است و در عین حال مى توان این مستحب را ترک نمود و معناى مستحب همین است. البتّه جمع میان دو نماز، نه به این معنا است که یکى را در وقت دیگرى مى خوانیم، مثلا اگر نماز مغرب و عشا را در سر شب خواندیم، چنین نیست که عشا را در غیر وقت خود به جا آورده باشیم، بلکه هر دو نماز را در وقت مشترک خود گزارده ایم; زیرا از آغاز مغرب تا نیمه شب، وقت هر دو نماز است (جز این که از اوّل مغرب به اندازه سه رکعت، به نماز مغرب اختصاص دارد، و از آخر به اندازه چهار رکعت به نماز عشا; و باقیمانده وقت میان هر دو نماز مشترک است) و ما هر موقع عشا را در کنار نماز مغرب - یعنى اوّل شب - و یا مغرب را در آخر وقت کنار نماز عشا بخوانیم، هر دو را در وقت خود به جا آورده ایم، ولى مستحب است که نمازگزار، نماز مغرب را سر شب و نماز عشا را پس از زوال شفق به جا آورده و اگر کسى این شرط را رعایت نکند، فقط یک مستحب را ترک کرده است.
چرا جمع میان دو نماز جایز است؟ دلیل و گواه ما بر جواز جمع میان دو نماز احادیثى است که از پیشواى ششم حضرت صادق(ع) نقل شده است و مرحوم شیخ حرّ عاملى این احادیث را در کتاب خود (1) گرد آورده است. ولى باید توجّه داشت که تنها محدّثان شیعه نیستند که این احادیث را نقل نموده اند، بلکه محدّثان اهل تسنّن نیز روایات مربوط به جواز جمع میان نمازها را - حتّى در مواقعى که عذرى در پیش نیست - از پیغمبر گرامى اسلام (ص) نقل کرده اند و در حدود ده روایت در کتاب هاى معتبر خود از ابن عبّاس و معاذ بن جبل و عبدالله بن مسعود و عبدالله بن عمر ذکر نموده اند که فقط به ذکر برخى از آنها اکتفا مى کنیم: 1- محدّث معروف جهان تسنّن، احمد حنبل، در کتاب معروف خود از ابن عبّاس نقل مى کند: «صلّى رسول الله (صلى الله علیه وآله) الظّهر و العصر جمیعاً، و المغرب و العشاء جمیعاً من غیر خوف ولا سفر; رسول خدا (صلى الله علیه وآله) نمازهاى ظهر و عصر، و مغرب و عشا را با هم در یکجا، بدون داشتن عذرى مانند ترس از دشمن و مسافرت به جا آورد». (2) 2- باز همان محدّث از طریق جابر بن زید از ابن عبّاس نقل مى کند: «من با پیامبر اکرم (ص) هشت رکعت نماز ظهر و عصر و هفت رکعت نماز مغرب و عشا را یکجا به جا آورده ام» و این حدیث از ابن عبّاس به عبارت هاى گوناگونى نقل شده است. 3- و نیز در کتاب خود از عبدالله شقیق نقل مى کند: «روزى ابن عبّاس براى مردم خطابه اى ایراد مى کرد و سخنرانى او به اندازه اى طول کشید که ستارگان در آسمان پیدا شدند، مردى از «بنى تمیم» برخاست و به عنوان اعتراض گفت: الصّلوة، الصّلوة; اکنون وقت نماز مغرب است و ادامه سخن سبب مى شود که وقت آن سپرى گردد. ابن عبّاس به وى گفت: من به سنّت و روش پیامبر (صلى الله علیه وآله) از شما آشناترم، مى دیدم که پیامبر خدا نماز ظهر و عصر و نیز مغرب و عشا را با هم مى خواند. راوى مى گوید من در این مطلب به شکّ و تردید افتادم، جریان را به ابوهریره گفتم. او گفتار ابن عبّاس را تصدیق کرد». (3) 4- محدّث معروف مسلم بن الحجّاج القشیرى متوفّاى سال 261 هجرى قمرى، یک باب در صحیح خود به عنوان «جمع نماز در حضر» منعقد نموده و چهار روایت در این زمینه که سه روایت از آن به «ابن عبّاس» و یکى به «معاذ بن جبل» منتهى مى گردد نقل نموده است; (4) و مضمون این چهار حدیث با آنچه نقل کردیم یکى است و در این روایات به نکته تازه اى اشاره شده است و آن این که: وقتى راوى از علّت این جمع مى پرسد، وى در پاسخ مى گوید: «اراد ان لا یحرج امّته; خواسته امّت خود را به زحمت و مشقّت نیفکند». این تعلیل در روایات شیعه نیز وارد شده است و در روایاتى که از امام صادق(علیه السلام) در این باب نقل شده، این نکته نیز موجود است. (5) 5- روایات این مسأله (جمع میان دو نماز) منحصر به ابن عبّاس و «معاذ» نیستند، «طبرانى» از «عبدالله بن مسعود» نقل مى کند که پیامبر خدا میان نمازهاى ظهر و عصر و مغرب و عشا را براى این که امّت وى به زحمت نیفتند جمع نمود. (6) عین این مطلب از عبدالله بن عمر نیز نقل شده است; وى مى گوید: «پیامبر در حالى که مسافر نبود، میان دو نماز جمع نمود تا امّت وى در مشقّت نباشند» (7) اینها قسمتى از احادیثى است که محدّثان اهل تسنّن در کتاب هاى حدیث و تفسیر خود نقل کرده اند و همگى حاکى از این است که جدا خواندن نمازها امرى مستحبى است و اگر روزى دیدیم که مراعات این مستحب به اصل اداى فریضه لطمه مى زند، به دستور خود پیامبر مى توانیم ترک کنیم - یعنى هر دو را با هم به جا آوریم. امروز در بسیارى از مناطق، وضع زندگى طورى تنظیم شده که مراعات این استحباب، موجب مشقّت شده است و چه بسا سبب مى شود که گروهى از انجام اصل نماز سرباز زنند. در این موقع با الهام گرفتن از راهنمایى خود پیامبر، مى توان براى مراعات «اهم» مسأله تفریق را ترک نموده و هم اکنون بسیارى از فقهاى اهل تسنّن همین نظر را دارند، ولى به ملاحظاتى از اظهار نظر خوددارى مى کنند. (8) ------------------------------------------------------------ 1. وسائل الشّیعه، کتاب صلوة، باب هاى مربوط به وقت نماز (باب 32 و 33) 2. مسند احمد بن حنبل، ج 1، ص 221. 3. مسند احمد بن حنبل، ج 1، ص 251 و قریب به این مضمون را زرقانى شارح کتاب «موطا مالک» در شرح خود ج 1، ص 263، آورده است. 4. صحیح مسلم، ج 2، ص 151. 5. وسایل الشّیعه، کتاب صلوة، ابواب وقت، باب 32، حدیث هاى 2 و 3 و 4 و 7. 6. شرح موطا زرقانى، ص 263. 7. کنز العمّال، ص 242. 8. برگرفته از کتاب: پاسخ به پرسش های مذهبی، ناصر مکارم شیرازی
:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، ، :: برچسبها: اوقات نماز, نماز جمع, نماز شیعیان, نماز ایت الله بهجت, ![]()
در حالات حضرت على (ع) مى خوانیم که در موقع نماز آنقدر غرق در عبادت بود که تیر از پاى مبارکش بیرون آوردند و متوجّه نشد، ولى باز هم در تاریخ آمده که روزى در حال نماز توجّه به حال فقیر و نمود و انگشتر به او بخشید; این دو حالت چگونه با هم جمع مى شوند؟! به این سؤال، پاسخهای متفاوتی داده شده است: 1. پاسخ اول: شنیدن صدای فقیر و کمک به او توجه به غیر خدا یا امور مادی نیست که حضور قلب، منافات داشته باشد بلکه آن هم در واقع توجه به خداست. آن حضرت با این کار، عبادتی را با عبادت دیگر آمیخت و در حال نماز صدقه داد که هر دو برای خدا و در راه او بود؛ چون قبل از آنکه انفاق و صدقه به دست فقیر برسد به دست خدا می رسد.(1) 2. پاسخ دوم: حالات اولیای خداوند در نماز همیشه به یک حال نیست شهید مطهری(ره) در این زمینه می گوید: «...اولًا اينكه على عليه السلام در نماز از خود بيخود مىشد، يك حقيقتى است اما اين جور نيست كه همه حالات اولياى الهى، هميشه مثل همديگر بوده است. خود پيغمبر اكرم هر دو حال برايش نقل شده؛ گاهى در حال نماز يك حالت جذبهاى پيدا مىكرد كه اصلًا طاقت نمىآورد كه اذان تمام شود، مىگفت:«ارِحْنا يا بِلالُ! زود [باش] كه شروع كنيم به نماز.» گاهى هم در حال نماز بود، سر به سجده مىگذاشت، امام حسن يا امام حسين يا نوه ديگرش مىآمد روى شانهاش سوار مىشد و حضرت با آرامش صبر مىكرد كه اين بچه نيفتد، سجدهاش را طول مىداد تا اينكه او بلند شود...» (2) 3. پاسخ سوم: از نشانه های کمال عارف حقیقی، این است کع در اوج عرفان روحانی و فارغ شدن محض از وابستگیهای مادّی، از توجه به سرنوشت بندگان و نیازمندیهای آنها غفلت نکند. استاد مطهری(ره) در این زمینه نیز می گوید: «... مطلب ديگرى كه عرفانى است اين است: آنها كه روى مذاقهاى عرفانى سخن مىگويند معتقدند كه اگر انجذاب خيلى كامل شد، در آن، حالت برگشت است يعنى شخص در عين اينكه مشغول به خدا هست، مشغول به ماوراء هم هست. آنها اين طور مىگويند و من هم اين حرف را قبول دارم ولى در اين جلسه شايد خيلى قابل قبول نيست كه ما بخواهيم عرض بكنيم. مثل مسأله خلع بدن است. افرادى كه تازه به اين مرحله مىرسند، يك لحظهاى، دو لحظهاى، يك ساعتى خلع بدن مىكنند. بعضى افراد در همه احوال در حال خلع بدناند (البته من معتقد هستم و ديدهام)؛ مثلًا الآن با ما و شما نشستهاند و در حال خلع بدن هستند. به نظر آنها آن حالتى كه در وقت نماز تير را از بدنش بيرون بكشند و متوجه نشود، ناقصتر از آن حالتى است كه در حال نماز توجه به حال فقير دارد، نه اينكه در اينجا از خدا غافل است و به فقير توجه كرده، بلكه آنچنان توجه به خدايش كامل است كه در آن حال تمام عالم را مىبيند...» (3) ----------------------------------------- (1)پیام قرآن، ناصر مکارم شیرازی، ج9، ص211 (2) امامت و رهبری، ص180 (3) همان، ص181
:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، تربیتی، ، ![]()
برخی مساجد در آلمان طی سالهای اخیر ساخته شده است که به معرفی مختصری از این مساجد می پردازیم.
مسجد مرکزی
:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، اجتماعی، ، :: برچسبها: مسجد, نماد اسلامی, آلمان, ![]()
![]()
بی مقدمه سراصل مطلب می روم ، البته این بار از زاویه ای دیگر و چند ثانیه درنگ و مکث بیشتر در این سخن نورانی دقت می کنیم. قالَ رَسُولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله: اَوَّلُ مَا افْتَرَضَ اللّهُ عَلى اُمَّتى الصَّلواتُ الْخَمْسُ، وَاَوَّلُ مایُرْفَعُ مِنْ اَعْمالِهِمُ الصَّلواتُ الْخَمْسُ، وَاَوَّلُ مایُسْأَلْونَ عَنْهُ الصَّلواتُ الْخَمْسُ. (کنزالعمال ، ج 7، حدیث 18859) ترجمه: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: نخستین چیزى که خداوند بر امّت من واجب کرد نمازهاى پنجگانه است، و نخستین عملى که از آنان بالا برده مى شود، و از آنان سئوال مى شود همان نماز است.
The Messenger of Allah (peace be upon him and his progeny) said: “The first thing that Allah made obligatory upon my Ummah was the five prayers; and the first thing from their acts of worship that shall be taken up will be the five prayers; and the first thing that they will be questioned about will be the five prayers.” Kanzul `Ummal, Volume 7, Tradition 18859
تک نگاشت: 1-واژه (اول) نخستین، دلالت بر جایگاه بی بدیل نمازدر شاخصه دینداری است. 2- در مقام بازپرسی نخست از مهمترین ها می پرسند و نمازنخستین پرسش پرونده عملکرد انسان در دنیا ست .نخستین پرسش از نماز نشانه شاخص اهمیت آن در مجموعه آموزه ها و رفتارهای دینی است. 3- نمازهای پنجگانه درشبانه روز واجب الهی بر تمامی مسلمانان است و حکمی است غیر قابل تغییرو تبدیل.(افترض....علی امتی) 4- نفس پرسش از نمازدر عالم برزخ و رستاخیز در زنجیره دین داری و تدین فرد ما را به تفکر در باره اهمیت آن وا می دارد! 5-پرسش از وضعیت نمازدر برزخ و قیامت همگانی است و استثناء بردار نیست(یُسئَلونَ) 6- همانطور که در عالم ملک و تکلیف (در این دنیا) نمازصورت وظاهرملکی دارد در عالم ملکوت نیز باطن و حقیقتی دارد و یک امر قراردادی اعتباری نیست . زیرا عالم پس از مرگ عالم اعتباریات و امور قراردادی نیست .بنابر این پرسش نیز از امور حقیقی درست است. 7- تمامی احکام ورفتارهای دینی دارای حقیقتی هستند و در جایگاه حقیقی خویش در عالم های مخصوص به خود قرار می گیرند .ونماز نخستین عمل و رفتاری است که حقیقت آن در جایگاه صداقت در پیشگاه پروردگار قرار می گیرد . 8- گویی نماز به عنوان ریسمانی محکم هنگامی که بالا برده می شود دیگر اعمال آدمی را نیز به دنبال خود بالا می برد. 9- در مجموعه نظام هستی فرشتگانی هستند که مراقب ما هستند و همه اعمال ما را رصد و مراقبت می کنند و آنان حقیقت عمل را از کم یا زیاد، خالصانه و ریایی، و... ثبت و ضبط می کنند و در جای خود نگه می دارند و بالا می برند یا بر سر کننده ی آن می کوبند. 10-دین مجموعه ای از اعمال و رفتارهای مبتنی بر اعتقاد به نظام توحیدی است که باید با هم دیده شود(اعمالهم) و این مجموعه با این که هر جزء آن در جای خود از اهمیت برخوردار است اما برخی از اجزاء نسبت به دیگراجزاء نقش کلیدی و اساسی دارند.و نماز و ولایت امام معصوم از اجزایی است که اگر نباشد کل مجموعه آسیب می بیند.
:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، ، ![]()
آداب نماز از منظر رجبعلی خیاط یکی از ویژگیهای برجسته تربیت شدگان مکتب جناب شیخ رجبعلی خیاط، حضور قلب در نماز است. و این نبود مگر بدین جهت که شیخ برای جسد بیروح نماز، ارزش چندانی قائل نبود و میکوشید علاقمندان او حقیقتاً نمازگزار باشند.
آداب نماز
******* :: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، ، :: برچسبها: حقیقت نماز،شیخ رجبعلی خیاط, ![]()
این که در روایات برای نماز جماعت آن قدر فضیلت بیان شده است، به خاطر آن است که نماز جماعت، موجب رضای خداست ورضای خدا نامحدود می شود. بی نهایت ضرب در هر عددی که بشود، حاصل، بی نهایت خواهد بود .اینکه برای نماز جماعت فضیلت بسیار بیان می کنند، چون نماز جماعت موجب رضای خداست و رضای خدا نا محدود است و هر چه مربوط به نامحدود باشد، نامحدود می شود. چون خدا و رضای او نا محدود است، ارزش رضای او هم نامحدود است، هر چه به نامحدود گره بخورد، نا محدود می شود. بی نهایت، ضرب در هر عددی که بشود، نامحدود خواهد شد.
عکس گرفتن وقتی می خواهید عکس از چهره بگیرید ، پیش عکاس می روید . اما وقتی می خواهید از استخوان وریه ی خود عکس بگیرید ، به رادیولوژی می روید . چون نوری که به مغز استخوان برسد باید از روی لباس وگوشت بگذرد ونشان دهد که استخوان شما شکسته یا نشکسته ، چیز دیگری است . این را با دوربین معمولی نمیشود گرفت ، نوری می خواهد که ازبدن انسان عبور کند . اشعه ی ایکس وماورای بنفش می خواهد . نماز از این قبیل است . نماز برای عکسبرداری خود انسان است ، اما با اشعه ی ماورای بنفش که از مغز استخوان انسان خبر بدهد . حرفهایی که در نماز است ، اصلا به ظاهر عالم ماده هیچ نمی خورد ، اینهایی که فکر می کنند نماز نتیجه ی اقتصادی وبهداشتی وظاهری داشته ، مثل این است که بگویند چلوکباب برای اسب خوب است ، چرا ؟ چون چلوکباب برای سوار خوب است ، وقتی سوار حالش خوبشد ، بهتر اسب میراند واسب کمتر اذیت میشود . ار این جهت ، نماز راهیکل آدم نمی تواند بخواند . نماز برای هیکل وبدن آدم سخت است ، ولی برای قلب انسان آسان است.
:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، تربیتی، ، ![]()
مأمون خلیفه عباسی، درباره این که چرا نمازها در اوقات پنجگانه آن هم در اوقاتی مشخص خوانده می شوند، از حضرت رضا علیه السلام پرسید. حضرت در پاسخ فرمود: این امر بدان جهت است که شروع و ختم امور و آغاز و انجام کارها همراه با یاد و نام خداوند باشد .
از این رو، می بینید که کار نیم روز انسان با نماز صبح آغاز و با نماز ظهر پایان می پذیرد و همچنین کار عصر انسان با نماز عصر شروع و با نماز مغرب ختم می گردد و در مجموعه برنامه روز و شب انسان، همچنانکه با نماز صبح آغاز می شود، با نماز عشاء خاتمه می یابد؛ تا در نتیجه، مجموعه اشتغالات انسان از ابتدا تا انتهاء با توجه و ذکر خداوند توأم باشد. اگر این چنین نمی شد، قلب انسان حالت قساوت و انجماد به خود می گرفت. قلب انسان بدون یاد خدا به قساوت و انجماد کشیده می شود. این مطلب را در ضمن مثالی توضیح می دهم:
همانطور که می دانید، چرخش وضعی زمین به دور خود، موجب پیدایش شب و روز می شود و گردش انتقالی آن، موجب به وجود آمدن فصول مختلف سال؛ یعنی بهار، پاییز، تابستان و زمستان. تمامی این تغییرات و تحولات، خود معلول چگونگی تابش خورشید به سطح زمین است و همین امر موجب پیدایش اماکن و مناطق منجمده جنوبی و شمالی و مناطق معتدل و استوایی است؛ که از نظر وضعیت حیات با هم تفاوت دارند. چون زاویه تابش در خط استوا، به عمود نزدیکتر است، هیجان حیات به بالاترین حد( ماکزیمم) خود می رسد. از این رو در این نوع مناطق، عظیم الجثه ترین حیوانات، در دریا و بزرگترین جانوران و جانداران، در خشکی یافت می شود.
تعدد و تنوع موجودات در مناطق استوایی بسیار بیشتر از دیگر مناطق است. به فرض اگر در برخی از مناطق انواع پروانه ها به شش نوع می رسد، در مناطق استوایی همین نوع به هزار هم خواهد رسید. این نشانگر شکوفایی حیات است.
حال همچنانکه زمین از خورشید کسب نور می کند و از خود نوری ندارد، انسان هم بر اساس آیات کریمه قرآن (الله نور السموات و الارض)
از خورشید رحمت الهی کسب نور می کند. پس باید همواره زاویه این تابش را تنظیم کنیم؛ چون هر چه هست در همین زاویه تابش است. فاصله خورشید با زمین و زمین با خورشید هیچگاه کم یا زیاد نمی شود و اگر تفاوتی بین مناطق قطبی و استوایی وجود دارد،به همان زاویه تابش بر می گردد. اگر بین زمستان و تابستان، یا بین نیم روز و نیم شب تفاوتی است، ریشه در زاویه تابش دارد. انسان، وابسته به خداست و فاصله این وابستگی هرگز دستخوش تغییر و تحول نخواهد شد، آنچه قابل تغییر می باشد زاویه توجه انسان به خداست.
به هر میزان که توجه و التفات انسان به خدای متعال بیشتر باشد، تابش این نور نیز بیشتر خواهد بود، همانند تابش نور خورشید در مکانهایی چون مناطق استوایی، یا در زمانهایی چون نیم روز. از آن طرف، هر چه که انحراف انسان از این زاویه تابش بیشتر شود، به دنبال آن تاریکی نیم شب و سردی و سختی زمستان را به دنبال خواهد داشت، مثل مناطق منجمده که آثار و نمودار حیات در آن نادر است.
حیات صداقت، پاکی، طهارت و صمیمیت انسان آن لحظه است که با یاد خدا همراه باشد یعنی لحظه ای که احساس می کند صاحبی دارد و مالکی دارد که اگاه، بینا، شنوا، عادل، صمیمی، عمیق، حاضر و ناظر است، به جای اینکه غدر و مکر کند صدق و صفا پیدا می کند، به جای آن که تسلیم زر و زور و تزویر شود، سدی در مقابل زر و زور و تزویر می گردد. به جای اینکه وابسته به قدرتهای فاسد بشود، با توکل و توجه به خدا شکننده قدرتهای فاسد خواهد شد.
پس فلسفه وجودی و راز نماز در این است که انسان را از زمستان به بهار، از حالت قطبی بودن به حالت استوایی بودن و از نیم شب غفلت از یاد خدا، به نیم روز نور و گرمی و شکوه الهی می رساند. (آیت الله حائری شیرازی - تمثیلات نماز)
:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، ، :: برچسبها: نماز،تمثیلات،اقامه, ![]()
لقمه حرام با انسان چه می کند؟
آهن ربا، ذرّه آهن را هر کجا که باشد، به سمت خود میکشد. اگر یک مقدار پنبه را از کنار یک آهن ربا عبور دهید، آهن ربا کششی نسبت به پنبه ندارد، امّا اگر مقداری خرده آهن را درون پنبه قرار دهیم، در این حالت پنبه به سمت آهن ربا کشیده شده و جذب آن میشود.
تمثیلات نمازی - آیت الله حائری شیرازی
:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، ، :: برچسبها: نماز, تمثیلات, مهمترین عمل, عبادت کودکان, ![]()
کاربرد نشانه های رمزی و سلامت روانی در نماز مهدی یزدی دین بزرگترین هدیه خداوند متعال به بشر برای حرکت به سمت سعادت و کمال است. آموزههای دین بسیار زیادند؛ اما در ميان آنها، عبادت و ذكر خداوند از جايگاه خاص و تأکیدشده ای برخوردار است و در پرورش روح و آرامش روانى مؤمنان نقشی اساسى به عهده دارد. به عبارت دیگر، «تا زمانى كه سلامت و بهنجارى اعتقادى حاصل نشود، سلامت روانى هم حاصل نمىگردد».۱ از منظر روانشناسان، بيشتر بيمارىهاى روانى كه از فشارهاى روانى و ناكامىهاى زندگى برمىخيزد، در ميان افراد غيرمذهبى ديده مىشود. كارل يونگ مىگويد: در طول سالها درمان بيمارىهاى روانى، حتى يك بيمار را نديدم كه مشكل اساسىاش نياز به گرايش دينى در زندگى نباشد.۲ به جرئت مىتوان گفت: همة بيماران روانى به اين دليل بيمار شدهاند كه از درونمايههاى دينى در زندگى بىبهره بودند و تنها وقتى به طور كامل درمان شدند كه به دين و ديدگاههاى دينى بازگشتند. افرادی که تعلقات مذهبی بسیاری دارند، به هر میزان كه ايمان محكمتری داشته باشند، همان قدر از بيمارى روانى فاصله بیشتری پیدا میکنند. ازاينرو يكى از نتایج زندگى در عصر حاضر كه به عصر مدرنیته معروف است، افزايش بيمارىهاى روانى و عصبى است. آنچه تاکنون بدان اشارت رفت، نقد و نظری بود که روانشناسان براساس تجربه و دانش خود بدان دست یازیده بودند. حال آنکه کلام خداوند متعال در این زمینه سخنان و راهکارهای راهگشایی دارد. خداوند در قرآن کریم میفرماید: «الَّذِينَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللّهِ أَلا بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛3 آنها كه به خدا ايمان آوردهاند، دلهاشان به ياد خدا آرام مىگيرد. آگاه باشيد كه تنها ياد خدا آرامبخش دلها است». از جمله آثار ياد خدا آرامش خاطر است و اين اثر، در اقامه نماز آشكار است؛ زيرا اقامه نماز، مصداق بارز و کامل یاد خدا است؛ چنانکه قرآن مىفرماید: «أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي؛4 نماز را به خاطر ياد من به پا داريد». شخص نمازگزار با ایمان به قدرت لایتناهی پروردگاری که در مقابلش کرنش میکند، خود را در مقابل هر عاملی که قصد به خطر انداختن او را داشته باشد، ایمن مییابد و ضمن تکرار این باور اعتقادی در نمازهای پنجگانه، این ایمنی را به روان خود تلقین میکند و سرانجام آرامش عمیقی را در وجودش ملکه میسازد. طبق تحقیقات، بیماران مضطربی که در کنار درمانهای رایج، به خواندن نماز و قرآن و اعمال مذهبی روی آوردهاند، در درجات عالیتر درمان قرار گرفتند. بنابراین آرامش روان و خاطر، در پرتو نماز حاصل میشود. نماز اين عاليترين جلوه نياز، ارتباطي گسترده با ابعاد مختلف زندگي انسان دارد. از ميان تمام فرايضي که از لحاظ ديني بر مسلمانان واجب شده است، نماز بيشترين ارتباط را با انسان دارد. هر روز پنج بار اين کتاب نيایش را ورق ميزنيم و اين چنين است که نماز کلاس درسي ميشود که آموختنيهايش تمامي ندارد. از نظر بسیاری از روانشناسان يکي از عوامل رشد و باروری شخصيت، استفاده از نشانههاي رمزي است. آدمي هر چه بيشتر ترقي کند و به کمال نزديکتر شود، علائم و سیگنالهای رمزي بیشتری به کار ميبرد. عکس این مطلب نیز صحیح است؛ یعنی هر چه بيشتر در حال تنزل باشد، نشانههاي رمزي کمتری استفاده ميکند. فوايد نشانههاي رمزي بسیار است. برای مثال نشانههای رمزی توان آن را دارد که به جاي انگيزههاي غريزي و تمايلاتي که ابراز آنها مقتضي يا مناسب يا مقدور نيست، قرار بگیرد و به التیام و کاهش تنيدگي و ناراحتي در فرد که ناشي از عدم ارضاي آنها است، کمک کند. قرآن با تأکید بر این مطلب، میفرماید: «إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ؛5 همانا نماز انسان را از بدي و زشتي باز ميدارد». پژوهشگران مختلفى در سراسر جهان درباره تأثير مذهب، محيطهاى مذهبى و آداب و رسوم دينى در سلامت روانى افراد، بهداشت روانى جامعه و بهبودى بيماران روانى و مقاوم كردن افراد در برابر رخدادهاى دردناك و ايجاد آرامش پژوهش كرده و به دستاوردهاى مهمى رسيدهاند. كسى كه اهميت ذكر خداوند را بداند، بهخوبى درمىيابد كه روىگردانى از ياد خداوند، خسارت بزرگى است. اگر اين حقيقت را درك كنيم كه حيات دل انسان به ذكر خدا است، درمىيابيم كسى كه از ياد خداوند روى گرداند، از حيات قلب محروم مىماند. افسردگى دل و آتش حرمان از حيات معنوى دل، هر لحظه او را مىآزارد و حسرتى جانكاه بر دلش مىنشاند. امام سجاد (عليه السلام) در دعاى ابوحمزه ثمالى مىفرمايد: «مَولاى بِذكرِكَ عاش قَلْبى وَ بِمُناجاتِكَ بَرَّدْتُ أَلَمَ الخَوْفَ عَنِّى؛ اى مولاى من، با ياد تو دلم زنده است و با مناجات تو، درد ترس (فراق) را در خود فرو مىنشانم». یکی از دانشمندان شهیر اسلامی در کتاب مکاشفه القلوب، در خصوص همین مطلب چنین گفته است: با ذكر، همة ترسها از ميان برمىخيزد و همة ناراحتىها از آدمى سترده مىشود. آنگاه كه فرد به ياد خدا مىافتد، قلبش با طمأنينه، آباد مىشود و از خشنودى الهى سرشار مىگردد؛ قلبى كه پيشتر از ترس و يأس آكنده بود. لطف و توجه پروردگار، قلب ذاكر را زير سايه خود قرار مىدهد و انسان، به اين يقين مىرسد كه رهيدن از ناراحتىهاى درونى، آسان و هموار است و مىتوان وسوسههاى شيطانى را در هم كوبيد و گمانهاى باطل را از خود دور ساخت. چنين فردى، همواره با خدا است و از هيچ امرى بيم ندارد و به هيچ عارضهاى روانى دچار نمىگردد. اين حالت، به خاطر ثباتى كه خداوند در دل او ايجاد مىكند، به هم مىرسد.6 نوشته خود را با کلامی از رسول اکرم (صلى الله عليه و آله) به پایان میبریم که در واقع، نتیجه این سطور نیز محسوب میشود. آن حضرت در روايتى فرمودند: «ذكر اللّه شفاء القلوب؛۸ ياد خدا شفاى دلها است». پینوشت [1]. امرالله ابراهيمى و حميد نصيرى، «بررسى رابطه ميزان افسردگى سالمندان مقيم خانه سالمندان با نگرش و عملكردهاى دينى آنها» 1376. ۲. به نقل از: محبوبه البرزى و حسن سامانى، «بررسى رابطه اعتقادات مذهبى با افسردگى، اضطراب و فشار روانى در نوجوانان»، مقالات اولين همايش بينالمللى نقش دين در بهداشت روان، تهران، معاونت پژوهشى دانشگاه علوم پزشكى و خدمات بهداشتى درمانى ايران، 1380. 3. رعد: 28. 4. طه: 14. 5. عنکبوت: 45. 6. محمد بن محمد غزالى، مكاشفه القلوب، ص145. 7. ریشهری، ميزان الحكمه، ج3، ص419. :: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، تربیتی، ، ![]()
هر که سودای تو دارد چه غم از هر دو جهانش
سعدی ********* استاد می گفت : برای خوب شدن حالم باید درست و حسابی به نمازهایی که می خونم دقت و توجه کنم
فکر کردم "دقت و توجه "به نماز یعنی این که تند تند نخونم، سر وقت بخونم،
حواسم به چیزهایی که توی نماز میخونم باشه، ذهنم به ترجمه و معنای
حمد و سوره و همه واژه ها متمرکز بشه !
استاد گفت: عزیز من ! همه اینهایی که گفتی یعنی این که آب ریختی روی
شاخ و برگ و تنه درخت نماز. و از ریشه غافل شدی !
درخت نماز هم سایه دلنشین داره برای آرمیدن و استراحت، هم اهداء اکسیژن
برای تلطیف هوای زندگی و هم میوه سرشار از ویتامین های گوناگون حیات بخش.
برای شیرین و آب دار شدن و رسیدن میوه باید همه جوره ازآن مراقبت کنی
و این محافظت و مراقبت هم کار یک روز و دوماه نیست.
باید کمر همت ببندی بر مراقبتی ویژه و دانمی.
باید همه عناصر لازم برای رشد و باروری درخت نماز روبشناسی
و درست ترکیب کنی و سستی و خستگی رو از خودت دور کنی
تا با همه وجود نتیجه ش رو در زندگیت حس کنی.
عزیز من ! بروبه ریشه های درخت نماز برس.
همزمان باید دو کار مهم انجام بدهی
-دور کردن آفت ها و حرس کردن به موقع
-ترکیب درست عناصر سازنده نماز مطلوب
و این دو یعنی انجام کارهای ریشه ای و اساسی برای برخورداری از نمازی که
حال زندگی رو حسابی رو براه می کنه.
درک و فهم حرفهای استاد برایم خیلی آسون نبود
و این دشواری فهم از نگاهم مشخص بود .
استاد توضیح دادند:
میوه نماز به تنهایی یک داروخانه است و یک طبیب همیشه مهربان همراه.
میوه ای برنده حرص و آزکشنده ی دنیاگرایانه
آبی بر شراره های خشم و حسد بر همکیشان
رفع الرژی غفلت و بیدارکننده ای قوی از خواب غفلت
کنترل کننده غرایز سرکش جنسی
ضد فخرفروشی و خود بزرگ بینی و خود پسندی
ضد و التهاب زا در برابرتحقیر تهی دستان و زیردستان
تقویت کننده نبروی مبارزه با ستم و ستگران
تقویت کننده سپاسگزاری و نیکی به همنوعان
ضد خیانت به دیگران
التهاب آفرین در برابر کوچک شمردن گناهان
تقویت همه قوای درونی برای مقابله با چیرگی شیطان
عزیز من! اینها نمونه هایی از یک نماز ریشه دارند .
برو به ریشه نمازت برس.
خدای من ! اینک می دانم بی یاری و همراهی تو حتی به نماز که قرار حضور توست
نیز نخواهم دست یافت.
می خواهم اجازه بگیرم و با تو گفتگو کنم
شاید که حالم! نه، اصل حالم خوب شود.
با اجازه
مهربان خدای من!سراسروجودم را حرص و آز فرا گرفته است.
نه توان مدیریت بر خشمم هست نه چیرگی بر آتش بر افروخته
و زندگی سوز حسد و رشک.
شکیبایی ام در معرض غارت و تاراج
و خلق و خویم نامتعادل و ناسازگار با فرمان های تو
شهوات مرا اسیر خویش ساخته و با سماجت و گستاخی تمام عزم بر نابودی ام
عصیبت های کور و کر فامیلی و ملی و قشری و گروهی اندیشه ام را ناتوان
هوی و هوس ها مرا به هر سوی می کشانند
با هر راهبر هدایتی مخالفت می ورزم
و خواب غفلت بر چشمان قلب و اندیشه ام سنگینی می کنند
بر اسب سرکش باطل و سوار و از مرکب رام و به مقصد برنده حق فرود آمده ام
پافشاری بر پاره کردن طناب محکم اطاعتت مرا بر گناهان گستاخ و جری ساخته است
نافرمانی تورا کوچک انگاشته و سرخوش نا کجا آباد خویشم
فرمان های تورا سنگین و بازار فخر و مباهات بر تظاهر به دینداری ام داغ داغ
تحقیروتمسخر و سرزنش بندگانت عادتی شیرین
و....
خدایا به تو پناه می برم
به تو پناه می برم از همه آنچه ریشه های حال خوبم را خاکستر می کند
خدای مهربانم به تو پناه می برم
از انجام کارهای پر مشقت و سختی که تو ازمن نخواسته ای و ما با نام مقدس دین
آن را بر خود تحمیل می کنم.
ازتدبیر و اداره بد امور همه آنان که سرپرستی و سامان کارشان با من است
از این که نسبت به آنان که برمن نیکی روا داشته به جای چشم و زبان و رفتار
قدرشناسی، تلخی و وظیفه را در ذهنم بپرورانم.
خدایی به تو پناه می برم از نمازی که ریشه های آن بسوزد و سروگونه نباشد
و دستم از بلندی شاخسار آن کوتاه باشد.
آمین
********
پ.ن:
این یادداشت با موضوع راههای تکمیل نماز ارائه می شود
* برداشتی از آیات سوره مومنون و معارج
و دعای هشتم صحیفه امام سجاد علیه السلام
:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، ، :: برچسبها: ریشه های نماز, نماز شناسی, ![]()
همیشه با خودش در کلنجار بود چکار کنه نماز صبحش رو بخونه و چند روز در میون قضا نشه ! نمی دونم شما هم مثل رفیق ما درگیر این معضل شده اید؟ برای خود من که پیش اومده.برای حل این موضوع شما چکارکردید؟چه طوری موفق شدید هر روز قبل از آن که خورشید به شما چشمک بزنه شما به ایشان لبخند بزنید و شرمنده اش کنید بلند شدید و نمازشون رو خندید! ؟ امروز رفیق عزیزم را دیدم که حسابی حالش گرفته بود و مدام به خودش غر می زد و از دست خودش شاکی! خدایا! چه خاکی به سرم کنم بعد از مدت ها دوباره خواب موندم و نمازم قضا شد.بدبختی ام اینه که صدای اذان رو هم شنیدم و دوباره خوابیدم.!! فهمیدم باز دو باره برنامه بی برنامه!! بله دیگه نتیجه بی برنامه عمل کردن و زیاد بیدار ماندن همین میشه. برای بیدار شدن به موقع و حاضر شدن سر قرار عاشقی معجزه ای رخ نمی دهد .برای عشق ورزی و عاشقی باید اسباب عاشقی را فراهم کنیم. و گرنه ممکن است مدعی عاشق پیشه گی باشیم نه عشق ورزی عاشق.! در مسیر عاشقی دزد های زیادی کمین کردند و با کوچکترین غفلتی ممکنه به سادگی اسباب دلربایی را بربایند. با یک فیلم و یا سریال در آخرین ساعت های شب با یک غذا ی چرب و چیلی قبل از خوابیدن با مطالعه بی موقع یه کتاب و روزنامه با یک میهمانی دیرهنگام با چک کردن ای میل های شخصی و غرق دنیا ی تورهای مجازی شدن و به همین راحتی نماز صبح دزدیده می شود.!! ان الانسان علی نفسه بصیره ولو القی معاذیره خودش رو دلداری می داد ، شاید هم اتفاقی بوده .! ولی خیلی زود گزینه اتفاق را از میز ذهنش پاک کرد. نه نه هیچ رویدادی بی علت اتفاق نمی افته. و این چنین با این نگاه زیبا مثل همیشه جناب وسواس خناس رو از خودش مایوس کرد. .............................. هرچی که بود بعضی نشانه های زیبا در این اتفاق ناگوار وجود داشت! این که رفیق عزیزم برای از دست دادن نماز صبح حسابی از خودش شاکی بود و آرام و قرار نداشت. این که از خداوند درخواست کمک می کرد تا دیگه این قصه ی تلخ تکرار نشه. این که دنبال دلیل و علت این اتفاق بد بود! باور کنیم بی تفاوتی درد مزمن و خطرناکی. این نشونه ها بود که هم به حالش غبطه می خورم و هم نوع نگاهش را تحسین می کنم. چون نیایش صبحگاهی و نماز پگاه بزنگاه تلاقی دو گروه از فرشتگان خداوند است و موقع ملاقات نماز گزار با این دو گروه . :: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، ، :: برچسبها: فهم نماز،مدیریت اقامه نماز،نماز صبح, ![]()
رسیدگی و کمک به فامیل، قلب و مغز این دید و بازدیدهای نوروزی است. به راستی اگر در این دید وبازدیدها به مشکلات یکدیگر نرسیم از بسیاری از برکات محروم خواهیم شد.
بسم الله الرحمن الرحیم تبریک عملی به همه هموطنان با احترام و جمله مبارکه "سلام علیکم "، سلام می کنم و برایتان آرزوی سلامتی و توفیق دارم. به فکرم رسید در آغاز سال 94 از یک معلم قدیمی کلمه تبریک را معنا کنم: تبریک از برکت است و هر چیزی هم ظاهری دارد و هم باطنی که باید به هردو توجه داشت یعنی هم به پوست هم به مغز، آری اگر هریک از پوست یا مغز تخمه را بکاریم سبز نخواهد شد و باید به هردو توجه شود تا نتیجه دهد. در ایام عید که ظاهر خوبی دارد یعنی فرصتی برای دید و بازدید و سفر و شادی است و شهر و روستاها و خانه ها برای پذیرایی آماده است و هوای معتدل همراه با سبزی زمین و شکوفه های درختان و امثال آن به چشم می خورد سزاوار است که این ظاهر زیبا با باطنی همراه باشد و تبریک ظاهری همراه با برکت عملی باشد. این دید و بازدیدها قالب و تبریک ظاهری است، ولی قلب آن چیست؟ مغز این تبریک اموری است از جمله این که: اسلام عزیز ما در کنار سفارشات عمومی چند سفارش ویژه برای بستگان دارد که من به عنوان معلم قرآن دو سه جمله از آن سفارشات قرآنی را به شما هدیه می کنم و دوست دارم خدمتی به شما کرده باشم. قرآن ، یک جا به پیامبر می فرماید بستگان نزدیک خود را از خطرها هشدار بده ( و انذر عشیرتک الأقربین) و در جای دیگر می فرماید خودتان و بستگانتان را از آتش دوزخ حفظ کنید ( قو أنفسکم و اهلیکم ناراً ) که در حدیثی در تفسیر آیه می خوانیم . مراد از این حفظ آن است که آنان را به نماز و زکات و تقوا سفارش کنیم . و در جایی دیگر می فرماید که لقمان حکیم فرزندش را به نماز و امر به معروف و نهی از منکر و تواضع نسبت به مردم و توجه به معاد سفارش کرد.جالب آن است که قرآن درباره پیامبر می فرماید او در کنار نبوت و رسالت به خانواده خود رسیدگی ویژه داشت. خوانند عزیز! این رسیدگی و کمک به فامیل، قلب و مغز این دید و بازدیدها است. راستی اگر در این دید وبازدیدها به مشکلات یکدیگر نرسیم از بسیاری از برکات محروم خواهیم شد. تبریک یعنی دید و بازدید خود را با این امور رشد وبرکت دهیم. اینکه خداوند به پیغمر می فرماید ما به تو کوثر دادیم و مراد کوثر فاطمه زهراست و معنای کوثر خیر فراوان است و ناگفته پیداست عطای خداوند بزرگ به بهترین فرد هستی کوثر و خیر فراوان است. ما نیز می توانیم بانیت خالص و همت بلند و خدمت بی منت و دستگیری از دیگران تا حدی از خود کوثر بسازیم، یعنی خود و کارهای خود را تا آنجا که می شود به خیر زیاد و کوثر تبدیل کنیم. کوتاه سخن آنکه عید امسال که با شهادت حضرت زهرا مقرون است و به عبارت دیگر تبریک عید با کوثر قرآن مقرون است و معنای تبریک و کوثر نیز به هم نزدیک است بیاییم در میلیون ها دید و بازدیدی که در فامیل صورت می گیرد مشکلی را ( جزئی یا کلی) حل کنیم تا تبریک ظاهری ما پر مغز شود و الیته این نیاز به استمداد از خدواند و توفیق الهی دارد. ساده ترین راه برای تبریک و برکت و کوثر آن است که دیگران را در خوبی ها شریک کنیم و همت خود را از مسائل فردی و جزئی به مسائل عمومی سوق دهیم همانگونه که نماز ما را اینگونه تربیت می کند که بگوییم: 1- پروردگارا همه ما را (نه فقط من را ) هدایت کن ( إهدنا) در پایان ضمن دعا برای شما عزیزان ، سال خوبی را برایتان آرزومندم . نوروز ایام سفر است؛از نماز در سفر غافل نشوید؛چرا که نماز،سفر شمارا پر خیر و برکت می کند. محسن قرائتی :: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، :: برچسبها: عیدانه, نماز, کمک رسانی, صله رحم, ![]()
من عاشق محمدم رسول اكرم صلى الله عليه و آله : لا تَزالُ اُمَّتى بِخَيرٍ ما تَحابّوا وَاَقامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَكاةَ وَقَروا الضَّيفَ...
امّتم همواره در خير و خوبى اند تا وقتى كه يكديگر را دوست بدارند، نماز را برپا دارند، زكات بدهند و ميهمان را گرامى بدارند...
امالى طوسى، ص 647، ح 1340
*****
ستاد اقامه نماز كشور با همكاری جهاد دانشگاهی واحد خواجه نصیرالدین طوسی ،دفتر نماینده ولی فقیه در استان چهار محال و بختیاری و استانداری استان و ادارات و نهادهای فرهنگی برگزار می كند
چهارمین مسابقه وبلاگ نویسی نماز با عنوان " قرار دیدار " مسابقه در دو بخش عمومی و دانشجویی برگزار می شود شركت كنندگان می توانند در سامانه ثبت نام به آدرس chb-namaz.ir ثبت نام نمایند
:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، ، :: برچسبها: نماز, وبلاگ نماز, محمد پیامبر مهربانی, مسابقه, ![]()
سرباز برپا! برای خودم و به یاد تو که به معنای واقعی پدر بودی. ------------- همانطور که قطرات اشک آرام آرام بر گونه هایش می لغزید ، به دقت به حرفهای اهل مجلس گوش می داد. هرکسی چیزی در باره حاج آقا که حالا دیگه در بینشون نبود می گفت و خاطره ای تعریف می کرد. سعید هم که حالا بغضش ترکیده بود دیگه نتوانست طاقت بیاره بی مقدمه گفت: خدا رحمتش کنه! به گردن من یکی که حق بزرگی داره! کنجکاو بودم ببینم حاج آقا چه حقی بر این جوان دارند. چون تقریبا تا به حال توی خونه ی حاجی ندیده بودمش. گفت: دوره سربازی گاهی وقتا شب های جمعه برای دیدن عمه می آمدم و حاجی هم حسابی ما رو احترام می کرد. جوان بودم وخوابم خیلی سنگین ، برای خوندن نماز صبح حسابی عمه رو کلافه می کردم تا جایی که بی خیالم می شد. صبح یکی از همین روزایی که عمه بی خیالم شده بود حاجی امده بود بالای سرم.! سرباز برپا!(با لحن و آهنگ نظامی) ابهت عجیبی داشت سید.خیلی با جذبه بود.کاریزمای خاصی داشت یهو به حالت خبردار بلند شدم. یک لحظه داخل خوابگاه هستم وفرمانده گروهان فرمان بیدار باش میده هنوز گیج و منگ خواب بودم. چشمهایم رو بازکردم . دیدم حاج آقا کنارم ایستاده و از پادگان و فرمانده خبری نیست. آرام و با ابهت گفت: ببین سعید جان شما با فرمان یک آدم مثل خودت از جا پریدی. آیا فرمان خداوند عالم به اندازه فرمان یک انسان کوچک اهمیت و ارزش نداره؟!! آن موقع بود که به فکر فرو رفتم و عجیب به نماز علاقه مند شدم . و همیشه نصیحت های آقا سید مسیر درستی در زندگی پیش روی من قرار داده. خدا رحمتش کنه. نازنینی بود.
:: موضوعات مرتبط: اعتقادی- مذهبی، ، ، :: برچسبها: نمازصبح, نماز, نصیحت پدر, ![]()
![]() .:: This Template By : Theme-Designer.Com ::. |
موضوعات آرشيو ماهانه نويسندگان لوگو ما ![]() ديگر موارد
|